مصاحبه اختصاصی با پریناز ایزدیار
PARINAZ IZADYAR
پریناز ایزدیار متولد 1364/6/8 میباشد و دارای مدرک لیسانس گرافیک است. چندین سال است که در حیطه بازیگری فعالیت میکند. در سریال 5 کیلومتر تا بهشت نقش یک روح را داشت. پدر پریناز شغلش وکالت است و میخواست تا پریناز هم وارد رشته حقوق شود، اما پریناز عاشق بازیگری بود. پریناز در 2 اثرش نقش وکیل را ایفا کرده است. ایزدیار درباره وکالت میگوید وکالت چون میتواند حق مظلوم را از طالم بگیرد کار خیلی مهمی است. این روزها پریناز ایزدیار فیلم سینمایی ابد و یک روز را روی پرده دارد . همچنین نقش شیرین دیوان سالار را در سریال شهرزاد ایفا میکند.
گفتگویمان را با پریناز ایزدیار آغاز میکنیم.
آیا تا به حال از اینکه بازیگر شده اید احساس پشیمانی نکرده اید؟ با خود نگفتید کاش به حرف پدرم گوش میکردم و وکالت میخواندم؟
به هیچ وجه. من از کودکی دوست داشتم بازیگر شوم. بازیگری خیلی تنوع دارد و ما میتوانیم در قالب افرادی با شخصیت های گوناگون و در زندگی های گوناگون ایفای نقش کنیم. تنوعی که در بازیگری هست بسیار لذت بخش است.
دفاع از حقوق فردی اشخاص و وکالت چه تاثیراتی در زندگی شهری میگذارد؟
هرکسی به عنوان انسان وظیفه دارد و وقتی مشاهده میکند حق فردی خورده شده و میتواند در گرفتن حقش کمکش کند به یاریش بپردازد. من هم وقتی میبینم به کسی کمکی میتوانم بکنم حتما این کار را میکنم. پس در زندگی شهری کمک کردن آدم ها امری مهم است.
بنظرتان فرهنگ شهری و فرهنگ رفتاری هر کس بستگی به موقعیت جغرافیایی هم دارد؟
آداب زندگی در کلان شهر تهران کمی فرق دارد. کلان شهرها بیشتر شاهد اتفاقات و حوادث گوناگون هستند و نیز مسائل اقتصادی در آن متفاوت است. پس موقعیت جغرافیایی روی فرهنگ تاثیر میگذارد.
اگر بخواهید از تهران بروید و در شهر دیگری زندگی کنید کدام شهر را انتخاب میکنید؟
با وجود علاقه ام به تهران اگر به علت ترافیک، شلوغی و آلودگی بخواهم به شهر دیگری بروم شمال را انتخاب میکنم. البته من خودم هم اصالتم به شمال برمیگردد.اما تهران را دوست دارم.
آیا به سینما میروید؟علاقه ای دارید بین مردم باشید؟
بله من زیاد به سینما میروم . در تئاتر و کنسرت ها هم میروم. کل ایده های ما از مردم نشات میگیرد. بنظرم وقتی کاری از کسی پخش میشود باید در بین مردم باشد تا انتقادات و پیشنهاداتشان را بشنود. مواقعی بود که در خیابان مردم مرا شناخته اند و من هم با آنها حرف زده ام. انتقادها و تعریف هایشان به من انگیزه برای ادامه راه میدهد.
آبا برای اینکه نقش هایت را انتخاب کنی شرط هم میگذاری؟
بدلیل اینکه بیشتر شناخته شدم کارهایم را با دقت و وسواس بیشتری برمیگزینم. اما شرط جدید تعیین نکرده ام. من برای انتخاب نقش هایم در درجه اول داستان خوب، در درجه دوم نقشم و در درجه شوم کارگردان برایم مهم است. کارگردانان یکی مانند آفای فتحی خودشان تضمین کننده برای کارهای دیگر هستند. برای بازیگران فکر میکنم قصه خوب خیلی مهم است چون باعث جذب مخاطب میشود.
آیا شما برای شهرت بازیگر شده اید؟
حتما قسمتی از انگیزه هر بازیگر شهرت آن است. تفاوت است بین کسی که پشت دوربین است مثل فیلمبردار ، منشی صحنه ، صدابردار و … با کسی که جلوی دوربین بازی میکند. کسی که جلوی دوربین بازی میکند یعنی به شهرت علاقه داشته است و به دیده شدن علاقه دارد. از اینکه مردم کارهایش را ببینند لذت میبرد. مسائل دیگری هم مثل تخلیه روحی و موارد دیگر هم در انتخاب این شغل دخیل است.
چرا بازیگر شدید؟
چون من عاشق هیجان و تنوع در زندگی هستم.من کار کارمندی را دوست ندارم و من بدرد چنین زندگی نمیخورم. بازی در نقش های جدید با افراد جدید، د لوکیشن های جدید و در قالب شخصیت های جدید خیلی لذت بخش است. میتوانی حرفها و کارهایی را که در زندگی عادی نمیتوان انجام داد را در قالب نقش ایفا کنی. این هیجانها را من خیلی دوست دارم. همچنین در قالب نقش میتوانی به مردم پیامدهایی را برسانی. بخشی از دلیل بازیگر شدنم هم شهرت پیدا کردن بود.
شما برای تنوع دادن به زندگیتان و برای خارج شدن آن از تکرار چه کار میکنید؟
من با هرچیزی دچار هیجان میشوم زیرا من خودم شرایطش را به وجود می آورم. چون بقیه از این ویژگیم خبر دارند برایم هر از گاهی سورپرایزی را فراهم میکنند. من حتی گاهی با شنیدن خبر بد هم سورپرایز میشوم. زیرا من معتقدم در زندگی هر فردی اتفاقات بدی هم میتواند بیفتد و زندگی از یکنواختی خارج میشود. گاهی بدنیست آدم سختی بکشد یا ناراحت شود.
سینما به شهرت فرد کمک بیشتری میکند یا تلویزیون؟
هم سنما هم تلویزیون در محبوبیت نقش دارند. اما ملاک برای انتخاب نقش قصه خوب است. چون دوست دارم تاثیرگذار باشد. پس سینما و تلویزیون فرقی ندارد.
خصوصیات اخلاقی پریناز ایزدیار چیست؟
من بداخلاقم. جدی هستم و حد و مرزم را حفظ میکنم. رابطه ام با آدم ها خیلی خوب است. اصولا تا یک جایی خوش اخلاقم. توهین به هیچ کس را دوست ندارم . جوری رفتار نمیکنم که بقیه هم به من توهین کنند.
اوقات فراغت خود را چگونه میگذرانید؟
اگر وقتی برایم باقی بماند یا فیلم میبینم یا سفر میروم. حتی فیلم هایی که خیلی دوست داشته باشم باز میبینم.
دوست صمیمی هم دارید؟
من دوستان زیادی دارم اما تعداد دوستان صمیمی من کم است. سه چهار نفر هستند که گاهی با آنها وقت میگذرانم.
بیشتر چه کتابهایی را مطالعه میکنید؟
من شعر خیلی دوست دارم. من از بین شاعران سهراب سپهری، احمد شاملو و فروغ فرخزاد را دوست دارم و علاقه زیادی به اشعار حافظ دارم. کتابهای دیگر و حتی رمان هم میخوانم. اما اینکه ژانر خاصی بخوانم نیست. زیرا معتقدم آدم در هر چیزی باید اطلاعاتش را گسترش دهد.
آیا ورزش میکنید؟
اگر وقت داشته باشم خیلی اهل ورزشم. اما وقتی چند ماه سر پروژه ای هستم در ورزشم بی نظمی ایجاد میشود. در صورت پیش آمدن فرصت کارهای عقب مانده ام را میکنم و استراحت میکنم. البته ورزش را به صورت تخصصی دنبال نمیکنم.
آیا در کودکی شیطنت میکردید؟
بسیار زیاد
مردم آزاری هم میکردید؟
بیشتر مادر و پدرم را اذیت میکردم. خیلی در خانه شیطنت میکردم.
یک خاطره از کودکیتان تعریف کنید؟
دوم دبستان که بودم یک روز صبح سریع داشتم آماده میشدم که به مدرسه بروم. من سوار سرویس شدم. جلوی مدرسه که رسیدم دیدم با دمپایی ام. زیرا من به سختی از خواب بیدار میشدم. حواسم نبود. من آبرویم رفت. هیچ کس هم در خانه نبود که کفشم را برایم بیاورد. من 2 ساعت باید منتظر میشدم تا مادرم کفشم را بیاورد. ساعت اول ورزش داشتیم و من آبرویم رفت.
آیا درس خوان بودید؟
نه. من فقط سال قبل کنکور درس خواندم. روزی 18 ساعت میخواندم تا جبران کنم.
در دانشگاه چه خواندید؟
من سینما دوست داشتم بخوانم اما با پافشاری خانواده در گرافیک تحصیل کردم. رتبه ام هم خوب شد.
آیا خانواده شما به این عقیده رسیده اند که انتخاب شما درست بوده؟
بله با اینکه خیلی با بازیگری مخالفت داشتند ولی بعد از دیدن کارهایم نظرشان عوض شد و الان موافق هستند و ایراداتم را میگویند. من اوایل دوست نداشتم کارهایم را ببینم. اما بعد برای بهتر شدن کارهایم تلاش کردم . شرط اول بازیگری اعتماد به نفس است. البته نه به شکلی که فرد به خودشیفتگی دچار شود.