فیلم های ایرانی برای معرفی به اسکار
بدترین انتخابها برای گرفتن جایزه اسکار
فهرست کوتاهی که شامل فیلمهای «رگخواب»، «مالاریا»، «نفس»، «ویلاییها» است یکی از نچسبترین انتخابهای هیئتهای ایرانی به اسکار است. نمیتوان کیفیت هنری و ارزش معنوی هر کدام از این آثار را مورد ارزیابی قرار داد؛ زیرا به نظر میرسد نمایندهای که از کشورمان در یک اتفاق هنری در کشور دیگری حضور مییابد، فقط باید ارزش فلسفی و آکادمیک عمیقی داشته باشد و بس و به هیچ مورد دروناجتماعی و شبکهای دیگری اشارهای نداشته باشد. پس حال که «نفس» ساخته «نرگس آبیار» به جشنواره اسکار معرفی شده است باید نگاهی به شاخصههای سینمایی دیگر آثار داشت و شانس این فیلم را در جشنواره پیشبینی کرد.
*رگخواب
«رگخواب» ساخته «حمید نعمتالله» یکی از فیلمهایی است که بهشدت در حوزه روابط اجتماعی در ایران حرف برای گفتن دارد؛ اما این روابط اجتماعی تنها محدود به کشور مذکور هستند و شاید دغدغه دیگر کشورها نباشند. از آنجا که «لیلا حاتمی» سابقه حضور در اسکار را با فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی دارد، این مؤلفه میتواند برگ برندهای برای نعمتالله در رقابت با دیگر آثار معرفی شده باشد. اما مسئلهای که همچنان سینمای ایران را دچار اختشاش کرده است، وجود پرهیز از ساختارگرایی و فلسفهانگاری در آثار تألیف شده است. به این صورتکه نه فیلم رگخواب و نه هیچکدام دیگر از این فیلمهای برگزیده شده، نمیتواند عمق فاجعه را به معنای واقعی کلمه برای مخاطب بیگانه که از خصوصیات فرهنگی دیگر جوامع اطلاعی ندارد به تصویر بکشد. این فیلم شاید برای عرضه در اسکار خیلی ایرانیزه شده بود، اما از دیگر فیلمهای گزینش شده کیفیت بالاتری داشت.
*نفس
از آنجا که «نرگس آبیار» با ساخت فیلم شیار 143 به سینمای ایران معرفی شد و با توجه به اینکه سوژه انتخابی دارای حساسیت بالایی بود، نظر خیلی از کارشناسان را به خود جذب کرد؛ لیکن فیلم نفس که تازهترین ساخته این کارگردان است، ابعادی از دفاع مقدس و زندگی و پیرنگهای مربوط به آن را در بردارد که بهطور واضحی شاعرانگی در آن موج می زند؛ این شاعرانگی موجب نمیشود که تحلیلگران و منتقدان اسکار بدان رأی مثبت دهند؛ بلکه شاید این شاعرانگی در قامت چنین اندیشهای از نظر آنان مضحک و سطح پایین شمرده شود؛ به همین جهت فیلم «نفس» با همه الهامهایی که برای یک مخاطب ایرانی دارد و میتواند تأثیرگذار و منطقی داستانی را روایت کند، در مواجهه با اسکاریهای خیلی روشن فکر شانس زیادی ندارد. نمیتوان آب ریخته را از زمین جمع کرد؛ اما میتوان منتظر یک شگفتی دیگر در اسکار بود.
*ویلاییها
«ویلاییها» ساخته «منیره قیدی» است. این فیلم برخلاف تمامی سوژههایی که در حوزه دفاع مقدس به تألیف میپردازند، از نوع دیدگاه به شدت متفاوتی برخوردار است تا جاییکه شاید مخاطب بیگانه را حیرتزده کند. بازی خوب «پریناز ایزدیار» در این فیلم که البته اکتهای وی بسیار نزدیک به فعالیت گذشته خود در حوزه سینما است، باعث متمرکز شدن بار معنوی فیلم بر دوش خانواده شده است. این تمرکز که از یک مؤلفه سینمایی بسیار مهم برمیخیزد، برگ برنده قیدی در مواجهه با داوران اسکار است. خانوادهای که هنگام تجاوز دشمن به خاک کشورش، تمامی مؤلفههای زندگی، اجتماعی و غیره را مشوش میبیند و هیچ ابزاری برای مقابله با آن ندارد، تنها میتواند بانگ فریاد سر دهد بلکه این بانگ بهانهای برای اشاعه صلح در سطح جهانی باشد. این فیلم نیز به درستی از طرف داوران انتخابی به جشنواره انتخاب نشد.
*مالاریا
«مالاریا» به کارگردانی «پرویز شهبازی» با توجه به حضور موفق خود در جشنوارههای خارجی متعدد و استقبال جهانی از این فیلم، میتواند یکی از گزینههای قویتر از دیگر رقبای معرفی شده باشد؛ لیکن باید دید آیا اسکار نیز مانند دیگر جشنوارههای غربی به تب مالاریا دچار خواهد شد یا خیر. اسکار صرفاً یک جشنواره برای رقابت در زمینههای هنری نیست؛ بلکه سیاستهای گنجانده شده در متن آثار به شدت در نظر کارشناسان و داوران این برنامه تأثیرگذار بوده و خواهد بود؛ به همین دلیل صلاح کشور ما در این بوده است که فیلمی را به این جشنواره معرفی کند که «مالاریا» را به جان اسکار اندازد تا از تمامیت عرضی کشور دفاع شود.
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی
اصغر دوباره اسکار گرفت / افرین بر فرهادی غیور