بهترین کتاب هایی که خوانده ام / من او را دوست داشتم
بهترین کتاب هایی که خوانده ام / من او را دوست داشتم
بهترین کتاب هایی که خوانده ام / من او را دوست داشتم
ادبیات جهان به خصوص فرهنگ فئودالیته کلاسیک همواره قالب اصلی داستان های عاشقانه غربی بوده است ، از آنجایی که یک داستان خوب این روزها کمتر شنیده و دیده می شود ما شما را به خواندن کتاب هایی در مقیاس فکری اندیشه ورزی یک جامعه مدرن دعوت می کنیم.
بهترین کتاب هایی که خوانده ام / من او را دوست داشتم
من او را دوست داشتم ، نوشته آنا گاوالدا ، رمانی سرشار از زندگی ولی همراه با غم و اندوه است داستان عشقی است که با تمام ظرافت روایت می شود به طوری که پس از خواندن چند صفحه از آن ما حس می کنیم که گاوالدا درباره شخص خودمان صحبت می کند مانند دروغ هایمان ، تسلیم شدنمان و ناکامی هایمان. متن کتاب بسیار ساده و روان است . از کلمات پیچیده استفاده نشده ولی کلمات آنچنان با ظرافت دقیق و به جا کنار هم گذاشته شده اند که گویی خود ما بخشی از داستان هستیم.تمامی صحنه ها ، فضا ها وحتی اتاق هارا می توان در ذهن تجسم و تصویر سازی کرد حتی مکان قرار گرفتن شخصیت ها در بخشی از فضا را که این نشان دهنده توانایی نویسنده در پرداختن به داستان و اثر گذاری آن بر مخاطب است . وقتی هربار کتاب را میبندیم دلمان برای شخصیت های داستان تنگ می شود و ازهمان خواندن اول مسرانه پیگیر ادامه داستان هستیم و خودمان را کنار همان شخصیت ها تصور می کنیم . خود گاوالدا می گوید : من این کتاب را دوست دارم و نسبت به آن احساس غرور می کنم .
بهترین کتاب هایی که خوانده ام / من او را دوست داشتم
بخشی از رمان : ( چقدر باید بگذرد تا آدمی بوی تن کسی را که دوست داشته از یاد ببرد ؟ و چه قدر باید بگذرد تا بتوان دیگر او را دوست نداشت ؟ )
( < حق اشتباه> ترکیب بسیار کوچکی از واژه ها ، بخش کوچکی از یک جمله ، اما چه کسی این حق را به تو خواهد داد؟ چه کسی جز خودت ؟ )
نویسنده : مهرنوش نوروزی – تحریریه سایت زندگی سالم
