گفتگو با حسن بیادی
حسن بیادی کیست؟
حسن بیادی، سیاستمدار اصولگرا، دبیرکل حزب آبادگران جوان و مدرس دانشگاه است. وی پیشازاین عضو و نایبرئیس دوره دوم و سوم شورای شهر تهران بوده است؛ به همین دلیل برای اولویت، عملکرد آن و مشکلات و موانع پیش روی اصولگرایان با ایشان گفتوگو کردیم. بیادی معتقد است: «یکى از بزرگترین اشتباههای دولت آقاى روحانى و دیگر قواى سهگانه این است که از ظرفیتهای بالقوه مردم در اجرا و نظارت نتوانستند استفاده لازم را ببرند. تفکر کار دولتى تا بن استخوان در مسئولین رسوخ کرده و فرهنگ مصرفگرایی و واردات بیرویه کالا همچنان در حال گسترش است و تولید و صادرات با بدبختى مواجه است؛ بنابراین راهحل اساسی برای برونرفت از این معضلات بغرنج، مشارکت حداکثری مردم در رفع مشکلات و سپردن بالای 70درصد کارها به آنان و کاهش دخالتهای ناصواب و تفکر امپراتوری و مدیریتهای دولتی است.»
*****آقای روحانی در ایام انتخابات وعدههای متعددی به مردم داد و بر لزوم اجراییکردن آن تأکید کرد. به نظر شما مهمترین مطالبات مردم در چه زمینههایی تعریف شده است؟
بهنظر من مطالبات مردم قابلشمارش و احصاء نیست. عدم پاسخگویی به این مطالبات بهدلیل بیکفایتی و بیهنری برخی از مسئولان قواى سهگانه ازجمله عدهای از استانداران و فرماندارانى است که بعضاً تجربه و دانش لازم را براى رشد و توسعه منطقه خود ندارند؛ فلذا اصلیترین مطالبات مردم ریشهکنکردن فساد خانمانبرانداز اداری و اجتماعى و اشتغال و برطرفکردن موانع تولید است. پرواضح است که برطرفکردن موانع تولید نتیجهاش ایجاد اشتغال و رونق اقتصادى خواهد بود. مدیر و مسئول مشاغل کلیدی باید در برابر فشار کار و دشواریها و فرازونشیبهای شغلی و تلخیها و سختیهای آن چون کوه استوار و با استقامت و دارای عزم و اراده پولادین باشد. حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) دراینباره در نامهای مبسوط و دلسوزانه (نامه 53) خطاب به جناب مالکاشتر نخعى فرمودهاند: «پس برای مشاغل کلیدی از سپاهیان و لشکریان خود کسی را انتخاب و مسئول بنما که در برابر دشواریها و پیشآمدهای سخت و تلخ استوار باشد و مصیبتهای بزرگ وی را از پا ننشاند. فردی باشد که هنگام ناتوانی و ضعف دیگران بر او ضعف و ناتوانی غالب نشود و براثر بیخیالی دیگران بیتفاوت نگردد.»
*****پس چرا این موانع برطرف نمیشود و همچنان گرانى و عدم رونق اقتصادى گریبانگیر مردم است؟
مسئله دیگری که میتوان به آن اشاره کرد برطرفکردن تحریم ناجوانمردانه داخلی براى بخش خصوصى کارامد است. بهنظر من ما به یک برجام داخلی نیاز داریم تا برجام خارجى؛ چراکه اقدامها و برنامههای ما در برجام داخلی میتواند برای رفع مشکلات مردم مؤثرتر باشد؛ اما متأسفانه هیچ ارادهای براى حل مشکلات وجود ندارد و نوعاً مسئولین دچار افسردگى و روزمرگی در مدیریت شدهاند و آنقدر که به واردات فکر میکنند بهدنبال رفع موانع بیفایده صادرات نیستند. امروز تهدیدهای داخلی یکی از بزرگترین مشکلات حوزه سیاست و اقتصاد است؛ بنابراین باید بهدنبال اجراکردن یک برجام داخلی بین قوای سهگانه و باندهای متصل به قدرت و ثروت در کشور باشیم؛ زیرا بیش از 70درصد تهدیدها داخلی است و بیشتر از طریق بیتوجهی به حقوق شهروندی و دستبهسرکردن بخش خصوصی صورت میگیرد و علاوهبر آن نابهسامانی در سیستم مراودات بعضی بانکها و نبود اعتماد برای سرمایهگذاران و فساد خانمانبرانداز اداری و همچنین برخورد نامناسب و امپراتوری تفکر دولتی با بخش خصوصی از تهدیدهای موجود در حوزه اقتصاد کشور است. متأسفانه فساد در سازمانهای دولتی و غیردولتی بهخصوص ادارات مالیاتی تا بن دندان رسوخ کرده است و این مشکل باید در اسرع وقت رفع شود. بیشتر حرکتهای صورتگرفته در کشور ضدتولید و ضداشتغال است و با این مسائل نمیشود مشکلات داخلی را رفع کرد. این مشکلات ربطی به برجام ندارد؛ زیرا با اجراشدن برجام تنها شاید 20درصد مشکلات کشور هموار شود. ریشه بیشتر مشکلات در داخل کشور است.
****** برخی معتقدند رئیسجمهور در دولت یازدهم بیشتر به سیاست خارجی پرداخت و به مسائل سیاست داخلی، آسیبهای اجتماعی و مطالبات فرهنگی توجه چندانی نکرد. ارزیابی شما از این مسئله چیست؟
این بیانصافی است اگر بگویم دولت به مطالبات مردم در حوزه فرهنگی و اجتماعی هیچ توجهى نکرده است؛ فلذا هر نقصى یا پیشرفتى که وجود دارد متعلق به همه است. جامعهای که در آن حزب فراگیر، اثرگذار و قانونی فعال نیست و مدیریتهای جزیرهای بر بیشتر تصمیمگیریها و تصمیمسازیها حاکم است نتیجهای جز این متصور نخواهد بود؛ بااینوجود و در این شرایط دولت اقدامات زیادی انجام داده است؛ ولی فعالیتهای انجامشده کافی و محسوس نیست.
******برخی معتقدند اصلاحطلبان و اصولگرایان در راستای کمک به دولت ائتلاف کنند و به یکدیگر نزدیک شوند. به نظر شما با توجه به شرایط موجود امکان نزدیکی وجود دارد؟
آنهایی که دم از ائتلاف میزنند بهدنبال تشکیل حزبی مانند حزب رستاخیز در زمان شاه هستند. اصلاحطلبان و اصولگرایان باید برای حفظ منافع و مصالح ملی به وحدت برسند: نه اینکه در انتخابات برای کسب کرسیهای قدرت به وحدت دست پیدا کنند. این پیشنهادها شوخى و مربوط به افراد و باندهاى تمامیتخواه است.
****در سالهای اخیر اصولگرایان شکستهایی را تجربه کردهاند. به نظر شما اصولگرایان برای بازیابی پایگاه اجتماعی خود در میان مردم بایدچه اقداماتی انجام دهند؟
به نظر من جامعه سیاسی کلاً با شکست مواجه شدهاند و تنها باندهای متصل به قدرت و ثروت اثرگذار هستند و در انتخابات پیروز میشوند؛ فلذا قابلتحلیل و مشاهده است که همه جناحهای سیاسی ورشکستهاند و هیچ جایگاهی در جامعه و بهخصوص بین مردم خسته ندارند؛ اما این باندهای متصل به قدرت و ثروت، نوعاً با نابرابرى، پیروز عرصه رقابتها هستند و قدرت و ثروت در دستهای آنان قرار دارد.
*****مباحث زیادی درباره محوریت برخی گروهها بین اصولگرایان مطرح میشود. شما جایگاه و اهمیت جامعتین را چگونه ارزیابی میکنید؟
جامعتین که خودشان مخالف حزب هستند، چگونه میخواهند کار گروهى و حزبی انجام دهند. جامعتین از قدرتمندترین قشر جامعه ما از قبل و بعد از پیروزى انقلاب اسلامى بودند. زمانی که این افراد نتوانستند احزاب فراگیر در کشور ایجاد کنند، آنان نیز بازیچه باندهای متصل به قدرت و ثروت شدند؛ درنتیجه جایگاه خود را در جامعه سیاسى ازدست دادند.
****بهنظر شما زمان آن نرسیده که اصولگرایان بازتعریفی از خود ارائه دهند؟
بازتعریف مشکلات و نواقص باید در کل جامعه مدیریتى و سیاسى کشور انجام شود؛ حتی در قانون اساسی؛ بنابراین بازتعریف تنها مشمول بحث اصولگرایى نخواهد بود.
****مسائل مطرحشده از سوی رئیسجمهور در ایام انتخابات موجب انتخاب دوباره آقای روحانی شد؛ اما این سخنان در چینش کابینه و انتخاب استانداران ظهور و بروز پیدا نکرد. به چه دلیل دکتر روحانی تغییر رویکرد داد؟
افراد شایسته زیادی در کشور وجود دارند. این افراد به حضور در جامعه اجرایی چندان رغبت و رضایت ندارند؛ بههمیندلیل است که ما در رشد سرمایه نیروهای انسانی کوتاهی و نزول کردیم، در تولید سرمایههای انسانی کاهش داشتیم و رشدی در این زمینه اتفاق نیفتاد. به نظر من مطرحکردن سن یکی از این مسائل است که ارتباطی به جوان و غیرجوان ندارد. کسی که مجرب و باسواد است، قابلاحترام و استفاده است و تفاوتی نمیکند که افراد شایسته در چه سنی قرار دارند؛ فلذا در تعریف مدیریت همانند حزب اشتباه کردیم؛ یعنی تعریف خوبی از مدیریت و جایگاه آن در کشور وجود ندارد؛ بههمینعلت در جامعه اجرایی ما امنیت شغلی وجود ندارد و یکی از معضلات کنونی ما عدم امنیت شغلی است. کسی در شغل و منصب خود امنیت آبرویى و حقوقى ندارد و بهخاطر دخالت بیمورد باندهای متصل به قدرت و ثروت مشارکت عمومى و سرمایهگذارى توسط مردم در اجراى برنامهها اتفاق نیفتاده است.
*****آقای روحانی مکرراً به استفاده از ظرفیت بالای جوانان و زنان در دولت اشاره میکرد. چرا دولت در انتخاب اعضای کابینه به این مسئله توجه نکرد؟
آقای روحانی همانند دولتها مشاوران و همراهان خوبی برای انتخاب افراد ندارد؛ یعنی بیشتر باندی عمل میشود تا بهصورت شایستهسالاری.
****یکی از انتقادهایی که به دولت آقای روحانی در چهار سال گذشته وارد میدانید، چیست؟
یکى از بزرگترین اشتباههای دولت آقای روحانى و دیگر قواى سهگانه این است که از ظرفیتهای بالقوه مردم در اجرا و نظارت نتوانستند استفاده لازم را ببرند. تفکر کار دولتى تا بن استخوان در مسئولین رسوخ کرده و فرهنگ مصرفگرایی و واردات بیرویه کالا همچنان در حال گسترش است و تولید و صادرات با بدبختى مواجه است. متأسفانه مسئولین نتوانستند تاکنون فرمایشها و دستورهای مقام معظم رهبرى را در زمینه اقتصاد مقاومتى محقق کنند؛ بنابراین راهحل اساسی برای برونرفت از این معضلهای بغرنج مشارکت حداکثری مردم در رفع مشکلات و سپردن بالای 70درصد کارها به آنان و کاهش دخالتهای ناصواب و تفکر امپراتوری و مدیریتهای دولتی است.
نویسنده : لیلا کاظمی