بررسی رمان دلِ تاریکی جوزف کنراد
کتاب دل تاریکی
«دلِ تاریکی» عمیقترین رابطهای است که جوزف کنراد در ساحت یک نویسنده با خواننده خود برقرار میکند. این کتاب که از زوایایی میتواند یک کتاب فانتزی شمرده شود علاوه بر این که اشاره یک قصه تعلیق برانگیز را روایت میکند از درون اندیشهای نشات میگیرد که هوت برزخی مؤلف را نشان میدهد. این اندیشه در قامت خود میتواند به یک نظریه یا یک فلسفه در زندگی بشر تبدیل شود اما باید این نکته را یادآور شد که تخیل اندیشه ورزانه مؤلف در راستای تحقق آرزوهای او سیر میکند این آرزوها نیز میتوانند در قالبهای گوناگون هنر محقق شوند.
نقطه قوت کتاب دل تاریکی
اعجاز این کتاب در باور پذیر بودن مؤلفههای تخیلی مؤلف است یا به عبارتی دیگر مؤلف به اندازهای بر حوزه ادبی خود اشراف دارد که گویی ادراک مخاطب را تحت سلطه خود قرار میدهد. داستان به شدت میتواند برای علاقه مندان به نویسندگی مرجع باشد.
چه کسانی دل تاریکی را بخوانند؟
اگر میخواهید داستانی بخوانید که در آن با به فراسوی خیال پرواز کنید این کتاب بهترین انتخاب برای شما است. جوزف کنراد کتاب دیگری با عنوان «جوانی» را در کارنامه هنری خود دارد اما همانگونه که هیچ احساس عاطفی مانند نمونه اولیه آن نخواهد شد، دل تاریکی نیز داستانی است که به شدت ماهیت کالت گونه خود را در تمام فواصل زمانی حفظ میکند. هیچ خواننده حرفهای در حوزه کتاب نمیتواند ادعا کند که این کتاب را دوست نداشته است. نکتهای که باعث میشود ما این همه تعریف و تمجید را در دستور کار قرار دهیم ایجاد یک رابطه عاشقانه ذهنی میان ناخدای کشتی و همسر او است که شخصیتهای بنیادی این داستان را بر عهده دارند از سوی دیگر دوست صمیمی این ناخدا دو وظیفه سنگین را برعهده دارد اول اینکه داستان را از زبان ناخدا و به تعبیر خود روایت کند و دوم اینکه در داستان نقش رابط فلسفی را برعهده دارد. «دل تاریکی» بر خلاف عنوانش ما را به روشنایی ذهنی نزدیک میکند و میتواند گونهای جدید در ادبیات جهان شمرده شود.
نویسنده : تحریریه سایت
نقد کتاب سرگذشت ندیمه مارگارت اتوود
معرفی کتاب فوق العاده عقاید یک دلقک+دانلود کتاب