آموزش
ماجرای حضرت مریم و به دنیا آمدن حضرت عیسی
ماجرای حضرت مریم و به دنیا آمدن حضرت عیسی
کریسمس چیستت؟ سال نو میلادی – ولادت حضرت عیسی
حضرت عیسی بن مریم (ع)پیامبربزرگ الهی واولوالعزم درروز25 دسامبرسال اول میلادی 622سال قبل ازهجرت پیامبربزرگ اسلام (ص)دربیت اللحم به دنیا آمد.نام وداستان وی به کرات درقرآن واحادیث اسلامی آمده است.خداوند در قرآن کریم در سوره آلعمران و سوره مریم به داستان تولد حضرت عیسی (ع) اشاره کرده است که در آن میان میتوان به آیات 16 تا 35 سوره مریم در قرآن کریم اشاره کرد: در همان لحظهای که جبرئیل(ع) در مریم دمید، زنی باردار شد و تردیدی نیست که او در این اندیشه بود که مردم درباره او چه خواهند گفت؛ زیرا وی دوشیزه ای بود که اکنون باردار شده بود و بدون شوهر از او فرزندی متولد شده است، این ذهنیتها، او را پریشان خاطر کرد و بیمناک و مضطرب شد و علاقهمند بود از مردم کنارهگیری کرده و تنها زندگی کند. اینجا بود که محلی را دور از مردم انتخاب کرد تا در آن از دیدگان آنها مخفی و نهان باشد و آنگاه که زمان وضع حمل فرارسید، درد و رنج ولادت، او را مجبور ساخت به درخت خرمایی رو آورد تا خود را به واسطه آن پنهان سازد. خود را به آن درخت رساند و بر آن تکیه زد و در آنجا به خاطر آورد که به زودی مورد آماج تهمتهای ناروا قرار خواهد گرفت. لطف و عنایت خداوندی به سرعت شامل حال وی شد و صدای جبرئیل را شنید که از نزدیکی او و محلی پایینتر از جایگاه وی، او را مخاطب ساخته و به وی اطمینان داد که خداوند روزی او را بر عهده گرفته است و او اگر تنها شاخه درخت خرما را تکان دهد، رطب تازه برایش فرو میریزد و میتواند با گوارایی میل کند و از جوی آبی که از سمت پایین جایگاهش میگذرد، بنوشد و خیالی آرام و خاطری آسوده داشته باشد و به او آموخت که اگر به فردی نکوهشگر برخورد یا کسی درباره مسئله بارداری و چگونگی آن از او پرسید، به او پاسخ ندهد و با اشاره بگوید: نذر کردهام برای خدا روزهای بگیرم.
هنگامی که عیسی(ع) متولد شد و مادرش او را نزد خویشاوندان خود آورد،چه برای آنان که از تقوا و پرهیزکاری و عبادات مریم اطلاع داشتند و چه کسانی که بی اطلاع بودند، صحنهای غیرمنتظره بود؛ زیرا کاری که او انجام داده بود برای آنان بسیار شگفتآور بود.
آنچه را مریم (س) توانست در قبال این توفان تهمت و افترا انجام دهد، این بود که به سفارش جبرئیل (ع) عمل کرد و روزه گرفت و به فرزند خود که در گهواره آرمیده بود، اشاره کرد و از آنها خواست با وی سخن بگویند. آنان از این سخن به خشم آمدند؛ زیرا پنداشتند مریم آنها را به تمسخر گرفته است، عیسی (ع) بدانها پاسخ کاملی دال بر پاکدامنی مادرش داد و گفت: خداوند او را به سخن آورده و افزود: من بنده خدا هستم و خدای متعال به من انجیل عطا خواهد کرد و مرا به پیامبری برمیگزیند و وجودم را با برکت کرده و آموزگار صفات خوب و پسندیده قرار داده است و به من دستور داده که تا زندهام نماز را به پای دارم و زکات بپردازم و سفارشم فرمود به مادرم نیکی و مهربانی کنم، خدای سبحان مرا میان مردم، فردی ستمکار قرار نداد و در اثر گناه شقاوتمندم نساخت و آن گاه که متولد شدم و زمانی که از دنیا میروم و هنگامی که در قیامت از بین مردگان زنده محشور میشوم، در پناه و امان الهی هستم.