دکتر احمد نقیبزاده :محدودیت وزارت خارجه را بردارید.
توانمندی محمد جواد ظریف در اداره وزارت خارجه
دکتر احمد نقیبزاده، پژوهشگر حوزه علوم سیاسی و استادتمام گروه علوم سیاسی تهران است. وی معتقد است: «وزارتخارجه ما توان چندانی ندارد، به این معنا که اجازه دخالت زیادی به این نهاد داده نمیشود. بیش از آنکه نهاد اجرایی محسوب شود باید دستورها را اجراکند؛ درحالیکه باید سهم بیشتری در سیاستگذاری داشته باشد؛ برای اینکه بهطورمستقیم با مسائل خارجی درگیر است و میداند که باید چه اقداماتی انجام دهد یا انجام ندهد. آنچه درباره رویکرد ایران اشاره کردم که باید تغییراتی صورت گیرد و خود را تاحدودی از مسائل خاورمیانه جدا کند و به آسیای میانه نزدیکتر کند اگر قرار باشد کسی آنها را عملیاتی کند، تیم وزارت خارجه و شخص آقای محمد جواد ظریف است و ایشان این توانمندی را دارند.» در ادامه مشروح گفتوگوی دکتر احمد نقیبزاده با «زندگی سالم» را میخوانید:
*****مهمترین اولویت سیاست خارجی دولت دوازدهم در زمینه سیاست خارجی چیست؟
برجام در اولویت سیاست خارجی ایران است و این امر اقتضا میکند روابط خود را با اروپا نزدیکتر کنیم؛ برای اینکه کشورهای اروپایی از مواضعی که ترامپ اتخاذ میکند، بسیار ناخرسند هستند. اساساً سیاست خارجی آمریکا را قبول ندارند؛ اما متأسفانه با آمریکا و مسائل اقتصادی آن درگیر هستند. درواقع توان آنان را گرفته است که نتوانند عکسالعمل جدی نشان دهند؛ اما میشود اجماعی بین کشورهای اروپایی بهوجود آید تا جلوی فعالیتهای نسنجیده ترامپ را بگیرند. شاید دراینصورت بتوان آمریکا را کنترل و از تحریمهای بیشتر جلوگیری کرد و کشور را به نقطه غیرقابلبازگشت هدایت کرد.
******آیا فعالیتهای کمپانیهای آمریکایی در بازار ایران، به گسترش روابط اقتصادی اروپا و ایران کمک میکند؟
بله. این موضوع میتواند به ایجاد یک لابی ایرانی در آمریکا کمک کند. بیش از آنکه اروپا بخواهد تاثیرگذار باشد درواقع گروهی که از روابط ایران و آمریکا منفعت میبرند میتوانند به لابی قدرتمند برای فشار بر سیاستهای نابخردانه آمریکا تبدیل بشوند؛ اما متأسفانه از هردو سو تنگناهایی وجود دارد. یک مقدار ماشین از آمریکا وارد کردند؛ اما در ایران برای این ماشینها پلاک صادر نمیشود و جلوی واردات بیشتر گرفته شده است، از سوی دیگر آمریکا به شرکتهای خود این اجازه را نمیدهد یا آنها را با نوعی ارعاب و ترس به آینده منع میکند که در ایران سرمایهگذاری و فعالیتی داشته باشند؛ البته اگر بنده یکطرفه در این قضیه دخیل بودم تنگناها و موانع موجود در ایران را حذف میکردم تا شرکتهای آمریکایی که میتوانند و میخواهند، بیایند و در ایران فعالیت کنند و سرگرم بشوند و این شروع خوبی است برای ایجاد رابطهای که موردنظر ماست؛ اما دولت ایران میخواهد مقابلهبهمثل کند؛ درحالیکه ما در شرایط یکسانی قرار نداریم. آنان امکانات بیشتری در اختیار دارند. بههرصورت این امر سبب شده چنین نکتهای صورت نگیرد. بنده معتقدم اگر شرکتهای آمریکایی در ایران فعالیت کنند بسیار مفید و راهگشا خواهد بود.
****مهمترین چالشهای بینالمللی در برابر دولت دوازدهم چیست؟ دولت دوازدهم باید چه تغییراتی در نگاه راهبردی خود در تحولات منطقه ایجاد کند؟
براساس اطلاعات ما در وزارت خارجه، آمریکا در رأس چالشهای بینالمللی در برابر ایران قرار دارد. از سوی دیگر در مسائل منطقهای باید نوعی همکاری بین قدرتهای دیگر منطقه ازجمله ترکیه و عربستان را بپذیریم: نه آنان باید نگاه تمامیتخواهانه داشته باشند و نه ایران. باید قبول کنیم که عربستان و ترکیه در سوریه، عراق و یمن منافعی دارند. لازم است به یک نقطه بهینه برسیم که منافع، خواستهها و دیدگاههای هر سه کشور تأمین شود. متأسفانه همین درگیری بین ایران و عربستان مطلوب آمریکاست که میتواند خسارات و زیانهای بسیاری را به طرفین وارد کند. بههرصورت آمریکا در همین تلاش است. همزمان باید با کشورهای آسیایی روابط نزدیکتری برقرار کنیم؛ اما ایجاد یک تغییر در رویکرد استراتژیک لازم و ضروری است و آن سرمایهگذاری در کشورهایی است که با ما دارای اشتراکات تمدنی بهویژه درآسیای میانه و در حوزه قفقاز هستند. به نظر من اگر دولت ایران بتواند یک مقدار خودش را از مسائل خاورمیانه دور کند و فاصله بگیرد، بسیار به سود کشور خواهد بود. اکنون بیش از نیمقرن است که خاورمیانه عربی در تلاطم و تخاصم قرار دارد و روی آرامش به خود ندیده است. وقتی ایران با مسائل خاورمیانه عربی گره میخورد بهطبع این تنشها به ایران هم منتقل میشود و آسیبهای جدی به کشور وارد میکند.
****** نظر شما درباره ابقای دکتر ظریف در سمت وزیر امورخارجه چیست؟
وزارت خارجه ما توان چندانی ندارد، به این معنا که اجازه دخالت زیادی به این نهاد داده نمیشود. بیش از آنکه نهاد اجرایی محسوب شود باید دستورها را اجرا کند؛ درحالیکه باید سهم بیشتری در سیاستگذاری داشته باشد؛ زیرا بهطورمستقیم با مسائل خارجی درگیر است و میداند که باید چه اقداماتی انجام دهد یا انجام ندهد. آنچه درباره رویکرد ایران اشاره کردم (باید تغییراتی صورت گیرد و خود را تاحدودی از مسائل خاورمیانه جدا کند و به آسیای میانه نزدیکتر کند) اگر قرار باشد کسی آنها را عملیاتی کند تیم وزارت خارجه و شخص آقای ظریف است و او این توانمندی را دارد؛ البته تخصص او بیشتر در سازمانهای بینالمللی است و بهطبع ما باید در مجامع بینالمللی تلاش زیادی داشته باشیم؛ اما دکتر ظریف، دستیاران و همکارانی دارد که در این تغییر و تحول میتوانند به او کمک کنند.
*****ایجاد تغییر و تحولات در ساختارهای وزارت خارجه تا چه اندازه لازم و ضروری است؟
ساختارها زیاد مهم نیستند؛ زیرا آنها براساس موازین بینالمللی تعبیه شدهاند و مشکلات خاصی از این جهت احساس نمیشود. مهم این است که نهادهایی که وجود دارند اختیارات لازم را داشته باشند و ابتکار عمل بهخرج دهند تا بتوانند سهم بیشتری در سیاستگذاریهای خارجی داشته باشند؛ اما متأسفانه همیشه بهعنوان یک نهاد اجرایی که نباید سهمی در این مسائل داشته باشد به آن نگریسته شده و این به وضعیت ایران در عرصه بینالمللی آسیب میزند؛ بهویژه کسانی در سیاست خارجی دخالت میکنند که حتی یکبار هم به خارج از کشور سفر نکردهاند. بسیار مهم است که یک دیپلمات، سالها در خارج از کشور اقامت داشته و از نزدیک مسائل بینالمللی را رصد کرده باشد. متأسفانه کسانی که سرشان را پایین انداختهاند و از خانه به اداره و از اداره به خانه رفتهاند، بیشترین دخالتها را در سیاست خارجی اعمال کردهاند و ندانسته ضربههای نامطلوبی را به حیثیت و منافع ایران وارد کرده و میکنند.
*******چگونه میتوان از آسیبهای این افراد در امان ماند؟
این مسئله مهمی نیست. نباید به کسانی که تخصصی ندارند یا اساساً در سمت و وظایف آنان چنین چیزهایی وجود ندارد، اجازه داد به هر عنوانی در سیاست خارجی دخالت کنند. لازم است تاحدودی به تخصصگرایی اهمیت بیشتری داده شود و بپذیریم که هرکسی وظیفه و نقش خود را ایفا کند؛ فقط زمانی که به برخی نهادهای قضایی میرسند همه این بحث را مطرح میکنند. متأسفانه نهادهای قضایی از این بابت بیشتر سوءاستفاده میکنند تا حسناستفاده؛ درواقع نوعی خودرأیی و خودسری میکنند؛ وگرنه اگر قرار باشد همه نهادها در تمامی مسائل دخالت کنند، بسیار زیانبار خواهد بود؛ البته کسی منکر امربهمعروف و نهیازمنکر، پیشنهاد و توصیه نمیشود. اینها همیشه وجود دارد؛ اما اینکه تصمیم نهایی را چه کسی اتخاذ میکند بسیارمهم است. به نظر من باید ما وزارت خارجه را بیشتر تقویت کنیم.
******اکنون که در دوران پسابرجام هستیم و ترامپ درصدد کارشکنی علیه سیاستهای ایران است به نظر شما دولت دوازدهم چگونه میتواند بدون پرداخت هزینه زیاد از مواهب دوران پسابرجام استفاده کند؟
درواقع یک مشکل اساسی با آمریکا داریم و کسی به آن توجهی نمیکند: اینکه هدف اصلی آمریکا جلوگیری از پیشرفتهای ایران است. آنان احساس میکنند ایران به سرعت جلو میرود و به مراحلی میرسد که شاید دیگر نتوانند آن را متوقف کنند یا به عقب برگردانند؛ وگرنه بیشتر صحبتهایی که علیه کشورمان مطرح میکنند بهانهای برای این اصل اساسی است: جلوگیری از پیشرفتهای ایران. همچنین موضوعی که آنان را آزار میدهد استقلال است. سرمایهداری با استقلال میانه خوبی ندارد و میخواهد تمامی جوامع و تشکلها، درون نظام سرمایهداری مستحیل بشوند. وقتی ما این نکته را در نظر بگیریم آنوقت متوجه میشویم که تا چه حد باید ظریف عمل کنیم، از تحریکها بپرهیزیم و درعینحال روابط خود را با مجامع بینالمللی و کشورهای دیگر تقویت کنیم تا دوستانی در عرصه بینالملل داشته باشیم؛ درواقع ما هیچ دوستی در این عرصه نداریم تا به این ترتیب جلوی اقدامات آمریکا را بگیریم و از این گردنه عبور کنیم. به نظر من اگر ایران بتواند از بحران عبور کند بعد از آن میتواند پیشرفتهای خوبی داشته باشد؛ البته لازم است اطمینان جامعه بینالمللی را کسب کند و اینطور نباشد که همچنان نگاه نگرانکننده درباره ایران وجود داشته باشد.
*******تروریسم و افراطگرایی تاکنون هزینه زیادی به کشور ما تحمیل کرده است. به نظر شما ایران باید برای کاهش هزینههای گروههای تروریستی در منطقه از چه استراتژی بهره گیرد؟
این مسئله به همان سیاست کلی که عرض کردم، باز میگردد. بسیاری از این گروهها ساخته و پرداخته دولتهای متخاصم هستند. برای اینکه منطقه را برای ایران ناامن کنند وقتی مشاهده کردند مراودات تجاری ایران با عراق بسیار گسترده شد، عراق را ناامن کردند تا ایران نتواند در این کشور سرمایهگذاری کند یا فعالیتی داشته باشد. بنده فکر میکنم باید بهناچار برای نابودی این گروهها، تلاش و از پیدایش گروههای جدید جلوگیری کنیم. از طریق دیپلماسی امکانپذیر است که هزینهها را پایین بیاوریم. اگر تاحدودی منافع عربستان و ترکیه را رعایت کنیم آنوقت این کشورها در تقویت این گروهها نقش نخواهند داشت. این موضوع خودبهخود منافع ما را تقویت میکند. این نگاه خیلی مهم است که بدانیم اینها گروههای خودسری نیستند؛ بلکه از طریق دولتهایی حمایت میشوند. دولتهایی نفت از داعش خریداری کردند و سهام در اختیار آنان گذاشتند. اینطور نبود که چندنفر پیدا شوند و به این وسعت خرابی بهوجود بیاورند و در مدت کوتاهی چنین توانمندی پیدا کنند؛ پشت سر اینها یک یا چند دولت وجود داشته است.
*******درچه شرایطی عربستان به همکاری و تنشزدایی با ایران ترغیب و تشویق خواهد شد؟ آیا عربستان در چهار سال آینده بهسمت همگرایی بیشتر با ایران حرکت خواهد کرد؟
به نظر من هر دو کشور در پایان به همگرایی خواهند رسید؛ چون هر دو در این تنش جز ضرر نتیجه دیگری بهدست نیاوردند. ایران باید بداند این آمریکاست که عربستان را بهسمت درگیری با ایران تشویق میکند؛ بنابراین باید برای ضدیت با آمریکا هم که شده جلوی این وضعیت را بگیرد و بسیار بد خواهد شد اگر دو کشور اسلامی و قدرتمند منطقه با یکدیگر درگیر شوند. این سیاست میتواند مطلوب اسرائیل، آمریکا و کشورهای دیگر باشد. برای اینکه خرابیهایی که بهوجود میآید توسط آنان تعمیر و جبران میشود و آن سرگرمیهایی که برای این کشورها پدید میآید همان چیزی است که دولتهای متخاصم به دنبال آن هستند؛ در نتیجه ما هیچ نفعی در درگیری با عربستان سعودی نخواهیم داشت. به عربستان هم باید گفت که آمریکا هیچگاه از متحدان خود حمایت قاطع بهعمل نیاورد؛ چراکه ممکن است سربزنگاه شما را رها کند. عربستان از دولت عراق خواسته که درباره تنش ایجاد شده با تهران میانجیگری کند؛ ایران هم متقابلاً میتواند همین اقدام را انجام دهد. حداقل میتواند همراهی کند یا مراودات دیپلماتیک را گسترش دهد؛ زیرا برقراری صلح و دوستی چندان دشوار نیست.
نویسنده : لیلا کاظمی