چگونه شاد باشیم؟ شادی بدون پول ممکن است؟/مهارت های شاد زیستن

چگونه شاد باشیم؟ شادی بدون پول ممکن است؟/مهارت های شاد زیستن

راهکارهای شادی چیست؟ چگونه شاد شویم؟ چگونه خوشحال شویم؟

«ای بابا دل خوش سیری چند؟

ولمون کن بگذار با درد خودمون بمیریم. هنوز میلیون میلیون بدهی و چند سر، نون‌خور پرتوقع دور و برت رو نگرفته که معنی نداری رو بفهمی، اون وقت متوجه می‌شی که دیگه مغزی برات نمی‌مونه که بخواد به شادی فکر کنه، معلومه که پول نباشه خنده هم نیست». این جملات، حرف‌های مرد گندم‌گون تقریبا فربه بود که در جواب تاثیر پول بر شادی می‌گفت. مردی که در یک روز پاییزی روی نیمکت چوبی نیمه‌خیس پارک هشت بهشت تک و تنها نشسته بود و سیگار پشت سیگار دود می کرد. مردی که به قول خودش اضافه وزنش هم از خوشی زیاد نبود؛ از غم وغصه بی‌پولی بود. دقیقا چند تا نیمکت آن طرف تر هم دو مرد میانسال خوش سر و لباس نشسته بودند. یکی از آنها که به نظر جوان‌تر می رسید و هر از گاهی سری به گوشی موبایل می‌زد، بعد اخم  می‌کرد و دوباره می‌رفت تو حس و حال خودش. وقتی قرارشد آنها راجع به شادی حرف بزنند، آنکه غمگین‌تر بود، آه پرحسرتی کشید و درحالی که آخرین کام سیگارش را با ولع می‌کشید گفت: خداروشکر وضعم خوبه، اما فقط اوضاع پولیم خوبه، نه اوضاع جسمی و روحیم، پس هرچه قدرم سعی کنم نمی‌تونم حتی الکی خوش باشم. مرد کناری با آه کشداری ادامه حرف دوستش را گرفت «راست می‌گه، پول داره اما هزارتا درد و مرض لاعلاجم داره. من دوست چندین سالشم خوب می‌دونم چی می‌گه…» این نقطه نظرها درحقیقت بخشی ازدیدگاه‌های واقعی هرکدام از ما نسبت به تاثیر پول برشادی و اندوه درونی و ظاهریمان است. اما آیا در معادله شادزیستن، واقعا پول حرف اول و آخر را می زند؟ اصلا برفرض اینکه ثروتی هم درکار نباشد و به قول معروف تا خرخره هم زیر بار قرض و بدهی وگرفتاری‌های روزمره زندگی باشیم، آیا باز هم خندیدن امری محال است؟ کما اینکه اندک نیستند ثروتمندان یا بی‌دغدغه‌هایی که آن هم از شادی و خنده واقعی محرومند. پس در دو حالت باید مهارتی برای مدیریت غم و اندوه و شاد بودن وجود داشته باشد. اصلی که متاسفانه در زندگی‌های امروزی می‌رود تا به دست فراموشی سپرده شود.

دکتر اکرم منتظرالظهور از جمله روانشناسانی است که بر لزوم آموزش مهارت‌های شاد زیستن در زندگی تاکید دارد و معتقد است با توکل به یکتای بی همتا و اعتماد به توانایی‌های فردی می‌توان در عین فقر یا تلاطم مشکلات و امراض هم فضایی شاد برای خود و خانواده فراهم کرد، هرچند اندک باشد. او که طی این سال‌ها کوله باری از تجربه حرفه‌ای را به همراه دارد، در گفت‌وگو با ما راجع به این مهارت‌های شاد زیستن چنین می‌گوید:

  زندگی موهبتی است که به ما ارزانی شده و تا وقتی امید هست، زندگی نیز هست. ما قدرت آن را داریم که ناامیدی را به امید، شکست را به پیروزی و اشک را به خنده مبدل کنیم، به شرطی که بخواهیم آن را انجام دهیم.
تداعی کلماتی چون: «بله»، «امکان دارد»، «همیشه»، «امیدوارم» و «می‌توانم» از جمله تکنیک‌هایی است که این روانشناس برای فائق آمدن بر غم و اندوه پیشنهاد می‌دهد؛ اینکه ورود این واژه‌ها در فرهنگ لغات خود و اعضای خانواده می‌تواند زمینه تجلی شادی‌ها را فراهم سازد.

ما قدرت آن را داریم که همه پدیده‌های شادی‌بخش زندگی را در اختیار داشته باشیم و آن‌ها را برای خودمان خلق کنیم؛ فقط کافی است تصمیم به تغییر بگیریم.   وقتی تحول ایجاد شد، معنویت واقعی و ایمان حقیقی به وجود قدرت مطلقی به نام پروردگار درفکر و قلبمان تثبیت شد، آن وقت تندباد حوادث و بدترین شرایط اقتصادی هم نمی‌تواند مانع شاد بودنمان شود.

حقیقتا نمی‌توان نقش پول را در شادزیستن انکار کرد؛ کمااینکه بخش عمده‌ای از نزاع‎های خانوادگی و همسران برسر همین داری و نداری‌هاست؛ اما بحث سر داشتن مهارت لازم برای مدیریت فراز و نشیب‌های زندگی است، چه اینکه بسیاری از افراد متمول و غنی هم دچار سردرگمی، غم و نوعی افسردگی های خاص خود هستند.

درطول این سال‌ها مراجعان متعددی داشتم که به لحاظ اقتصادی وضعیت بسیار خوبی داشتند؛ اما هرکدام دچاردرد و رنج‌هایی در زندگی بودند که پول هم نمی‎توانست آنها را برطرف کند و بتوانند طعم شادی را بچشند. انسان موجودی شادی‌خواه و لذت‌طلب است، هرگز داشتن مال و اموال نشانه خوشبختی و بی‌نوایی و فقر نشانه بدبختی نیست که اگر چنین بود، ثروتمندان باید شادترین و فقرا بدبخت‌ترین افراد باشند، در حالی که همیشه چنین نیست. تمام شور و شوق‌ها و لذایذ بهشت زندگی منتظر کسانی است که با تلاش و تفکر و مقاومت، خود را به این بهشت می‌رسانند. در حقیقت بهشت در نزدیکی ماست، اما فقط برای کسانی متجلی می‌شود که دلشان ناب و بی‌غش باشد. این افراد، دلیر و امیدوار زندگی می‌کنند تا همیشه شاد و بانشاط باشند و از زندگی بهره‌مند شوند. جهان بازتاب و عکس‌العمل رفتار خود ماست، وقتی از خودمان بیزاریم، از همه بیزاریم و وقتی به همین که هستیم عشق می‌ورزیم، تمام جهان در نظرمان دوست داشتنی است. فراموش نکنیم شاد بودن می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین مبارزات ما در زندگی باشد، بنابراین برای شاد بودن باید بر افکار شاد تمرکز کنیم. فکر کردن غیر از غصه خوردن است، غصه خوردن هیچ دردی را دوا نمی‌کند و فایده‌ای ندارد، در حالی که بر اثر فکر کردن راه‌هایی برای رفع نگرانی‌ها پیدا می‌شود. هیچ مشکلی تا ابد باقی نمی‌ماند، پس برای رفع یا فراموشی مشکل پیشقدم شویم. حرکت و ورزش اثر نشاط‌آوری دارد، اگر زمان ناراحتی، چند متر را با سرعت بدویم، خواهیم دید که حالت ناراحتی کاهش می‌یابد. غم و افسردگی مسری است، وقتی قیافه ما اندوهناک است دیگران هم افسرده و ناراحت می‌شوند؛ همین طور وقتی شاد باشیم، چهره دیگران شاد می‌شود؛ پس هنگام ناراحتی بهتر است جمع را ترک کرده و قدم بزنیم.گذشته هرگز مساوی آینده نیست؛ هرچند که با ناملایمات روبه رو شده ایم، می‌توانیم فکر کنیم که دوران بدبختی به پایان رسیده و خوشبختی از فردا شروع می‌شود.