رقابت ناسالم / نقدی بر نظام آموزش و پرورش به بهانه شروع فصل امتحانات
رقابت ناسالم / نقدی بر نظام آموزش و پرورش به بهانه شروع فصل امتحانات
رقابت ناسالم / نقدی بر نظام آموزش و پرورش به بهانه شروع فصل امتحانات
بالا بردن کیفیت زندگی بهواسطه توسعه اجتماعی در همه ابعاد رابطه مستقیمی با چگونگی تربیت نیروی انسانی جامعه دارد. یعنی تربیت امروز کودکان برای ساختن آیندهای بهتر. گرچه در چند دهه گذشته پیشرفتهای اجتماعی و تکنولوژی زیادی پدید آمده است، ولی چندان تغییری در شیوه آموزش و کلاسهای درسی بهوجود نیامده است. باید در مدارس دانشآموزانی تربیت کنیم که آزاداندیش، مسئولیتپذیر، با اراده و توانا در تصمیمگیری و امثالهم باشند.
ولی متاسفانه نظام آموزشی ما بهجای پرورش انسان، سیستمی ناکارآمد و تخریب کننده است. در نظام آموزشی ایران دانشآموزان بهجای آموختن مهارتهای زندگی تنها با دغدغه نمره و امتحان و حفظ کردن طوطیوار مطالب سروکار دارند که نقشی در پرورش آنان ندارد.
مبنای بسیاری از فعالیتها و برنامههای تعلیم و تربیت نظام آموزشی ما بر پایهٔ رقابت شکل میگیرد، که از دوره ابتدایی آغاز و تا کنکور و حتی بعد از آن ادامه پیدا میکند و معمولاً اغلب افراد در سراسر زندگی بهدنبال انواع رقابتهای ناسالم هستند که ریشه در همان دوران کودکی دارد.
رقابت ناسالم / نقدی بر نظام آموزش و پرورش به بهانه شروع فصل امتحانات
نسل ستیزه جو به واسطه رقابت ناسالم
درنتیجه این نظام رقابتی ناسالم نسلی ستیزهجو بهدنبال برتریهای مداوم بار میآیند، که با دوری از مشارکتجویی و همدلیهای گروهی، همواره در حال رقابت با گروهها، دستهها و اشخاص دیگر هستند. دامنهٔ اینگونه شکلگیری شخصیتی بهصورت رفتارهای ناسالم و آزمندیهای اجتماعی و فرهنگی خود را در جامعه نشان میدهد.
برخی اشکالات متعددی در نظام آموزشی ما وجود دارد که عبارتند از: انتقال دانش صرف از معلم به دانشآموز در کلاس درس. نادیده گرفتن نقش مشاوره و راهنمایی معلم در کنار دانشآموز. تمرکز صرف بر رشد بهره هوشی IQ. عدم توجه به هوش هیجانی EQ دانشآموزان و به فعل درآوردن آن، که از مهمترین ظرفیتهای آدمی است. بیتوجهی به آموزشهایی که منجر به فراگیری مهارت مدیریت احساسات و عواطف انسان میشود. یاد ندادن روحیه همکاری، کارگروهی و مشارکت جمعی. سنجش میزان موفقیتها و دستاوردها با انواع جورواجور امتحان یعنی آفت امتحانزدگی. نمره محوری که به مرز بین موفقیت و ناکامی تبدیل شده است و محتواسالاری.
هدایت استعدادها و توانمندیها به مسیرهای انحرافی و بزهکاری
اگرچه نیاز مستمر و مداوم جوامع بشری، در هر شرایطی که به سر میبرند، به آموزش است، و غفلت از ابعاد و ظرفیتهای بالقوه دانشآموزان و دانشجویان، موجب ناکارآمدی و هدایت استعدادها و توانمندیها به مسیرهای انحرافی و بزهکاری خواهد شد.
رقابت ناسالم / نقدی بر نظام آموزش و پرورش به بهانه شروع فصل امتحانات
بنا بر پژوهشهای بهعمل آمده؛ موفقیت و توسعهیافتگی در بیشتر جوامع پیشرفته، ریشه در نظام آموزش و پرورشی کارآمد دارد. بیخبری و نادانی و ناآگاهی شهروندان، در همه ابعاد مدنیت، آن هم در عصر انفجار اطلاعات خطای بزرگی است که مقصران اصلی آن در درجه اول نهادها و نظامهای آموزشی هستند. زیرا «نمیدانم» و «نمیدانستم» نشان از ناکارآمدی نظام آموزشی دارد.
مهمترین نتیجه نظام آموزش و پرورش ناکارآمد؛ پرورش زنان و مردانی تحصیل کرده ولی بیسواد، غیرمسئول و غیرمتعهد است. بهعبارت دیگر میتوان ریشه مشکلات و نارسایی و ناتوانی بسیاری از بخشهای جامعه را در عملکرد نظام آموزشی دانست.
از طرفی دیگر کنکور توانایی استعدادسنجی مناسبی ندارد؛ ولی همین موضوع زمینهساز فعالیت مؤسسات آموزشی و عرضه کتب بسیار زیادی شده است، که عملاً بیشتر آنها از مقوله تربیت دانشآموز به دور هستند. این نگرش در کشور باید تغییر کند تا تربیت بهعنوان یکی از اصول جدی در آموزشو پرورش دنبال شود.
دستهبندی و ایجاد شکاف طبقاتی و اختلاف در سطح مدارس مختلف همچون؛ نمونه مردمی، نمونه دولتی، غیرانتفاعی، شاهد، وابسته به دانشگاه، تیزهوشان و… در کنار مدارس عادی دولتی علاوه بر اینکه نابرابری آموزشی را بهوجود آورده است، بر ناکارآمدی نظام آموزشی نیز افزوده است.
مدارسی که دانشآموزان توانمندتر، با معدل بالاتر (بهطور معمول درآمد خانوادگی بالاتر) جذب آنها میشوند، تبعیض و اختلاف و طبقهبندی اجتماعی را بهدنبال دارد که میتواند ریشه بروز بسیاری از معضلات باشد.
رقابت ناسالم / نقدی بر نظام آموزش و پرورش به بهانه شروع فصل امتحانات
در چنین وضعیتی؛ جدای دور شدن از عدالت اجتماعی، در بین دانشآموزان مدارس دولتی حس رقابت درسی از بین خواهد رفت، چون دانشآموزانی با توانایی متوسط و ضعیف در آنها تحصیل میکنند، ازاینرو افت تحصیلی در بین ایشان بیشتر رخ میدهد، و به عکس در مدارس خاص، دانشآموزان با وجود معدلهای بالا با هم رقابت پیدا میکنند و به گونهای مثبت یا منفی سعی در پیشی گرفتن از یکدیگر را دارند. حتی میتوان گفت در مدارس دولتی نسبت به مدارس خاص اختلالات رفتاری و اخلاقی بیشتری بهوجود میآید.
باید در سنین پایین بسیاری از مهارتها به افراد جامعه آموزش داده شود تا آنها بتوانند نقش موثری را در توسعه کشور ایفا کنند. درهای آموزش و پرورش باید به روی مردم، دانشگاهیان و نخبگان باز شود و آموزش را از چارچوب مدرسه خارج و به بطن جامعه و نهادهای مردمی منتقل کنیم. در مدارس شاهد آموزش بدون پرورش هستیم درحالیکه پرورش باید بر آموزش اولویت پیدا کند. سازماندهی مجدد در کتب و محتوای درسی اعمال کنیم بهگونهای که از محتواسالاری به متد و روش محوری تغییر کنند. لازمه این امر نیز تجدیدنظر در نحوه تعلیم و پرورش و همچنین آموزش معلمان است.
نسل آینده ما باید متفکر، خلاق و آزاد تربیت شود، باید بازنگری جدی در سیستم نظام آموزشی انجام گیرد و گامهایی را برای استقلال بخشیدن و دادن اختیار تصمیمگیری به دانشآموزان برداریم. ما نیازمندیم در مدارس روشهای اندیشیدن آموخته شود نه اندیشههای صرف.
رقابت ناسالم / نقدی بر نظام آموزش و پرورش به بهانه شروع فصل امتحانات
نویسنده : افشین طباطبایی