راز شب بارانی / قطره های خون بر دیوار و دخترک وحشت زده

راز شب بارانی / قطره های خون بر دیوار و دخترک وحشت زده

راز شب بارانی / قطره های خون بر دیوار و دخترک وحشت زده

قطره‌های خون در و دیوار را رنگین کرده بود؛ همه جا به هم ریخته و شیشه‌ها شکسته بود، دخترک وحشت زده زبانش بند آمده بود و حتی نمی‌توانست گریه کند، چشمانش داشت از حدقه بیرون می‌زد، بالشتی را در بغل گرفته و صورتش را به آن محکم گرفته بود، بدنش داشت از ترس می‌لرزید؛ نگاهش گره خورده بود به جسد مادرش که غرق در خون روی زمین افتاده بود و به چاقویی که همه دنیای شیرین او را به ناگاه سیاه کردبود…

جنایت در خانه شماره 13

کلماتی بریده بریده پلیس را در جریان وقوع یک حادثه قرار داد، حادثه‌ای در ساختمان شماره 13، با قطع تلفن کاراگاهان راهی محل حادثه شدند و با جمعیتی از همسایه‌ها رو به رو شدند که جلوی درب خانه ایستاده بودند، صدای همهمه بالا و بالاتر می‌رفت و با وارد شدن پلیس به حیاط خانه همه چیز روشن شد؛ زن جوان به دست شوهرش به قتل رسیده بود.

من قاتلم

مردی جوان در گوشه حیاط روی زمین نشسته بود و سرش را به دیوار می‌کوبید. با دیدن پلیس شروع به فریاد زدن کرد و با صدایی وحشت زده می‌گفت: من قاتلم من قاتلم، نفس‌هایش به شماره افتاده بود وتنها کلمه‌ای که مدام شنیده می‌شد: من نمی‌خواستم، نمی‌خواستم

راز شب بارانی / قطره های خون بر دیوار و دخترک وحشت زده

با صدای بلند شروع به گریه کرد و ناله‌هایش در فضا پیچید، دستبند پلیس که به دستش زده شد گفت: «همسرم به من خیانت کرد؛ مدت‌ها بود او را زیر نظر داشتم و وقتی مطمئن شدم که دارد به من خیانت می‌کند امانش ندادم و او را کشتم. جسدش داخل خانه است» ماموران وارد اتاق شدند، قطره‌های خون در و دیوار را رنگین کرده بود؛ همه جا به هم ریخته و شیشه‌ها شکسته بود، دخترک وحشت زده زبانش بند آمده بود و حتی نمی‌توانست گریه کند، چشمانش داشت از هدقه بیرون می‌زد، بالشتی را در بغل گرفته و صورتش را به آن محکم گرفته بود، بدنش داشت از ترس می‌لرزید؛ نگاهش گره خورده بود به جسد مادرش که غرق در خون روی زمین افتاده بود و به چاقویی که همه دنیای شیرین او را به ناگاه سیاه کرد… . یکی از ماموران به طرف کودک وحشت‌زده رفت و او را در آغوش گرفت و از خانه خارج کرد. بعد از چند دقیقه نیز جسد زن جوان راهی پزشکی قانونی و مرد جوان نیز راهی پلیس آگاهی شد تا پرونده یک قتل خانوادگی دیگر باز شود؛ پرونده‌ای که خیانت عامل اصلی گشوده شدن آن بود.

رایج‌ترین شکل قتل‌های خانوادگی، قتل‌های زن و شوهری است

دکترعلیرضااکبرزاده جامعه‌شناس در رابطه با قتل‌های خانوادگی و تبعاتی که به همراه دارد می‌گوید قتل‌های خانوادگی، مجموعه قتل‌هایی هستند که بین افراد یک خانواده یا به عبارتی بین افرادی که به لحاظ روابط خونی، نسبی و سببی با همدیگه در ارتباط هستند اتفاق می افتد. در بررسی این پدیده اجتماعی باید هم به عوامل شکل دهنده این پدیده توجه کرد و هم به پیامدهای فردی و اجتماعی آن.

انواع قتل‌های خانوادگی

راز شب بارانی / قطره های خون بر دیوار و دخترک وحشت زده

قتل‌های خانوادگی می‌تواند بین پدر و پسر، برادر با برادر، برادر و خواهر و زن و شوهر و… اتفاق بیفتد که امروز در جامعه ما رایجترین شکل قتل‌های خانوادگی قتل‌های زن و شوهری است. قتل‌هایی که به دلایل مختلف از قبیل، خیانت زوجین به همدیگر، دعوا و مشاجره‌های تند، بحث‌های مالی، انتقام جویی و… اتفاق می افتد اما حالت روحی و روانی که معمولاً منجر به شکل گیری این قتل‌ها می‌شود عدم توان افراد در کنترل خشم و آگاهی نداشتن از شیوه‌های کنترل خشم در اوج عصبانیت است افرادی که مرتکب چنین قتل‌هایی می‌شوند افرادی هستند که قدرت «خودکنترلی» بسیار پایینی دارند و در یک لحظه کنترل خود را از دست می‌دهند که بررسی تجربه‌های تلخ این افراد نشانگر آن هست که همه این افراد اذعان دارند که در آن لحظه هیچ کنترلی بر رفتار و حرکات خود نداشتند و بعد به شدت از رفتار و عمل خود پشیمان شده‌اند.

در قتل‌های زن و شوهری که معمولاً به خاطر خیانت یا احساس خیانت شکل می‌گیرد معمولاً زنان به انگیزه انتقام جویی و مردان با انگیزه اینکه این ننگ را از چهره خود بزدایند یا به عبارتی دامن خود را از این آلودگی پاک کنند دست به این اقدام می‌زنند که این امر تا حدودی ریشه در برخی هنجارها و باورهای عامه در جامعه هم دارد که بعد از شنیدن چنین خیانتی همه انتظار تلافی از مرد آن زن خیانتکار دارند.

بلاتکیفی فرزندان در قتل‌های خانوادگی

اما این پدیده وقتی در میان زوجین اتفاق می افتد، آسیب‌های روحی و روانی که برای خود فرد مرتکب به دنبال دارد به وِیژه اگر بفهمد که در تصورش از خیانت زنش یا شوهرش دچار اشتباه شده است تا آخر عمر دچار فشارهای روحی زیادی می‌شود. علاوه بر این اگر این خانواده‌ها دارای فرزندی باشند بلاتکیفی این فرزندان و نیز فهمیدن اینکه پدرش یا مادرش به دست هم کشته شده‌اند یک حس انزجاری در فرزند نسبت به قاتل (چه پدرش باشد و چه مادرش) به دنبال خواهد داشت. رواج این نوع قتل‌ها و انتشار اخبار ان در جامعه یک نوع احساس یاس و نامیدی هم در میان حتی جوانان در شرف ازدواج به وجود می‌آورد که این هم آسیب خطرناک‌تری است.

راز شب بارانی / قطره های خون بر دیوار و دخترک وحشت زده

نویسنده : یلدا توکلی