امیر تتلو،خواننده رپ باز هم حاشیه ساز شد.
دلخوری مردم از تتلو
در طی روزهای گذشته امیر مقصودلو ملقب به تتلو خواننده رپ حاشیه ساز همیشه در صحنه با اظهار نظرهایی در مورد مسائل پیش آمده باعث دلخوری دسته عظیمی از جامعه ایران شده است؛ البته که حقوق مدنی هر انسانی است که با آزادی اندیشه در فضای مجازی و حقیقی نظرش را به اشتراک دیگران بگذارد؛ اما مسئله از آنجایی شکل میگیرد که جایگاه اجتماعی افراد الزاما مشخصه فرهنگی – شخصیتی آنان نخواهد بود. بدین جهت ما نظاره گر به اصطلاح هنرمندانی مانند تتلو خواهیم بود که به خود اجازه میدهند درباره یک مسئله کاملا بحرانی و حساس اجتماعی، اظهار نظر بی پایه و اساسی ایراد کنند. قبل از اینکه شخصیتی را به عنوان هنرمند یا در هر قامت دیگری بپذیریم، باید میزان تشخص انسانی وی را در مقیاس جامعه بررسی کنیم. این مسئله بسیار جذابی است که فرد بزهکار پس از گذشت فصلی از زندگی، به جهتی مثبت دگرگون شود و در اجتماع به محبوبیت برسد.
*باز آفرینی اندیشه
اما مسئله مطرح شده به همان اندازه که میتواند در جامعه بازخورد مثبت داشته باشد، میتواند محلی برای مناقشه دستههای اجتماعی باشد. از یک سو عدهای مدام در حال مرور گذشته چنین شخصیتهایی در جامعه هستند و از روی دیگر دستهای به تجربیات وی در زندگی و میزان تعهد به وطن فریاد میکنند. از این رو چند منظوره شدن رویکرد جامعه نسبت به یک فرد مطرح، باعث میشود میزان نفوذ تفکرات دردسر ساز و بی ریشه در افراد افزایش یابد. این گونه به نظر میرسد که امیر تتلو با راهبردی کردن سیاست نفوذ در دل مقامهای عالی رتبه جامعه، میخواهد در برج میلاد کنسرتی برگزار کند؛ به همین منظور راهبرد تبلیغاتی خود را در شبکههای مجازی تغییر داده و به این واسطه ماهیت آفرینش موسیقیایی او دگرگون شده است. چنین شخصیت سست عنصری، هرلحظه ممکن است چهره تغییر دهد.
*از دیار هیچکس
موقعیت اجتماعی کسب شده توسط امیر تتلو، یک آنارشیسم بی هویت در میان هوادارانش به وجود آورده؛ البته که این هرج و مرج به هر وسیلهای بروز نخواهد کرد؛ اما بسیار چهره ناخوشایندی دارد برای مردی که خود را هنرمند میداند، درباره چرایی مسئله کودک آزاری در کشور اظهار نظر کند و با چنان زاویهای مخاطب را هدف بگیرد که گویا وی در جبهههای حق علیه باطل سالهای سال جنگیده و از مام میهن دفاع کرده است!! ما نه امیر مقصودلو را میشناسیم و نه میخواهیم در مورد وی قضاوت کنیم؛ اما به عنوان یک رسانه این رسالت را به دوش میکشیم که در مورد مسائل اجتماعی آنچه را که میپنداریم به صورت عامه به مردم انتقال دهیم. باید بپذیریم که هنرمندی که سرخورده شود، از دشمنی که در جنگ شکست خورده میتواند خطرناکتر باشد. با قبول این فرضیه میتوانیم با دفاع از اندیشههای گذشته تتلو، او را سزاوار آیندهای که انتظارش را میکشد بدانیم. طبیعتا طرز زندگی همه هنرمندان و چگونگی فتح قله محبوبیت آنان یکسان نبوده و نخواهد بود؛ اما هنر باعث پرورش روح و بزرگ اندیشی تفکر خواهد شد. پس باید به این نکته مهم اشاره کنیم که مسیری که تتلو رفته به درستی انتخاب شده؛ اما حضور آن در مقیاس فرهنگی کشورمان زود و غیر عقلانی است. این چنین میشود که قبل از وقوع هنر، هنرمند وظیفه دارد آرمانهای جامعه را بشناسد تا بعد از آفرینش آن مجبور به ریا و تزویر در برابر مردم نشود.
*نوشدار و پس از مرگ
برای برخورد با اینگونه ناهنجاریها در کشورمان، باید فرد مذکور را یک شخصی تلقی کنیم نه یک شیء. این چنین که وی میتواند تصمیم بگیرد و انتخاب کند؛ باید مسیر درست رسیدن به هدف را در جوامع مختلف یا در مقیاس وسیعتر در جهان به او نشان دهیم. هنگامی که مسئلهای در جامعه ناهنجار شمرده میشود، نمیتوان از جامعه انتظار برخورد منصفانه را داشت و باید خود را برای شکایت و دادگاه و قاضی آماده کرد. به عنوان مثال اگر در حال حاضر امیر مقصودلو به شکایت از نویسنده این مطلب برآید، با عنوان اتهام کورکورانه تخریب شخصیت در جامعه؛ ما میتوانیم با لبخندی سطحی از آن عبور کنیم؛ اما اگر هنرمندی به طور مشخص در باره چرایی وقوع حادثهای، نه عوامل وقوع آن در جامعه، اظهار نظر کند، خانواده مذکور با داشتن سند کافی میتوانند از وی شکایت کنند. به این ترتیب است که آحاد یک جامعه مانند نوشدارو پس از مرگ دست به کار میشوند و در لحظاتی واکنش نشان میدهند که دردی از زخم کم نمیکند.
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی