مصاحبه اختصاصی زندگی سالم با شبنم قلی خانی(shabnam gholikhani)
مصاحبه اختصاصی زندگی سالم با شبنم قلی خانی(shabnam gholikhani)
از زمان فیلم سینمایی ” مریم مقدس ” تا کنون نقش های مثبت از شما دیده ایم، فکر میکنید این به دلیل خاطره ای است که این فیلم در اذهان باقی گذاشته یا فیزیک و چهره تان؟
به هر حال چهره من در پیشنهادها تاثیر دارد، نمیشود منکر آن شد ولی فکر میکنم دلیل اصلی آن این است که کارگردان هایمان ریسک پذیر نیستند. چون چهره ای در یک نقش جواب داده میخواهند تکرار شود.
خودتان دوست ندارید نقش های متفاوت تری بازی کنید؟
من دوست دارم نقش های متفاوتی ایفا کنم ، هرچند فکر میکنم نقش یکتا هم تفاوت هایی دارد. یکتا تحکم و مدیریت دارد، مظلوم نیست، اگر در این شرایط است به این دلیل است که تصمیم گیری دیگری نمیتواند بکند، چاره دیگری ندارد و صبوری میکند. در همه این سال ها دوست داشتم نقش های متفاوتی بازی کنم.خودم نقش های تاریخی را خیلی دوست دارم،احساس میکنم بازیگر میتواند در این نقش ها ماندگار شود. من تجربه بازی در مجموعه های نردبام آسمان و ستاره سهیل را دارم. در کارهای شهری هم پنجمین خورشید را بازی کردم، نقش هما، دختری که رییس بچه هایی است که سر چهارراه کار میکنند. بعد از 5 سال دوری از ایران، نقش یکتا به من پیشنهاد شد. نقشی که بسیار سخت بود و پستی و بلندی های زیادی داشت. برخی از نقش ها یک تکه از وجود آدم را میگیرند. من برای یکتا، یک تکه از وجودم را گذاشتم. روز آخر فیلمبرداری که حلقه یکتا را از دستم درآوردم واقعا بغض داشتم.
شما هم بازیگری میکنید و هم کارگردانی، دغدغه اصلی تان کدام است؟
بازیگری علاقه اصلی من است، اما در کنارش دوست ندارم تبدیل به بازیگری شوم که در سال های آینده حسرت بخورم که دوست داشتم فیلم بسازم. من 11 فیلم کوتاه ساخته ام و دوست دارم سراغ فیلم بلند هم بروم. ما آدم ها یکبار زندگی میکنیم و حق داریم علایقمان را دنبال کنیم. کارگردانی هم علاقه من است.
بریم سراغ سریال 5/8 دقیقه، خودتان شخصیت یکتا را چطور میبینید؟
من این شخصیت را بسیار قوی و محکم میبینم. یکتا میتواند الگوی خیلی از زن های جامعه ما باشد. زن های زیادی هستند که در جوانی همسرشان را از دست داده اند و به تنهایی زندگی شان را میچرخانند و با مشکلات میجنگند. برخی کم می آورند و برخی مثل یکتا سعی میکنند راه حلی پیدا کنند.این روزها خیلی ها به من میگویند تو داری زندگی ما را بازی میکنی. برای ما هم این اتفاق افتاده و از ارث محروم شده ایم. این قضیه ارث هم موضوع مهمی است. ای کاش این قوانین بازنگری شود تا خیلی از مشکلات این خانواده ها حل شود. سریال ما در این رابطه هم آگاهی دهنده است.
چقدر توانستید با شخصیت یکتا ارتباط برقرار کنید؟ یکتا شدن چقدر برایتان آسان بود؟
یکتا شدن برای من آسان بود، یکتا شخصیتی بود که دوست داشتم به آن برسم. این شخصیت میتوانست الگوی خوبی برای خودم باشد، برخی از نقش ها هستند که همزمان که آنها را بازی میکنید از آن یاد میگیرید. یکتا برای من همچین شخصیتی بود، محکم بودن و قوی بودن را از یکتا یاد گرفتم. وقتی در کارخانه کار میکردیم و من کارگرهای خانم را با آن سخت کوشی میدیدم برایم واقعا ارزشمند بود
آقای شاه حسینی به عنوان کارگردان، چقدر دست شما را در ایفای نقش باز میگذاشتند؟ .
خیلی زیاد، ایشان از کارگردان های جوان و خوش فکر هستند که دست بازیگر را باز میگذارند و از بازیگر میخواهند که نقش را مال خود کند. مثلا میگفتند اگر خودت در این شرایط قرار میگرفتی چکار میکردی؟ چه دیالوگی میگفتی؟ ما هم ایده مان را اجرا میکردیم و بر اساس آن، ایشان دکوپاژ میزدند. این ها کمک میکرد تا چیزی از قبل به شکل خشک و دیکتاتورگونه به بازیگر القا نشود. حتی معتقد بودند که بازیگر دیالوگ ها را هم از آن خود کند و از پیشنهادات به خوبی استقبال میکردند.
شما تحصیلات کارگردانی هم دارید و فیلم ساخته اید، چقدر این قضیه به ایفای نقش شما کمک میکند؟
واقعا تاثیرخوبی دارد و خیلی به هم مرتبط است. کارگردانی به بازیگری کمک میکند و بالعکس. وقتی کارگردان هستی و بازی را میشناسی به راحتی از بازیگرت بازی میگیری و وقتی بازیگر هستی و جلوی دوربین قرار میگیری میدانی کارگردان از تو چه میخواهد. تدوین هم خیلی کمک کننده است، من در خارج از کشور تدوین را یاد گرفتم و حالا تاثیر آن را به خوبی میبینم.
شما همزمان با آغازپخش 5/8 دقیقه مشغول اجرای تتاتر بودید، کدام مدیوم را ترجیح میدهید؟ سینما، تلویزیون یا تاتر را؟
بله من نمایش پوست انداختن به کارگردانی آرش سنجابی را روی صحنه داشتم. راستش با تاتر راحت تر برخورد میکنم و آرامش بیشتری دارم. کار تصویر استرس خودش را دارد، از زمان طولانی ضبط گرفته تا نگرانی ثبت تصویرت در ذهن هزاران مخاطب. کار تاتر را همیشه تمرینی میدانم برای بازیگری و ماندگاری.
خودتان 5/8 دقیقه را نسبت به سایر سریال های تلویزیون در چه سطحی میبینید؟
به نظر من این سریال برای مدیوم تلویزیون خوب است. خوب جلو میرود و مخاطب خود را پیدا کرده است. مخاطب امروز کم هوش نیست، به اینترنت، ماهواره و . . .دسترسی دارد و میتواند مقایسه کند. برایم جالب است که برخی این سریال را با مجموعه اولین شب آرامش ساخته احمد امینی مقایسه میکنند و من در ان بازی میکردم. آن سریال در زمان خودش بسیار موفق بود و این یعنی این که سریال گرفته است و من خوشحالم در کاری بازی کردم که خوب دیده میشود.
فکر میکنید یک سریال استاندارد باید دارای چه ویژگی هایی باشد؟
سریال پکیجی از چند مولفه است.اول متن آن است که باید جذاب باشد، دوم کارگردانی و سوم گروه بازیگران و عوامل پشت صحنه. مهم تر از همه این ها آن است که بتوان مخاطب را جذب کرد. زمان پخش هم مهم است.مخاطب را باید با رنگ و نور و حتی یک جمله و یک آن در بازی جذب کنیم. نباید مخاطب را از دست داد. سریال ما طرح اولیه ای از آقای مفید دارد، 2 نویسنده آن را نوشته اند و آقای کایدان هم آن را بازنویسی کرده است. در نهایت هم هر کدام از ما روی نقش هایمان کار کرده ایم تا همه چیز خوب از آب درآید و در نهایت چیزی که به آن معتقدم آن است که وقتی انرژی خوبی در گروه جریان داشته باشد، به این طرف قاب تلویزیون هم منتقل میشود.
ما راجع به گذشته یکتا از بعضی از دیالوگ ها نشانه هایی میگیریم، آیا قرار است تا پایان سریال همینطور به شکل غیر مستقیم به گذشته یکتا پرداخته شود؟
بله شما درست میگویید، ما راجع به گدشته یکتا فقط جمله هایی میشنویم. مثلا جایی نسرین میگوید یادت رفته در یک اتاق 50 متری زندگی میکردیم؟ مشخص است که یکتا از زندگی سختی بیرون آمده اما آنقدر گذشته اش مهم نیست که حال و اکنون او برای ما مهم است. تا آخر سریال هم به گذشته یکتا نمیپردازیم بقط نشان میدهیم که یکتا روی پای خودش بوده و به جایی رسیده که خانواده اش را نیز ساپورت میکند.
چقدر شخصیت یکتا به خودتان نزدیک است؟
ای کاش یکتا به من نزدیک بود، من بعید میدانم در مقابل مشکلات انقدر قوی باشم و خودم را نبازم. یکتا خودش را نمیبازد و به خانواده اش اندژی مثبت میدهد و مدام به آنها میگوید که این روزهای سخت میگذرد. اما بخش عاطفی و مهربانی با خانواده به من نزدیک است. من خانواده دوست هستم و خانواده ام برایم در وهله اول قرار دارد.
بعد از 4 سال دوری از ایران و حالا ایفای نقش یکتا، فکر میکنید این سریال میتواند سکوی پرتاپی باشد برای بازگشت شما به دوران اوج ودیده شدن دوباره؟
بله ، اتفاق خوبی رقم خورده و خدا را بابت آن شاکرم. از حجم پیشنهادات حس میکنم که این شخصیت دیده شده است. البته به هیچ وجه دلم نمیخواهد این نقش را تکرار کنم. برای همین با طمانینه فیلمنامه ها را میخوانم چون به شدت از تکرار یک نقش گریزانم.
در آخر فکر میکنید چقدر به یکتایی که در ذهن کارگردان بوده و در فیلمنامه وجود داشته نزدیک شده اید؟
فکر میکنم تا حدود زیادی یکتا همانی است که در ذهن کارگردان بوده، البته این را باید از مخاطب پرسید که چقدرمن را در این نقش پذیرفتند. البته جزییات بیشتر را باید از کارگردان پرسید. اما تصویر کلی که در ذهن خودم بود فکر میکنم درآمده است.
