روانشناسی

تاثیر نام بر شخصیت افراد

 

 

اسمش لیلاست. می‌گوید باور دارم اسم من روی طبع شعرم تاثیر گذاشته است. بافت فلسفی ذهن من با همین نام گره‌خورده که مظهر عشق است، چون عمیقا باور دارم عشق سرچشمه اتصال اجزای عالم به همدیگر است. شاید اگر اسم مرا لیلا نمی‌گذاشتند، مسیر زندگی من جور دیگری می‌شد.

جام جم سرا: اینها را دوستم لیلا می‌گوید. لیلا آنقدر این عبارت‌ها را محکم و با اعتماد به نفس می‌گوید که نمی‌شود رد کرد، اما از طرف دیگر این گزینه‌ها معادلات ریاضی نیستند که بشود روی یک تکه کاغذ به نتیجه‌ای نهایی درباره‌شان رسید. ممکن است افراد دیدگاه‌های مختلفی در این باره داشته باشند اما در یک افق بالاتر، تأثیر نام‌ها بر شخصیت و رفتار آدمی را نمی‌توان منکر شد. وقتی اسم کسی را صابر می‌گذاریم، ناخودآگاه ذهن او و دیگرانی که صدایش می‌زنند، متوجه مفهومی به نام صبوری و بردباری می‌شود اما آیا می‌شود گفت همه آدم‌هایی که نامشان ایوب است متأثر از پیشینه تاریخی این اسم به صبر و بردباری بزرگی در درون خود دست یافته‌اند و شخصیت و رفتارهایشان تجلی بیرونی اسمی است که روی آنها گذاشته شده است؟

بازتولید باورها در نام‌ها

اسم‌ها در درون خود واجد معانی هستند و به یک یا چند خصلت در درون انسان اشاره می‌کنند. پسری که اسمش، سجاد است به واسطه این اسم به بخشی از جهتگیری معنایی در درون انسان و سلوک معنوی اشاره می‌کند یا دختری که نامش ساجده است، همین معنا را در ذهن‌ها بازتولید می‌کند. بخش قابل توجهی از نام‌های دختران متاثر از نام گل‌هاست؛ نسترن، نسرین، سوسن، لاله، یاسمن، رز، شقایق و نام‌های دیگری که به واسطه این اسم بر مفهومی به نام زیبایی تکیه می‌شود. در واقع با هر بار تکرار نام این گل‌ها که روی دختران گذاشته شده، بر زیبایی و اهمیت آن در زندگی تکیه می‌شود و به همین سادگی آن باور عمیق را که «زن ریحان است» بازتولید می‌کند.

نکته دیگر در این باره این است که اسم‌ها بسته‌های کوچک و سربسته‌ای از مفاهیم است که هر روز بر زبان ما باز و محتویات‌شان در ما هضم و جذب می‌شود. این که بزرگان ما تأکید کرده‌اند روی فرزندان خود، نام‌های نیکو بگذارید صرفا از زاویه دید فردی و خانوادگی نیست. اگرچه داشتن نامی خوب حقی برای یک فرزند است، چرا که بخشی از داوری‌ها درباره شخصیت و رفتار او در جامعه به واسطه آن اسم صورت می‌گیرد، اما باید به این نکته مهم توجه کرد که دایره تأثیر اسم در قلمرو فردی متوقف نمی‌ماند. به این معنا که وقتی ملتی، نام‌هایی را بر پسران و دختران خود می‌گذارد، بر گنجینه‌ای از مفاهیم تکیه می‌کند و به واسطه آن اسم‌ها موضع خود را در برابر زیبایی، عدالت، آزادی، انصاف، خضوع و صدها گزاره اخلاقی و اعتقادی و اجتماعی دیگر علنی می‌سازد. از این نظر می‌توان گفت نقطه آغاز موضعگیری‌ها در فرهنگ عمومی هر کشوری از نام‌ها به عنوان بسته‌های کوچک مفاهیم مشترک نشأت می‌گیرد.

رسانه و ایجاد ذهنیت درباره یک اسم

تأثیر رسانه در نسبت دادن یک مجموعه رفتاری با تیپ‌سازی به یک اسم خاص هم مهم است. مثلا وقتی در یک سریال عامه پسند، اسم قهرمان فیلم، دختری محجبه و زیبا به نام ستایش است و از او رفتارهای منطقی سر می‌زند، مخاطب در ناخودآگاه خود،‌ نام ستایش را به ظاهری موقر و رفتاری منطقی و سختکوشی گره می‌زند،‌ برعکس وقتی مثلا در یک سریال یا سریال‌های مشابه، یک اسم روی ضد قهرمان‌ها و بزهکارها گذاشته می‌شود، ذهنیت ما را نسبت به آن اسم منفی می‌کند.

این که کسی اسم فرزندش را می‌گذارد خیار یا افسرده یا کفتر، شربت، مفتول یا نوشابه عجیب به نظر می‌رسد، اما واقعیت دارد و شاید رفتارشناسی و مردم‌شناسی نیاز دارد که ما دقیقا متوجه شویم چرا این اتفاق‌ها می‌افتد

 

 

امیر گودرزی، کارشناس رسانه در گفت‌وگو با جام‌جم درباره مفهومی به نام انرژی اسم‌ها می‌گوید: ما در روابط اجتماعی شاید به شکل نامحسوسی در برابر برخی اسم‌ها موضعگیری کنیم یعنی اسمی ما را وادار به یک واکنش عصبی کند یا ما را به خنده بیندازد یا وادار به تمجید کند. او مثال‌هایی در این باره می‌زند: وقتی اسم‌هایی مثل چنگیز یا اسکندر را می‌شنوم از این که کسی حاضر شده نام خونخوارترین دشمنان این سرزمین را روی فرزند خود بگذارد، شگفت‌زده می‌شوم. اینجا ما با یک ضعف حافظه تاریخی مواجه‌ایم و نفس انتخاب چنین اسم‌هایی نشان می‌دهد ما دست‌کم در لایه‌هایی از اجتماع خود با حساسیت چندانی در برابر رخدادهای تاریخی این سرزمین روبه‌رو نیستیم.

نکته بعدی درباره اسم‌هایی است که گاهی در رسانه‌ها به نقل از سازمان ثبت احوال منتشر می‌شود که عجیب و خنده‌دار است. این که کسی اسم فرزندش را می‌گذارد خیار یا افسرده یا کفتر، شربت، مفتول یا نوشابه عجیب به نظر می‌رسد، اما واقعیت دارد و شاید رفتارشناسی و مردم‌شناسی نیاز دارد که ما دقیقا متوجه شویم چرا این اتفاق‌ها می‌افتد.

نام‌ها، جهتگیری‌ هویتی را فاش می‌کنند

اسامی مختلفی که در یک جامعه وجود دارد، جهتگیری‌ هویتی را در آن جامعه به تصویر می‌کشد. جلال مرادی، کارشناس ارشد روان‌شناسی بالینی به جام‌جم می‌گوید: اسم هر شخص بخشی از هویت اصلی او محسوب می‌شود. هویتی که فرد به واسطه آن شناخته می‌شود. یک اسم خوب و شایسته باید دارای اصالت باشد و با فرهنگ و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، همخوانی لازم را داشته باشد. نام‌هایی که یادآور خاطرات شیرین و خوب یک مملکت هستند یا نماد موضوعی زیبا محسوب می‌شوند، از بهترین نام‌هایی هستند که برای یک فرد انتخاب می‌شود، اما برخی اوقات شاهدیم نام انتخاب شده واجد این ویژگی‌ها و مختصات نیست و همین موضوع باعث می‌شود آن اسم از لحاظ هویت فرهنگی، تناسبی با الگوهای بومی آن سرزمین نداشته باشد.

چه کنیم وقتی یک جوان می‌خواهد اسمش را تغییر دهد؟

مطلب مهمی که از دید این روان‌شناس پنهان نمی‌ماند، تناسب سنی میان اسم‌ها و آدم‌هاست. انگار که برخی اسم‌ها همیشه اسم کودک می‌مانند و با صاحب آن بزرگ نمی‌شوند و همین موضوع می‌تواند دردسرهایی برای صاحب اسم در آینده ایجاد کند، اما گاهی والدین به این ظرایف در انتخاب اسم‌ها توجه لازم را ندارند؛ این که یک اسم باید به گونه‌ای باشد که نه‌تنها در دوران کودکی بلکه در بزرگسالی هم متناسب با زمان و شخصیت کودک انتخاب شود. برخی اسم‌ها در دوران کودکی زیباست، ولی در نوجوانی با مخفف کردن آن نام و قرار دادن پسوند و پیشوند در کنار آن می‌تواند احساس ناخوشایندی برای صاحب اسم ایجاد کند. اسامی فانتزی ممکن است برای نقش مادری مناسب باشد ولی اگر همان مادر بخواهد نقش یک کارمند را در جامعه ایفا کند، نام مناسبی برای او نیست.

به همین دلیل در بسیاری از کشورها از جمله ایران حق تغییر اسم را برای فرد قائل شده‌اند. یعنی هر فرد می‌تواند با توجه به نوع گرایش و شخصیت خود، نامش را تغییر دهد. در سن نوجوانی و جوانی، رشته زندگی و سبک زیستن ما ممکن است با خانواده و علایق‌مان در کودکی متفاوت باشد، در نتیجه برخی نوجوانان به این فکر می‌افتند که نام خود را تغییر دهند. در این زمینه به خانواده‌ها پیشنهاد می‌شود در قبال تغییر اسم با جوان‌های خود رفتارهای پرخاشگرانه،‌ دفعی و چکشی نداشته باشند. اگر نوجوان یا جوانی می‌خواهد اسم خود را تغییر دهد و شما در این باره نگرانی دارید، باید اول ببینید این نگرانی شما تا چه اندازه پایه‌های منطقی دارد. اگر نگرانی شما صرفا احساس تملک درباره یک نام است و از سوی دیگر فرزند شما در دایره یک فرهنگ بومی می‌خواهد به یک انتخاب شایسته‌تر دست بزند، پس باید به او حق داد؛ چون اوست که سال‌ها می‌خواهد با این نام زندگی کند و مورد خطاب قرار گیرد. نکته دیگر این که از بیست و یک سالگی به بعد بهترین زمان برای تغییر نام است، چرا که شخصیت اجتماعی و شغلی افراد به ثبات نسبی می‌رسد و در آن حالت تصمیم عاقلانه‌تری در این باره گرفته می‌شود.

از روده فروش تا پاکدل

همه ما احتمالا به تغییر اسم‌هایی در زندگی‌مان برخورده‌ایم که برخی از آن اتفاق‌ها اجتناب‌ناپذیر بوده و حتی به میزان قابل توجهی از تنش‌های اجتماعی جلوگیری کرده است. فرزاد علیزاده، مهندس کشاورزی، خاطره‌ای از کودکی هایش در این باره می‌گوید: کلاس سوم دبستان، همکلاسی داشتیم که نام خانوادگی‌اش روده فروش بود. این که چرا روده فروش،‌ شاید به این دلیل که شغل اجدادی‌شان، فروش امعا و احشای گوسفند بوده، البته ما در همان مدرسه می‌دانستیم کبابی روبه‌روی مدرسه، متعلق به پدر همین دوست‌مان است. مسأله اینجا بود که متأسفانه بچه‌ها با بی‌رحمی، نام خانوادگی همکلاسی ما را دست می‌انداختند و دوست ما هم از این موضوع در عذاب بود، تا این‌که سال بعد دیدیم فامیلی‌اش را عوض کرده و تغییر داده است به پاکدل. همان سال روی شیشه کبابی پدر همکلاسی‌مان هم دیدیم که نوشته شده پاکدل.

تصویرسازی در ذهن کودک به واسطه پیشینه اسم

اما هر کس دوست دارد معنای اسمی که روی او گذاشته شده را پیدا و درباره آن اطلاعاتی کسب کند. ما به دنبال نشانه‌هایی در اسم می‌گردیم که بتوانیم سبک رفتاری‌مان را با آن همسو کنیم. جلال مرادی، معتقد است وقتی یک اسم را با خود یدک می‌کشیم، سعی می‌کنیم با صاحب آن نام همخوانی داشته باشیم، اما یادمان باشد نمی‌توان انتظار داشت همه افراد به این شکل عمل می‌کنند؛ چرا که در جامعه بوضوح می‌توانیم شاهد آن باشیم که اسامی افراد با منش آنها همخوانی لازم را ندارد، اما می‌توان گفت به‌طور کلی افراد از اسم خود تأثیر می‌پذیرند، مثلا اگر اسم ما معنای صمیمیت و مهر را در ذهن تداعی کند، سعی می‌کنیم فرد مهربان و باگذشتی باشیم.

نکته‌ای که لازم است یادآور شویم این است که والدین باید از هفت سالگی معنی لغوی اسم کودک را به او بفهمانند. این که داستان نامگذاری آنها به چه شکل است، آیا نام او یادآور فلان شهید است یا برگرفته از فلان شخصیت معروف، خوب است کودک در جریان این جزئیات قرار گیرد. در یکی از برنامه‌های رادیویی که آخر شب پخش می‌شد بچه‌ای را به استودیو آورده بودند که در پاسخ به این پرسش که نامت چیست، گفت حسین. این کودک بیان می‌کرد که عموی من فرمانده بوده و به شهادت رسیده است. من در اینجا نماینده او هستم، چرا که نام او هم حسین بود. این تصویرسازی ذهنی به کودک نشان می‌دهد وی احساس مسئولیت می‌کند و خود را نماینده یک قهرمان می‌داند.(شکوفه شیبانی / جام‌جم)

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
مجله اینترنتی زندگی سالم نقشه سایت best counter