موضوع و خلاصه فیلم سینمایی لاک قرمز(red Locke)چیست؟
موضوع و خلاصه فیلم سینمایی لاک قرمز(red Locke)چیست؟
داستان فیلم لاک قرمز چیست؟
سینما فلسطین میزبان لاک قرمز سیدجمال سیدحاتمی است. این فیلم که مضمونی اجتماعیشخصیتی دارد، از یک پدیده شعارزده در سینما فرمی همهجانبه ارائه میدهد. محدوده سنی که برای شناخت الگوهای رفتاری، شخصیتی در این فیلم انتخابشده بسیار هوشمندانه و قابلتأمل است؛ چراکه بلوغ جنسی میتواند چرخش شخصیتی ناهنجاری را در جامعه بهوجود آورد و این فیلم با بنمایههای روانکاوانه با دقت به آن اشاره میکند؛ اما مسئله اساسی من با چنین اندیشههایی از آنجایی شروع میشود که هنگام خلق یک اثر هنری، هنرمند همواره به ناخودآگاه خود رجوع میکند، ناخودآگاهی که میتواند برای ارائه به جامعه خطرساز باشد و خوشبختانه آنچه دیدم فراتر از یک شعار عامهپسند بود. بازی پردیس احمدیه و بهنام تشکر در نوع خود جذاب بهنظر میرسد و میتواند الگویی در این زمینه باشد؛ اما پرسش اصلی یک مخاطب هنگام تماشای چنین آثاری این است که چرا هنرمندان جامعه میخواهند داد بزنند که ما روشنفکران یک ملت هستیم؟ مگر سینما چیزی بهجز یک داستان غیرمعقول برای مخاطب است؟!
مرگ بر دیکتاتور
سینمایی که بخواهد اندیشه خود را به مخاطبش تزریق کند یک سینمای ضد اندیشه است که هرگز توانایی فرهنگسازی را در جوامع ندارد. خوشبختانه این فیلم آنگونه عمل نمیکند: سبک فیلمبرداری مدیوم آن تا مبارزه با استقلالطلبی خودخواهانه، میتواند نشان گسترش اندیشه و فرهنگ در میان سینماگران ایرانی باشد. درهرصورت لاک قرمز را یکقدم جلوتر از فیلم دختر رضا میرکریمی دیدم؛ چراکه در فیلم دختر هیچ اتفاقی شکل نمیگیرد؛ مگر به خواسته مخاطب؛ اما در فیلم دختر ماهیت فیلمنامه بر اساس اتفاقات قابل پیشبینی تعیینشدهای است که میتواند چارچوب ذهن مخاطب را دچار چالشهای فکری کند و این به معنای سینماییبودن یک تفکر جنسی در جامعه است. متأسفانه یا خوشبختانه اصرار هنرمندان برساخت آثاری با محوریت ضد شخصیتی باعث لوثشدن چنین دیدگاهی در فرهنگ یک جامعه میشود؛ چراکه قالب اصلی بسیاری از ساختههای سینمای ایران دختران سنین بین شانزده تا 25 سال هستند و مشکلاتی که ممکن است دررسیدن به اهداف زندگی برایشان بهوجود آید. آنچه این فیلم را از دیگر آثار مشابه متمایز کرده تغییر زاویهدید روایت و شکلگیری جمعی عناصر دراماتیزه شده صنعتی در سینما است. صنعت در سینما بهمفهوم رسانهایکردن یک موضوع اجتماعی است؛ از همین رو باید به امیر عبدی، نویسنده این فیلم تبریک گفت؛ چراکه استعداد خود را در زمینه پلاتبندی یک فیلمنامه به رخ شاخهای سینمای ایران میکشد.
واردات لاک قرمز از چین
اما مضمون اجتماعی فیلم که در لحظاتی از داستان روایت میشود و دختر به دستفروشی، کار در منازل و… رو میآورد بهشدت ضد فرهنگی و خطرناک، مانند آثار دستسوم چینی است. چنین مؤلفههایی در یک فیلم باعث میشود مخاطب رنگوبوی لاک قرمز تقلبی را از اصلی تشخیص دهد. وقتی مخاطب از اینهمه گزافهگویی و حاشیهسازی بیمورد در یک فیلم خسته شود، تعلیق به معنای ادبی برای داستاننویس ازبین میرود و دیگر شاهد اتفاقات دراماتیک در سینما نخواهیم بود. کلیت بحث فیلم،کلیتی عقبافتاده است که میتوانست با ارائه مقاله در روزنامه صورت گیرد؛ اما نویسنده با آگاهی از این موضوع که همواره جنسیت دختر یک ویترین رسانهای در هنر محسوب میشود، از آنسوءاستفاده میکند و او را موردتهاجم فرهنگی قرار میدهد. خیلی راحت است اگر بهجای شخصیت اصلی داستان یک پسر را فرض کنیم و موارد پیشآمده را بر اساس ویژگیهای شخصیتی پسرانه مطرح کنیم؛ درآنصورت فیلمنامهنویس میتوانست با ارائه تفکر خود به کارگردان از یک بنمایه افراطی ژانر اجتماعی، درام خلق کند که همه در پایان برای آن ایستاده دست بزنند. آنچه موردنیاز چنین گروه سنی جامعه من است امنیت روانی، فکری و فرهنگی است که با برخوردهای اجباری و الزامی بهجایی نمیرسد، نظریهای که حداقل من در این فیلم نتوانستم کشف کنم. درهرصورت جامعه حرف خود را میزند و سینما میتواند بهعنوان یک رسانه آزاد در حوزه فرهنگی کشور فعالیت کند؛ اما متأسفانه سینماگران ایرانی هنوز درگذشته پرفرازونشیب خود دستوپا میزنند و جرأت فرار بهسوی آینده را ندارند.
علی رفیعی وردنجانی – دفتر روزنامه نسل فردا