محمد سلامتی :نمره خوبی به آقای عارف میدهم.
صحبت های محمد سلامتی در راستای دولت دوازدهم
فرصت چندانی تا چینش کابینه آتی دولت دوازدهم باقی نمانده است. اشخاص و جریانهای سیاسی هرکدام بهشکلی با رئیسجمهور دیدار دارند و نظرات و پیشنهادات خود را ارائه میکنند. جریان اصلاحات بهعنوان حامی اصلی آقای روحانی در انتخابات مطرح است. این جریان تمامقد از ایشان حمایت کرد و اکنون انتظارات و پیشنهاداتی که از رئیسجمهور دارد برخی به اشتباه آن را سهمخواهی تعبیر میکنند؛ درحالیکه این جریان میخواهد تا حد امکان افراد کارامد و مطابق با معیارهای اصلاحطلبی روی کار بیایند. در این راستا «نسلفردا» با محمد سلامتی، وزیرکشاورزی در دولتهای رجایی، باهنر، مهدویکنی و دولت اول میرحسین موسوی گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید:
****بعد از شکلگیری شورای عالی سیاستگذاری بسیاری از اصلاحطلبان به شکلگیری این شورا انتقاداتی مطرح کردند. به نظر شما وجود این شورا باعث وحدتبخشی بیشتر این جریان شده است؟
به نظر من فعالیت هر تشکیلاتی را باید بهصورت نسبی در نظر گرفت. اگر قرار باشد بهشکل مطلق به آن نگریست در این صورت عملکرد بسیاری از شخصیتها و احزاب زیر سؤال میرود؛ اما به شکل نسبی اگر در نظر بگیریم میتوان اذعان داشت که فعالیت و عملکرد شورای عالی سیاستهای مثبت و مفید بوده است.
*****انتقادات مطرحشده درباره آقای عارف تا چه اندازه قابلقبول است؟
هر شخصی ممکن است مشکلاتی در ارتباط با مدیریتش داشته باشد؛ اما به نظر من بسیاری از انتقاداتی که به آقای عارف وارد میشود تا حدودی غیرمنصفانه است و احساس میشود زحمات ایشان با این انتقادات نادیده انگاشته میشود. بههرحال همانطور که عرض کردم چه احزاب و چه اشخاص را در نظر بگیریم هرکدام نقاط قوت و ضعفهایی دارند. با توجه به صداقت کاری دکتر عارف و اینکه میخواهد گامهای مثبتی برای مردم بردارد باید مورد ارزیابی قرار گیرد. بنده فکر میکنم بههرحال باید نمره خوبی هم به شورای عالی و هم به آقای عارف اختصاص داد.
*****حملهها و هجمههای اخیر به دکتر عارف از طرف برخی چهرههای نزدیک به آقای روحانی ریشه در چه مسئلهای دارد؟
این موضوع را باید از خود آنان سؤال کرد؛ اما بنده فکر میکنم تا حدودی توقعات هم از شورای عالی سیاستگذاری و هم از آقای عارف بیش از آن چیزی است که باید باشد. اگر تا حدودی از توقعات معمول پایین آیند گمان میکنم از سطح این انتقادات کاسته شود.
******گفتمان اصلاحات همواره درصدد بازنگری و بهروزرسانی خود بوده است. آیا شورای عالی توانست در این رابطه بهخوبی عمل کند؟
شورای عالی سیاستگذاری عمدتاً برای امر انتخابات تشکیل شد. چنانکه شاهد بودیم در انتخابات مجلس دهم، ریاستجمهوری دوازدهم و شورای شهر و روستا نتایج خوبی بهدست آورد؛ البته به لیست شورای پنجم انتقاداتی وارد بوده و هست؛ منتهی این انتقادات با توجه به تعداد زیادی از کاندیداها که برای امر شورا ثبتنام کرده بودند تا حدودی قابلقبول است؛ اما تا اندازهای از آن با توجه به محدودیتهایی که برای شورا وجود داشته، قابلپذیرش نیست.
**** ظرفیتهای بالایی در جریان اصلاحات وجود دارد؛ اما بااینوجود چرا برای انتخابات ریاستجمهوری کادرسازی صورت نمیگیرد یا بر چهرههای جدید سرمایهگذاری نمیشود؟
هر جناحی عناصر مختلفی دارد که در سطوح گوناگون قابلطرح و مطرحشدن هستند. این موضوع درباره جبهه اصلاحات نیز صادق است؛ منتهی این جریان با یکسری محدودیتهایی مواجه است؛ بههمیندلیل نمیتواند از تمامی آن عناصری که ظرفیت و استعداد لازم را برای ریاستجمهوری دارند، استفاده کند؛ چون احتمالاً با رد صلاحیت روبهرو خواهند شد؛ بنابراین این محدودیت موجب میشود عناصری که در ردههای مختلف آماده برای خدمت به مردم هستند کمتر بتوانند مطرح و به جامعه معرفی شوند. جناح رقیب با این محدودیتها مواجه نیست و از تمام ظرفیتها و امکانات خود استفاده میکند؛ اما جناح مقابل در نگرش مردم جاذبه چندانی ندارد.
*********گفته میشود برخی اصلاحطلبان بهدنبال سهمخواهی هستند. آیا پیشنهادات و مشورتیهایی را که از سوی این جریان مطرح میشود، میتوان در قالب سهمخواهی یا درخواستهای 24 میلیوننفری تعبیر کرد؟
اینکه برخی از گروهها و احزاب سهمخواهی میکنند دور از انتظار نیست. وقتی حزبی برای موفقیت و پیروزی یک کاندیدا تلاش میکند کمککردن او به این دلیل است که احساس میکند آن رئیسجمهور دیدگاههای آنان را تعقیب میکند و فکر میکند کسانی میتوانند آن دیدگاهها را پیاده کنند که خودشان آنان را معرفی بکنند؛ بنابراین از این زاویه سهمخواهی هیچ اشکالی ندارد و درست است. سهمخواهی جایی خطاست که منافع مادی افراد و احزاب در آن مطرح باشد و منافعی دور از اعمال برنامههای ریاستجمهوری دنبال شود؛ اما وقتی منافع اصولی یک فرد یا حزب مطرح باشد در این راستا سهمخواهی نیز هیچ اشکالی ندارد؛ البته درنهایت این رئیسجمهور است که باید تصمیمگیری و طبق قانون وزیران خود را انتخاب و به مجلس پیشنهاد کند. میتواند در این رابطه با کسی هم مشورت نکند؛ زیرا تنها رئیسجمهور است که باید در برابر مطالبات مردم و برنامههای اعلامشده پاسخگو باشد و قاعدتاً برای بهثمرنشستن آن برنامهها باید وزرای توانمند، با بینش درست و مدافع برنامههای خود انتخاب و به مجلس معرفی کند؛ اما رئیسجمهور بهطبع در خلأ زندگی نمیکند و قاعدتاً زمانی که میخواهد اعضای کابینه خود را مشخص کند، روابطی با احزاب، مجلس و صاحبنظران دارد که لازم است با آنان مشورت کند؛ ولی اتخاذ تصمیم نهایی با ایشان است. مشورت برای تعیین اعضای کابینه امری ضروری است؛ زیرا خیلی از اطلاعاتی که ممکن است رئیسجمهور از آن بیاطلاع باشد، از طریق همین احزاب، شخصیتهای بانفوذ و مؤثر و نمایندگان مجلس کسب میکند؛ بههرحال رئیسجمهور باید در انتخاب وزرای خود مطمئن باشد این افراد برنامههای دولت را پیگیری خواهند کرد و چشم این وزیران بهسوی جناحها و افراد دیگر نیست که بخواهند چهار سال بعدی خود را از هماکنون تضمین بکنند. درهرصورت رئیسجمهور در انتخاب اعضای کابینه دولت دوازدهم حق دارد و این حق طبیعی و قانونی ایشان است که در این راستا تصمیمگیری کند؛ اما رئیسجمهور نباید با توجه به این حق از مشورت استنکاف کند.
******ممکن است عدم تحقق مطالبات جامعه و اصلاحات در چینش کابینه موجب عدم رأی اعتماد مجلس و بهویژه فراکسیون امید به وزرای پیشنهادی دولت شود؟
خواستههای آقای روحانی با مطالبات و برنامههای فراکسیون امید هماهنگ است. همین موضوع را عرض کردم که آقای روحانی برای اینکه بتواند افراد خود را جامعتر بررسی و انتخاب کند لازم است با مجلس و بهویژه فراکسیون امید مشورت کند و انتقادهای آنان را نیز در نظر گیرد. گرچه تصمیم نهایی با ایشان است، اما مشورتکردن با آنان یک امر طبیعی و ضروری است؛ چون آنان همفکر با دولت و خواهان کمک به این نهاد هستند و نمیخواهند به وزرایی رأی بدهند که توانایی لازم یا بینش درستی در ارتباط با اجرای برنامههای آقای روحانی نداشته باشند؛ بنابراین اگر بخواهند فراکسیون امید هم در ارتباط با رأیدادن به وزرای پیشنهادی و همچنین پیگیری کارهایی که بر اساس برنامههایی است، همراهی لازم را داشته باشد، باید با این فراکسیون مشورت کنند و هماهنگی لازم را بهعمل آورند.
*****با توجه به حمایتهای تمامقد اصلاحطلبان از آقای روحانی به نظر شما آقای روحانی چگونه باید پاسخگوی حمایت اصلاحطلبان باشد؟
چون آقای روحانی گرایش زیادی به اصلاحطلبان یا اصلاحطلبی پیداکرده است فکر میکنم هم در جهت تنظیم کابینه و هم اجرای برنامههای خود احساس میکند بهترین گزینه حامی او همین جریان است؛ زیرا با رأی حامیان این جناح عملاً موفق به اخذ رأی شد؛ درواقع نباید خود را از اصلاحطلبان جدا بداند و به نظر من اینگونه خواهد بود. دکتر روحانی هرچقدر با اصلاحطلبان بیشتر مشورت کند و همکاری بیشتری داشته باشد به همان نسبت بیشتر تقویت میشود و برنامههای او به اجرا گذاشته خواهد شد و از پشتیبانی قوی برخوردار خواهد بود. تصور میکنم آقای روحانی این شرایط را درک کرده است و به همین شیوه بهتدریج عمل خواهد کرد.
******برخی اصولگرایان معتقدند کابینه باید فراجناحی باشد. آیا فراجناحیبودن بهمعنای حضور رقبا در کابینه است؟
افرادی که بحث فراجناحی را مطرح میکنند از جناح رقیب هستند؛ درواقع این افراد به عملکرد بهتر کابینه و شخص آقای روحانی نمیاندیشند؛ تنها میخواهند بهصورت مختلف مشکلاتی برای رئیسجمهور بهوجود آید یا حداقل از این طریق دیدگاه خود را تحمیل کنند؛ اما بنده معتقدم که آقای روحانی باید در نظر گیرد که در چه صورت دولت بهتر عمل میکند و برای او مهم نباشد که چه تعداد وزرای کابینه آتی اعتدالگرا یا اصلاحطلب باشند، بلکه مهم این باشد که آنان همراه و هماهنگ با دولت فعالیت کنند و برنامههای او را قبول داشته باشند و موظف به پیگیری و اجرای آن باشند. اگر اینگونه باشد و نام آن را فراجناحی نیز بگذاریم اشکالی بهوجود نمیآورد؛ اما بهنظر میرسد کسانی که از عنوان فراجناحی استفاده میکنند، میخواهند یک ترکیب نامتجانس در دولت ایجاد کنند تا دیدگاههای خود را از این طریق در کابینه پیگیری بکنند.
*****به نظر میرسد برخی وزرا بهرغم اینکه در دولت یازدهم کارنامه چندان موفقی نداشتند قرار است در کابینه جدید نیز حضور یابند تا با اخذ مسئولیت جدید، در دولت دوازدهم ابقا شوند. به نظر شما چنین اقدامی به اهداف و برنامههای دولت آسیب نمیزند؟
به نظر بنده این اقدام نادرستی است و به اعتبار آقای روحانی و کابینه او ضربه میزند. وزرایی که توانایی کافی و بینش درستی نداشتند باید حذف شوند و بهجای آنان افراد تازهنفس با بینش درست و مدیریت قویتر جایگزین شوند. بههرحال آنان امتحان خود را دادهاند. نباید مجدد آقای روحانی تحت شرایط خاص آنان را در کابینه نگه دارد یا اینکه بخواهد از وزارتخانهای به وزارتخانه دیگر جابهجا کند. به نظر من این اقدام درستی نیست و به اعتبار آقای روحانی آسیب میزند.
**** به نظر شما اولویت تغییر با کدام وزارتخانه است؟
بنده مورد خاصی را مشخص نمیکنم؛ منتهی کادرهای اقتصادی آقای روحانی عمدتاً خوب عمل نکردند و بسیاری از آنان باید تغییر کنند؛ زیرا ناهماهنگ بودند، بینش درستی نداشتند؛ حتی با مصاحبههای خود باعث تضعیف آقای روحانی شدند و اقدام درستی انجام ندادند. این افراد قاعدتاً باید تغییر پیدا کنند. آقای روحانی مهمترین اقدامی که باید در طول این چهار سال انجام دهد مسئله اقتصادی است. در حوزه سیاست خارجی بهخوبی عمل کرد و این بخش تا حدود زیادی بهدرستی مدیریت شد؛ اما متأسفانه بخش اقتصادی بهخوبی مدیریت نشد و وضعیتی داشته و دارد که باید بهطورکلی دگرگون شود. از حیث سیاست داخلی نیز ضعفهای زیادی وجود داشته است که باید اقداماتی نیز در این رابطه صورت گیرد؛ بنابراین بخش اقتصادی باید در اولویت کاری دولت دوازدهم قرار گیرد و ترمیم جدی شود.
*****برخی افراد بدون درنظرداشتن بحث شایستهسالاری سهم حداقلی برای حضور زنان در حوزه مدیریت کلان و کابینه قائل هستند. به نظر شما چرا این افراد از چنین حضوری بیمناک هستند؟
به نظر من برای تعیین وزیر باید شایستگی افراد در نظر گرفته شود. اکنون در رابطه با شایستهترین، مرد باشد یا زن نباید حساسیتی نشان داد؛ بلکه باید هردو آنان را به یکچشم نگریست. اگر یک زن توانایی بیشتری برای یک کار مشخص دارد او باید انتخاب و به مجلس معرفی شود؛ اما بههرحال شرایط بیشتر اجتماعات در دنیا اینگونه است که هنوز این آمادگی ذهنی بهوجود نیامده که بهای لازم 50درصدی به زنان داده شود؛ بااینوجود باید در ایران با توجه به شرایط نسبی ذهنی که بهوجود آمد و مثبت است، اگر احتمالاً در کابینه کمتر از این قشر استفاده خواهد شد این شرایط فراهم شود که در سطوح پایینتر بهتدریج از بانوان و تواناییهای آنان بهرهبرداری و آموزشهای لازم به آنان داده شود تا در آینده کادرهای مؤثری از بین خانمها برای کار اجرایی در جامعه در سطوح بالا بهوجود آید.
نویسنده : لیلا کاظمی