زندگی نامه فرخی یزدی
فرخی یزدی کیست؟
فرخی یزدی، دلسوختهای است که جان و دل را فدای آزادی و استقلال کرد و با روغن احساس، چراغ آزادگی را پرفروغ ساخت. محمد فرخییزدی در سال 1267 شمسی در یزد چشم به جهان گشود و علوم مقدماتی را در آن شهر فرا گرفت. او استعداد شعری و جوهر اعتراض را همان اوایل تحصیل آشکار کرد و با روح آزادیخواه خود به سبب شعری که سروده بود از مدرسه اخراج شد. او در نوروز 1327 قمری در یزد با سرودن شعری علیه ضیغمالدوله قشقایی، حاکم یزد به قدری مورد غضب قرار گرفت که دستور دادند لبهایش را با نخ و سوزن به بدوزند! فرخی با فرار از زندان به تهران آمد و فصلی جدید را در زندگی خود تجربه کرد. در تهران به عضویت انجمن ادبی ایران در آمد که به وسیله سیدحسن وحیددستگردی مدیر مجله ارمغان بنیان شده بود و در آن شعرای نام آشنایی فعالیت داشتند. فرخی با روزنامههای پیکار، آینه افکار، ستاره شرق، قیام و… همکاری داشت. در این زمان او با چاپ نخستین مقالات و اشعار سیاسی، نظر بسیاری را به سوی خود جلب کرد. در دوره هفتم از طرف مردم انقلابی یزد به مجلس راه یافت و در همین سالها بود که روزنامه طوفان را منتشر کرد. طوفان با شعار طرفداری از تودههای رنجبر و دهقانان و کارگران منتشر شد.
آثار فرخی یزدی
از جمله آثار فرخی میتوان به دیوان اشعار وی، فتحنامه و یادداشتهای سفر شوروی اشاره کرد. فرخی یزدی از بزرگترین شاعران غزلسرای عصر خود بود. غزلهای فرخی را میتوان سرآغاز نوعی غزل فارسی به شمار آورد که آن را غزل سیاسی و یا غزل اجتماعی مینامیم. شاعران همان روزگار مشروطه، پیش از فرخی غزل سیاسی اجتماعی گفتهاند؛ اما فرخی، هم از جهت تعداد و هم از جهت پیگیری یک گونه در غزل، شاخصترین شاعر در این فرم و قالب است. وی، جان غزل را درک کرده بود و با پیوند آن به مضمونهای معاصر عصر خویش، نوعی غزل خاص را به مخاطبان ارائه میداد که از سویی پیوندی زبانی با سنت غزل داشت و از سوی دیگر آمال انسان آرمانی عصر خویش را تصویر میکرد.
دلیل مشهور شدن اشعار فرخی یزدی
عاشق برانگیخته غزل، این بار برای معشوقی به نام آزادی میکوشد. وی در غزلهایش معمولاً ابیاتی را با همان تعابیر و اصطلاحات خاص غزل و گاه با لحنی عاشقانه، آغاز میکند و پس از چند بیت، به موضوعهای اجتماعی-سیاسی میپردازد. اشعار فرخی دارای مفهومی جدی و قاطع است که معتقد به آرمانی است که حاضر است به خاطر آن خود را قربانی سازد. او از لحاظ قالب شعری هوادار شعر قدیم بود و همین عامل یکی از دلایل مشهورشدن اشعار او شد.
دفاع از طبقات محروم جامعه
او در اشعارش به شدت از طبقات محروم جامعه دفاع میکرد و بهطورکلی باید گفت: سخن و شعر فرخی در فرمی کلاسیک و دارای مفهومی انقلابی و مدافع حقوق رنجبران است. ساعد باقری و سهیل محمودی در کتاب «در هوای آزادی» معتقدند: کلمه آزادی، محبوبترین کلمه برای اوست. این کلمه و مفهوم آن، بنیان سرودهها و غزلهای فرخی یزدی است و میتوان گفت در میان کلماتی با مفاهیم جدید در فرهنگ ادبی سده اخیر، آزادی، محور شعر فرخی است. عشق و شیفتگی او نسبت به آزادی تا جایی است که هیچ صفحهای از دیوان وی را خالی از این کلمه خجسته نمیتوان یافت. او در راستای برقراری آزادی و تحقق استقلال سیاسی و مشارکت مردم در قدرت، لزوم توجه به افکار عمومی و اهمیت صاحبان قلم را یادآوری میکند و نویسندگان را مایه جاودانگی ملت میداند. صرفی نیز در مقالهای تحت عنوان جامعه شناسی شعر فرخی یزدی بیان کرده است که او حتی از اشعار غنایی و عاشقانه خود نیز با بهرهگیری از شیوهها و شگردهای هنری اوضاع روزگار خود را به نقد کشیده است. تلاشگر عرصه سیاست در شعر فرخی، بایستی عاشقانه، همچون پروانه به گرد شمع باشد. در این راه از آغشته به خون بودن ابایی نداشته باشد؛ بلکه شرط صدق او همین امر است. اینها همه یادآور سنت غزل است. انسان آرمانی غزل فرخی در راه رسیدن به معشوق خود که آزادی است، بایستی همانگونه تلاش کند که عاشق در غزل سعدی و حافظ. نکته قابل ذکر این که آزادی در شعر فرخی همچون معشوق در اشعار گذشته با ابهام عرضه شده است و معشوق او بسان گذشته کلی است. راهی که فرخی برای به دست آوردن حقوق مردم، رفع استبداد و کسب آزادی پیشنهاد میکند، توسل به انقلاب است. دیوان شاعر به دلیل کثرت خونخواهی، تشویق مردم به انقلاب و شدت عمل در نابودی خائنان به ملت و کشور به یک اثر حماسی یا یک خوننامه شباهت دارد. روحیه مبارزهطلبی و انقلابی شاعر موجب شده است که نظر او بیش از واقعه اساطیری تاریخی به داستان کاوه و ضحاک معطوف شود. فرخی با اشاره به این داستان در غزل خود خاطره نیکبختی و سعادتی را زنده میکند که مردم با قیام و انقلاب میتوانند به آن دوباره دست یابند.
نویسنده زهرا آقایی
از فروغ فرخزاد(FOROOGH FAROKHZAD) شاعر معاصر چه میدانید؟