اکران فیلم سارا و آیدا +تیزر
اکران سارا و آیدا
جدیدترین اثر مازیار میری با عنوان «سارا و آیدا» بر پرده سینماهای ایران نقش بسته است . مازیار میری ثابت کرده مضامین اجتماعی و ارتباطی را می شناسد و می تواند و به خوبی آنچه را که اندیشه مصلحت می داند در قالب داستان به مخاطب ارائه دهد . ارائه مضمون اجتماعی در مقیاس سینما برای بیننده ایرانی یک اُبژه تکراری به حساب می آید که هر مولفی بنا به سلیقه شخصی خود جامعه را مورد قضاوت قرار می دهد .
بازیگران فیلم سارا و آیدا:
پگاه آهنگرانی ، مصطفی زمانی ، غزل شاکری، شیرین یزدانبخش، سعید چنگیزیان، میثاق زارع، تینا پاکروان،احمد هاشمیان، عباس احمدی مطلق
تیزر فیلم سارا و آیدا
*ارزیابی منطق و احساس
ظاهر آنچه میان سارا و آیدا در قالب فیلمنامه شکل می گیرد یک رفاقت زنانه است ؛ اما این دوستی نه تنها از ساختار زنانه انگاری خود خارج می شود بلکه عمق یک رابطه را به بلوغ احساسی در هم سویی دو جنس موافق می نمایاند . مسلم است که در ارتباطات احساسی بخش منطقی رابطه تضعیف می گردد ، اما از آنجایی که کارگردان اصرار بر ساختار گرایی افراطی دارد تصور این محتوای شدیدا احساسی در قالب یک فرم منطقی غیر ممکن است . چرایی این بحث کاملا یک مسئله سلیقه ای است و نمی توان به صورت متقن گفت که آنچه ما می گوییم درست است ؛ شاید از نظر ناقدان جدی سینما این مسئله خیلی جذاب و هیجان بر انگیز باشد اما از آنجایی که ما عادت به قراردادی بودن ساختار و محتوا در سینما داریم می توانیم با جدیت تمام ژانر انتخابی را زیر سوال بریم . مولف باید این نکته را در نظر بگیرد که اگر در ابتدای روایت مولفه ای را به صورت دراماتیک یا یک شاخصه شخصیتی بیان می کند تا پایان داستان باید بر تعهد خود پایبند باشد . این اساسی ترین مسئله ای است که کارگردان باید در پردازش متن و تصویر رعایت کند اگر هر مسئله ای غیر از این واقعه اتفاق افتد انگاره ابتدایی داستان پردازی دچار تغییر جهت خواهد شد و این تغییر جهت ابعاد در نظر گرفته شده در ساختار را دچار تلرانس می کند . ساختار را نه مولف تعیین می کند و نه مخاطب می تواند تشخیص دهد بلکه فیلمنامه نویس وظیفه دارد قوانین وضعیتی محدود در فیلمنامه را تا انتها رعایت کرده بلکه شخصیت ها به کمک داستان ماهیت دراماتیک خود را ثابت کنند .
*یک ترکیب هوشمندانه
به کارگیری پگاه آهنگرانی و غزل شاکری برای ایفای نقش در کنار هم یک انتخاب هوشمندانه از سوی مازیار میری محسوب می شود . این انتخاب علاوه بر این که یک فرصت اقتصادی برای مانور تبلیغاتی محسوب می شود ، از نظر بصری نیز شاخصه های ارزیابی هم سطحی در چهره خود بروز می دهند . از نظر روانشناسی آنچه برای یک دوستی مادام العمر مهم است میزان مشترکات رفتاری و سلیقه ای میان طرفین است ؛ البته این نظریه تا حد بالایی در حوزه ازدواج خلاف چنین قاعده ای است چرا که مشترکات سلیقه ای باعث از بین رفتن کشش جذابیت برای طرفین خواهد شد . و بنا به همین دلیل اختلافاتی که آیدا در زندگی شخصی خود پیدا می کند و همچنین اختلافی که سارا را منجر به واکنش های ضد و نقیض کرده است تعلیق را به معنای واقعی در سینما به مخاطب عرضه می کند . بنابر این مشترکات قرار داده شده در بطن فیلم نامه به درستی کارکرد خود علنی می کنند .
*شوخی کردم
اما اصل مطلب این است که : موقعیت ، مکان و زمان قرار داده شده در لایه های اثر می باشد که بیش از اندازه جای مانور در داستان پردازی و دیگر مولفه های سینمایی دارد و نویسنده برای فرار از خلاقیت دست به قتل ایده اولیه می زند . مقایسه میزان و شدت دوستی میان دو جنس مونث در این فیلم معنای ایجازی خود را از دست می دهد و تبدیل به یک دغدغه خانوادگی می شود . این دغدغه تبدیل به یک سایش مرکزی در پیرنگ خواهد شد . البته اصلا مهم نیست که مولف آنچه را که می پنداشته پدیدار شده است یا خیر ؟ مهم آن است که مسئله به خطر افتادن ابروی طرفین می باشد که به مخاطب ثابت می شود یک دوستی هرچند که زنانه باشد از رفاقت با داش آکل هیچ کم ندارد . هر اتفاقی که در این فیلم جذابیت بصری را برای بیننده بالا می برد می تواند آستانه سلیقه مخاطب را تغییر دهد ؛ خوشبختانه مخاطبان امروزی سینمای ایران از سطح سلیقه خاصی برخوردار نیستند و هر فیلمی را می توانند تحمل کنند چرا که تحمل کردن انتشارات ضد سینمایی موجود در این فیلم کار ساده ای نیست .
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی
بررسی فیلم سینمایی ساعت 5 عصر مهران مدیری+تیزر