کتاب شازده احتجاب هوشنگ گلشیری+دانلود کتاب
رمان شازده احتجاب خوشاقبالترین داستان هوشنگ گلشیری
هوشنگ گلشیری اگرچه در روزنامه نگاری و نقد ادبی ید بیضایی داشت اما بواسطهی تکنیک فرازمانیش در داستاننویسی و بویژه رمان شازده احتجاب که خودش آن را خوشاقبالترین داستانش میداند شهرت یافت. اگرچه ردپای زندگی در آبادان و بازگشت به زادگاهش اصفهان را میتوان در کتابهای دیگر گلشیری یافت اما شازده احتجاب خیالپردازی محض و به رخ کشیدن قدرت نویسندگی اوست.
خلاصه رمان شازده احتجاب چیست؟
داستان شازده احتجاب به روزهای آغازین به قدرت رسیدن پهلوی می پردازد، سلطنت رو به انحطاط قاجار در قالب داستان زندگی شازده احتجاب، آخرین بازماندهی خاندان ورق میخورد وآرام آرام با رسیدن لحظهی مرگ شازدهی عقیم به پایان میرسد. گلشیری هنرمندانه از چند لحظهای پیش از مرگ شازده رمانی از همهی سالهای زندگی او مینویسد. شازده در انتظار مرگ روی صندلی خود در اتاقی با قابهای عکس بر روی دیوار درمحاصرهی تاریخ است. قاب عکسها هر کدام یادآور هزار خاطره هستند. روزهای قدرت، رعیت بیدفاع، شکنجه و خون! زمانی که ایستاده در کنار تخت جد بزرگ تماشاگر ظلم، کشتار، قتل و تجاوز بوده تا امروز که اگرچه تمام دارایی و ابهت پیشین خود را پای میز قمار از دست داده اما ظلم موروثی خود را در چهاردیواری خانه ادامه میدهد.
در کنار شازده احتجاب همسر او فخرالنساء و تنها کلفت خانه فخری راوی داستان هستند و “من” در کتاب بیمقدمه تغییر میکند. گاهی ازابتدای پاراگرافی و گاهی حتی در میانهی آن. اما این تغییر آنجا سختتر میشود که شازده احتجاب روح و جسم فخری را مسخ میکند تا از او فخرالنسائی دیگر بسازد. جملهی من فخرالنساء نیستم فخری هستم! شاید تنها سرنخی باشد که گلشیری به خوانندهی ناآشنا به شیوهی سیال ذهن بدهد. علاوه برآن پرشهای زمانی و مرور خاطرات تودرتو شازده احتجاب را به رمانی پیچیده تبدیل میکند. رمانی که برای نیمه رها نکردنش تمام دقت و تمرکز خواننده را میطلبد تا بتواند “من” جمله را بیابد و به سرعت در قالب “من” بعدی بنشیند. شازده احتجاب اگرچه یک ظالم بالفطره است، اما همچون فخری و فخرالنساء یک قربانی است، فخرالنساء بارها با مقایسهی آنچه در خاطرات جدبزرگ خوانده و شخصیت امروز شازده احتجاب به او یادآور میشود که هیچ نشانی ازخانوادهی خود ندارد. پایان کتاب، خدمتکار سالهای سلطنت، خبر مرگ شازده را به خودش میرساند تا تلخی پایان را از حد بگذراند.
نقد منفی در باب رمان شازده احتجاب
شاید تنها نقد منفی که به شاهکار بیستو هشت سالگی هوشنگ گلشیری وارد باشد موجز نویسی اوست. جملات کوتاه و گاهی بسیار کوتاه از رمان شازده احتجاب داستان بلندی بسیار کمحجمتر از آنچه خوانندهی غرق شده در فضای کتاب میخواهد میسازد. گلشیری خود نوشتن را با بهرام صادقی آغاز و نویسندگان بسیاری امروز شاگردان کلاسهای او هستند. رمان شازده احتجاب به فرانسوی و انگلیسی ترجمه شدهاست.
نویسنده : ریحانه نعمتی