همه چیز درباره رمالی،فالگیری و دعا نویسی در ایران
همه چیز درباره رمالی،فالگیری و دعا نویسی در ایران
بر اساس آخرین آماری که در سال 93 وزارت بهداشت در خصوص مراجعه افراد به رمال ها، فالگیرها و دعانویسان منتشر کرد، 10 درصد از جمعیت کشور،طی یک سال نزد افراد غیر متخصص و بی صلاحیت، مانند دعانویس و رمال رفته اند. آمارها نشان می داد 68 درصد از دختران در فاصله سنی 18 تا 26 سال، دست کم یک بار به فالگیر مراجعه کرده اند. 50 درصد،چندین بار مراجعه کرده اند و 83 درصد از دانشجویان، حرف های فالگیران را تصدیق کرده و با اعتقاد به سراغ آنها رفته اند. این مطالعه ملی با کمک 3 هزار روانشناس و 8 هزار نفر از جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفت. آماری که نشان داد، بیش از هفت و نیم میلیون نفر ایرانی، سال 93 مشتری فالگیرها، رمال ها و دعانویس ها بوده اند.
چه کسانی بیشتر مراجعه میکنند؟
دکتر مرتضی پدریان، آسیب شناس اجتماعی در پاسخ به این سوال که چه اشخاصی با کدام ویژگی های شخصیتی بیشتر به رمال ها و دعانویسان مراجعه میکنند؟به نسل فردا می گوید:به نظر میرسد معمولا زنان بیش از مردان به این افراد مراجعه می کنند. همچنین تحقیقات نشان می دهد که به لحاظ طبقاتی، طبقات پایین و طبقات مرفه جامعه، بیشتر به رمالها و دعانویسان مراجعه می کنند و طبقه متوسط جامعه،کمتر! افراد با نگرشهای سنتی نیز میزان مراجعه بالاتری دارند و افراد تحصیل نکرده و بیسواد نیز گرایش بیشتری به این پدیده نشان می دهند.
دلایل گرایش به رمالی دکتر پدریان در ارتباط با دلایل گرایش و مراجعه افراد به رمال ها و دعانویسان به نسل فردا می گوید: مبحث گرایش افراد به سحر، جادو، دعا، کف بینی و پیش گویی سرنوشت و … پیشینه ای تاریخی دارد؛ تا جایی که آگوست کنت، پدر علم جامعه شناسی نیز در ارتباط با سیر تحول تاریخ بشر و در برخی از مراحل به این گرایش اشاره می کند. بازخوانی ذهن افرادی که متمایل به این موارد هستند، نشان میدهد که این افراد به برخی از اشیا و نیروها از این باب که بر سرنوشت آنها تاثیرگذارند، اعتقاد دارند. مثلا برخی اعتقاد به ارتباط با اجنه دارند و معتقدند اجنه در فرآیند شکل گیری آینده آنها، مسائل و مشکلات آنها و بیماری های آنها تاثیر گذارند و ارتباط با اجنه می تواند منجر به رفع برخی از این مشکلات و بیماری ها شود!گرایش به جادو ، دعا و مراجعه به رمال ها بیشتر در میان دختران جوان وجود دارد که موانع ازدواج خود را عاملی ماورایی می دانند که سبب شده به اصطلاح بخت آنان بسته شود و موفق به تشکیل خانواده نشوند. شاید به این دلیل است که مراجعه دختران جوان در این جامعه آماری، بیش از بقیه باشد.
این آسیب شناس اجتماعی در ادامه افزود: اینکه فرد اعتقاد به همراه داشتن فلان سنگ، دعا و … دارد و آن را عاملی مثبت در زندگی خود که رفع کننده مشکلاتش است، تلقی می کند، ناشی از پدیده “جان پنداری” اشیا و نیز اعتقاد به نیروهای ماورایی است. این افراد هستند که تصورشان بر این است که دعانویس، رمال و کف بین می توانند زندگی آنها را تغییر دهند. وقتی در ذهن فرد، تقدیرگرایی حاکم شود و افراد خود را در شکل گیری فرآیند زندگی و فرآیند حرکتی آینده موثر ندانند، به این سمت گرایش پیدا می کنند. دلیل دیگر این است که انسان ها به دلیل عدم دسترسی به تمامی متغیر ها در زندگی با شکست هایی رو به رو می شوند؛عدم توفیق در غلبه بر موانع سبب می شود افراد تصور کنند یک عامل بیرونی، عامل شکست آنان است؛ بنابراین برای رهایی از این شکست، سعی می کنند از لحاظ روانی نیز متوسل به یک عامل بیرونی شوند. از طرفی اعتقاد بیش از حد به اینکه عوامل مافوق طبیعی،چرخه زندگی انسان را می چرخاند نیز می تواند مسبب گرایش به رمال ها و دعانویسان شود. این افراد اگر چه معتقد به نیروی لایزال الهی هستند، اما بر این اعتقادند که برای رسیدن به نقطه لایزال، باید واسطه داشته باشند که این اعتقاد سبب مراجعه آنان به دعانویسان می شود. وجه اشتراک تمامی این افراد این است که علت و معلول ها را در دل خود اجتماع نمی بینند و در قدرت های مافوق طبیعی می یابند. اگر فرد به جای اعتقاد به تقدیرگرایی، دلایل اصلی شکست اقتصادیاش را ارزیابی کند و متوجه شود که شکست او به دلیل عدم نیازسنجی در بازار اقتصادی، در نظر نگرفتن سلیقه مخاطبین و مصرف کنندگان و … بوده، هیچگاه برای شکست اقتصادی خودش به رمال مراجعه نمی کند. ناامیدی و استیصال، دلیل اصلی گرایش افراد به این پدیده است؛ اینکه افراد وقتی از تمامی عوامل دیگر مستاصل میشوند، به رمال و دعانویس مراجعه میکنند.بنابراین گرایش هشت میلیونی افراد جامعه ما به دعانویسان و رمالان، بیش از همه نشان از یک جامعه تقدیر گرا، مستاصل و ناامید است.
خرافه گرایی،عاملی برای فروپاشی خانواده ها
این آسیب شناس اجتماعی، مراجعه به رمالها و دعانویسان و اعتقاد به خرافات را عاملی برای از هم پاشیده شدن زندگی زناشویی خواند و اظهار داشت: وقتی فرد برای جلب محبت همسرش، اقدام به کارهای عجیب و خرافی می کند،نظیر خوراندن دارو یا غذایی خاص به همسرش این گونه اقدامات سبب می شود که فرد در دیدگاه همسرش، انسانی نرمال به لحاظ روانی محسوب نشود و جو بی اعتمادی را بر روابط زناشویی حاکم می سازد که خود ایجادکننده تنش ها ،بحث ها و جدال های بعدی خواهد بود.پیامدهای گرایش به خرافهگرایی پدریان در پایان در ارتباط با پیامدهای سوء خرافه گرایی در جامعه، گرایش به خرافات در خانواده را عاملی مسری برای سطح کلانتر تلقی کرده و افزود: مراجعه به رمال و دعانویس و پیامدهای ناشی از آن، تنها به سطح خانواده محدود نمی شود و تاثیرات زیادی را بر کل جامعه خواهد گذاشت. وقتی شاهدیم که در دوره ای مردان سیاسی ما صحبت از ارتباط با ارواح خبیثه و ارواح طیبه داشته اند و خرافه گرایی را با صراحت از تریبون هایشان تبلیغ می کردهاند، این مسئله نشان از سرایت خرافه گرایی از بطن خانواده به سطح سیاسی جامعه بوده و نشان از آن دارد که در صورت عدم آگاهی رسانی درست در این زمینه، جامعه به مرحله ای خواهد رسید که شکست ها و موفقیت های خود را به جای اتکا بر تلاش و سازندگی و تاثیرگذاری ارادی بر سرنوشت، به عوامل ماورایی نسبت می دهد که این امر سر آغاز انفعال اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه و در جا زدن در شکست های مختلف خواهد بود.در مبحث جامعه شناسی سیاسی گفته می شود برآیند فکری تمامی مردم است که حاکمیت را شکل می دهد؛ بنابراین خرافهگرایی را نباید امری خلاصه شده در درون خانواده ها ارزیابی کرد؛چرا که به تدریج در سطح کلان جامعه نیز تاثیرات سوء به مراتب قدرتمندتر از آن را خواهیم دید. از طرفی مراجعه به رمال ها و دعانویسان، از آنجایی که مبنای آن درست نیست،سبب ایجاد یک امیدواری کاذب و نه واقعی برای افراد خواهد بود که در صورت عدم تحقق خواسته ها و مطالبات این افراد در فضای واقعی، آنان را به یک نوع سرخوردگی و یاس و ناامیدی بیشتر از قبل سوق خواهد داد؛ چرا که فرد در درون خود امیدوار می شود و سطح انتظاراتش بالا می رود، اما ابزارهای بیرونی برای تحقق خواست های او ممکن است فراهم نباشد که این امر بسیار آسیبرسان است.