معرفی کتاب مرگ در می زند از وودی الن
مرگ هرگز در نمی زند.
Woody Allen
از آنجایی که رسالت در هنر وودی آلن طنز فیلسوفانه از این مجموعه داستان نیز با نمایشنامه کوتاهی به همین نام آغاز میشود. به هر حال ما نیز می دانیم که هرگز مرگ در نمیزد؛ اما آن با مهارت تزریق و تلفیق موقعیتهای طنز و کمیک به اندازهای مخاطب را وارد چالشهای روانی مرگ میکند که پس از اتمام مطالعه نمایشنامه ناخودآگاه با خود بگوید: این چه داستان مضخرفی بود؛ اما این جمله به معنای معکوس عمل خواهد کرد و روان ما را تا دقایقی در گیر خود میکند؛
توجه وودی آلن به دیالوگ ها
اما اگر به طور کلی بخواهیم در مورد این مجموعه داستان که پر از منطقهای اسرارآمیز از دیدگاه آن است یک نظریه عام المنفعه ارائه کنیم همین بس که در یک جمله بنویسیم: وودی آن تنها مولف سینمای جهان است که ادبیات را بهتر از سینما میشناسد؛ چرا که در خیلی از آثار سینمایی وی نیز این اُبژه مفهومی پدیدار میشود که مخاطب بیش از تصویر باید به دیالوگهای رد و بدل شده میان شخصیتها در فیلمنامه توجه کند. مسئله بزرگتری که مجموعه داستان مرگ در می زند را زیر پوشش خود قرار میدهد، فرضیهای به نام شخصیت انگاری در داستانهای کوتاه است. شخصیتها در داستانهای کوتاه به همان اندازه میتوانند یک کاراکتر سوخته باشند که قابلیت فرسایش فعلی زیادی دارند؛ اما از حق عبور نکنیم و بنویسیم که وودی آلن با مهارت بالا تکت تک کاراکترهای داستانهایش را به شخصیتهای تاثیر گذار و مفهومی بدل کرده است. در یکی از این داستان مجموعه رویدادهای جنایی برای یک کارآگاه پلیس را دنبال میکنیم که اتفاقاتی درون مایهای آن بسیار مضحک و غیر قابل فهم به نظر میرسد؛ اما نقطه عطف چنین داستانهایی از آنجا شروع میشود که راوی مخاطب را به پایان داستان دعوت میکند؛ این پایان در عین حال میتواند آغازی برای اندیشه ورزی خواننده باشد که چطور این اتفاقات بی ربط سر نخی برای باز گشایی یک داستان جنایی پلیسی است.
مرگ در می زند بادگاری است از وودی آلن که باید بارها و بارها خوانده شود و هرگز جایی برای فراموشی این اثر فاخر وجود ندارد.
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی