ولیعهدی خارج ازعرف / اندیشههای سیاسی در اسلام به صورتهای
ولیعهدی خارج ازعرف / اندیشههای سیاسی در اسلام به صورتهای
ولیعهدی خارج ازعرف / اندیشههای سیاسی در اسلام به صورتهای
اندیشههای سیاسی در اسلام به صورتهای مختلف تقسیمبندی میشود و عناوین متمایزی را به خود اختصاص میدهد. در این بین آنگونه تقسیمبندی که با موضوع بحث بهصورت آشکارا سنخیت مییابد تقسیمبندی اندیشههای اسلامی به تفکر اهل تشیع و اهل تسنن است. اولین حکومت اسلامی در جهان مربوط به پیامبر اسلام(ص) است و به نوع رسالت ایشان برمیگردد. پیامبر اسلام(ص) برای نشر و ترویج دین مجبور به تشکیل حکومت شد. نوع رفتار پیامبران ناشی از نوع رسالت آنان است.
ولیعهدی خارج ازعرف / اندیشههای سیاسی در اسلام به صورتهای
با بررسی تحولات روزهای گذشته در نظام حکومتی عربستان میتوان آن را با وقایع پس از وفات پیامبر اسلام(ص) مقایسه کرد. در سالهای اولیه پس از وفات پیامبراکرم(ص) تعیین خلیفه روند عادی نداشته است. بدون ورود به آنچه در سقیفه گذشت، بخش عمده تصمیمهای متخذه در سقیفه بهدلیل حضور انصار و میتوان گفت نحوه انتخاب خلیفه بهواسطه اجماع حل و عقد بوده است؛ اما تعیین شخص نایب بعدی بهواسطه تعیین خلیفه حاضر صورت پذیرفت، روشی که بیشتر حاضرین در سقیفه به آن تن نداده و از پذیرش امام اول شیعیان بهعنوان جانشین پیامبر که توسط ایشان تعیین شده بود سر باز زدند. این روش تعیین نایب معروف است به استخلاف. استخلاف بهمعنای تعیین شخص جانشین بهواسطه تعیین و نصب خلیفه فعلی است؛ اما این روند در طی آن سالیان بر اساس متغیرهایی که وجود داشت دچار تحول شد و نهایتا بهجز اجماع اهل حل و عقد و استخلاف روشی دیگر به نام استیلا نیز بهوجود آمد. در روش استیلا کسب قدرت بهواسطه زور و شمشیر بود و کسی حکومت را بهدست میگرفت که در نبرد پیروز میشد. بههرحال مهم این است که در بدو وفات پیامبراسلام(ص) نیز این اختلاف سلیقهها در انتخاب جانشین وجود داشته است. نظر اهل تسنن درواقع همان افراد و پیروان آنان بودند که جانشینی خلیفه اول را بر جانشینی امام اول ترجیح دادند. از انتقادهای واردی که پیروان امام اول شیعیان مطرح میکردند، آن بود که چگونه در نحوه انتخاب هر خلیفه روشی متفاوت مطرح شده و پس از انتخاب سعی در توجیه روش انتخاب آن میشود؛ درحالیکه بهنظر منتقدان خلیفه اول، در هر کاری روشی مطرح است و باید از آن پیروی کرد.
ولیعهدی خارج ازعرف / اندیشههای سیاسی در اسلام به صورتهای
ازنظر منتخبین و پیروان خلیفه اول، جانشین پیامبر، تنها حاکم جامعه است و نیازی نیست توانایی تفسیر، توضیح و انتقال آموزههای دینی را داشته باشد؛ درحالیکه مهاجرین و پیروان امام اول شیعیان نظر داشتند امام باید نهتنها ادامهدهنده حکومت پیامبر بلکه کسی باشد که توانایی راهنمایی آموزههای دینی و شرعی را داشته باشد. همین اختلافنظر باعث ایجاد دوگانگی در بین مسلمانان از لحاظ ایدئولوژی شد.
پس از گذشت چهارده قرن از وقایع صدر اسلام، امروز شاهد اتفاقاتی از این نظیر در کشور عربستان هستیم، کشوری که هیچگاه حاضر نبوده از یک سیره و روش واحد پیروی کند. در عرف عربستان که بعدها تبدیل به قانون شد، حکومت از برادر به برادر میرسد؛ ولی استثنا بر این قانون حاکم است و در روزهای گذشته پادشاه عربستان با تغییر در قانون کشور، پسر خود را بهعنوان ولیعهد معرفی کرد. نظام حکومتی در عربستان پادشاهی مطلقه است و بر اساس این نظام حکومتی، کلیه قوای آن تابع پادشاه هستند. سخن را از جایی ادامه خواهیم داد که دو نوع فرهنگ در ملت عربستان دیده میشود: بخشی سنتگرا بوده و کاملاً بر اساس بومیگرایی و فرهنگ سنتی زندگی میکنند و از هرگونه تجددگرایی پرهیز میکنند. بخش دیگر جمعیت تحتتأثیر مستشاران و نمایندگان خارجی هستند که با فرهنگ غربی انس گرفته و آن را جایگزین فرهنگ سنتی کردهاند. حال در بین شاهزادههای عربستان که کابینه حکومتی را نیز تشکیل میدهند، حضور تحصیلکردههای غربی و آمریکایی یا غربزده باعث حضور فرهنگ غربی در کابینه عربستان میشود. این افراد تحت آموزههای غربی در قالب سیاست نیز از فرهنگ غربی الگوبرداری کرده و اجازه میدهند تأثیر این فرهنگ در سیاست و دیپلماسی آنان بهنمایش درآید. جوانگرایی در کابینه آلسعود بهدلیل تمایلات این افراد به غرب باعث ترویج سیاست غربگرایی در عربستان میشود. از وجوه توجه کشورهای غربی به کشورهای منطقه بهخصوص عربستان وجود بازار عرضه کالاهای غربی در منطقه در قبال نفت و گاز است.
ولیعهدی خارج ازعرف / اندیشههای سیاسی در اسلام به صورتهای
انتصاب ولیعهد جدید عربستان توام با نارضایتیهای بسیاری در سطح داخلی و شگفتزدگی در کشورهای جهان بوده و ممکن است پس از مرگ پادشاه نیز اختلافات در خاندان آل سعود به قدری قوت یابد که ادامه حکومت آنان همراه با مشکلاتی باشد. پادشاه عربستان با این تغییر، تحولی شگرف در گفتمان داخلی و سیاست خارجی عربستان سعودی پیش آورد. شاید بتوان پیشبینی کرد در آینده گفتمان کشور عربستان به استناد مشخصههای فردی بالاترین مقام اجرایی و… با تحول در سیاستهای کلان کشور روبهرو خواهد شد. تصمیمهای نظام پادشاهی مطلقه و همچنین عدم استقلال قوای آن باعث قدرت و تأثیر پادشاه بر عملکرد قوا میشود و میتوان گفت سیاستهای کشور که تابعی از متغیرهای مختلف است دستخوش تحول بسیاری خواهد بود. در سطح داخلی میتوان گفت فرهنگ وابستگی به غرب، بهخصوص ایالات متحده شدت خواهد یافت؛ از طرفی گزینه جنگ و نبرد یا به عبارت دیگر قوه قهریه جایگزین دیپلماسی در کشور عربستان خواهد شد. ولیعهد جوان در دوره تصدیگری خود در سمت وزیر جنگ و ولیعهد دوم کشور عربستان بهنظر بسیاری از کارشناسان دستاوردی بهجز جنگ یمن نداشته است، نبردی یکطرفه که در ابتدا به نظر وی جنگی کوتاهمدت خواهد بود؛ درحالیکه شاهد آن هستیم که این پیکار تبدیل به نبردی فرسایشی و بلندمدت شده است. در زمان ریاستجمهوری جانسون در ایالات متحده، موضع سیاست خارجی ایالات متحده در عرصه بینالمللی با توجه به برنامه تنشزدایی در مقابل اتحاد جماهیر شوروی تغییر یافت.
ولیعهدی خارج ازعرف / اندیشههای سیاسی در اسلام به صورتهای
در آن زمان آمریکا نحوه کمکرسانیهای خود را که در ادامه کمکهای برنامه ترومن بود، در قبال ایران تغییر داد و عربستان را نیز در تراز ایران قرار داد تا کمکهای دوجانبه به کمکهای سهجانبه تغییر رویه دهد. این تغییر بهدنبال تقسیم قدرت در منطقه و توجه به عربستان بود. از طرفی نیاز به بازار فروش تسلیحات نظامی برای ایالات متحده آمریکا که این کالا در صدر کالاهای اقتصادی آمریکا قرار دارد، از جایگاهی پراهمیت برخوردار است. ایجاد درگیری در نقاط مختلف جهان یا ایجاد نگرانی برای کشورها در واقع ایجاد بستری مناسب برای عرضه تسلیحات نظامی در جهان محسوب میشود. قطعا انتخاب شخص تصمیمگیرنده با روحیهای این چنینی در منطقه باعث ایجاد تنشهای بسیاری میشود. بحران ایجادشده در قطر شاید پیشزمینهای برای ایجاد تحریکات در منطقه و ایجاد تنش است. فروش تسلیحات به طرفین درگیر در این مناقشه گواهی بر این ادعاست که ایالات متحده با ایجاد بحران در مناطق مختلف سعی در فروش تسلیحات نظامی دارد. حال با تعیین ولیعهدی که زمینه ایجاد چنین بستری را در منطقه دارد، قطعاً حمایت کشورهای آمریکا و اسرائیل را بهدنبال خواهد داشت.
ولیعهدی خارج ازعرف / اندیشههای سیاسی در اسلام به صورتهای
نویسنده : پاتریک ساهاکیان