خداحافظ آقای آدرنالین
سکانس مرگ با بازی ارشا اقدسی
من فکر می کنم مردن یکی از شیرین ترین لحظه های زندگی هر انسانی ست که متاسفانه یا خوشبختانه فقط یک بار برایش اتفاق می افته. به نظرم مردن چیز ترسناک یا چیز بد مزه ای نیست. حتا خیلی لذت بخش خواهد بود وقتی به موقع برای هرکسی اتفاق بیافته. چون کسی نمی تونه تعیین کنه که چطوری بمیره.
ولی طبیعتاٌ برای خودم دوست ندارم روی تخت بیمارستان یا تخت خونمون بمیرم. من کوهی از انگیزه ام و یه دنیا انرژی دارم.
دوست دارم حداقل معادل با زندگی که کردم و موازی با آن، این اتفاق “مرگ” برایم رخ بده.
باز هم مرگ دست خداست. مدل رفتن هرکس هم دست خداست ولی اگر به انتخاب من باشه ترجیح میدم مرگم شبیه زندگیم باشه…
مرگ سریع تر از باد حرکت می کند و هرگز آنچه را که برده است، بر نمی گرداند.
این ها صحبت های مردی بود که خیلی نا بهنگام ولی به همان شیوه ای که دوست داشت مرگ خود را در آغوش کشید.
ارشا اقدسی بدلکار ایرانی
ارشا اقدسی ۱۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در تهران به دنیا آمد. او از کودکی ورزش را دنبال میکرد و به دنبال فعالیتهای ورزشی اش، آی کیدو (هنر رزمی ژاپنی) را فرا گرفت و مربی آن شد.
وی پس از آن در رشته های پینت بال، تیروکمان، کارتینگ، سنگ نوردی و پاراگلایدر هم کار کرد.
در سال 1384 به دنبال موفقیتش در کسب بورسیه تحصیلی در رشته تربیت بدنی، عازم ایتالیا بود که از طریق یک آگهی برای دورههای بدلکاری با پیمان ابدی آشنا و در ایران ماندگار شد و بدلکاری را ادامه داد تا جایی که توانست سرمربی کلاسهای بدلکاری پیمان ابدی و اولین مربی بانجی جامپینگ ایران و نیز اولین مربی تونل باد صبا در ایران شود.
سپس اقدسی در ۱۳ بهمن ۱۳۸۵ گروه بدلکاران ۱۳ را تأسیس کرد و فعالیتهای خود را با گروهش در ایران و عرصه بینالملل ادامه داد. او سپس برای برگزاری مسابقه آب و آتش، مجری شبکه نسیم شد.
اولین تجربه فیلمسازی اقدسی، فیلم کوتاهی بود با عنوان “جمشید آریا” که برای تجلیل بازیگر اکشن ایرانی، جمشید هاشم پور با حضور قهرمانانی همچون یوسف کرمی، احسان روزبهانی و حامد پورطالب در یک روز ساخته و در جشن حافظ به نمایش درآمد. همچنین فیلم او در جشنواره بینالمللی فیلم جیپور دیپلم افتخار گرفت.
ارشا اقدسی یکی از برترین بدلکاران جهان بود که جوایز زیادی را کسب کرد. این بدلکار خوش اخلاق و حرفه ای در سال 2018 در فستیوال just out نشان پر افتخار شوالیه را از دستان رئیس جمهور صربستان دریافت کرد.
وی در فیلمهای بسیاری بهعنوان بدلکار حضور و با کارگردانان و فیلمسازان مشهور دنیا و همچنین کمپانیهای بزرگ فیلمسازی همکاری داشت.
در ادامه از مخاطبان و دوستداران این هنرمند پرافتخار دعوت می نماییم، خواننده یکی از آخرین مصاحبه های ارشا اقدسی باشند.
بدلکار ایرانی
اولین تجربه بدلکاری در 16 سالگی
در 16 سالگی بود که تصمیم گرفتم بدلکار شوم، یکی از دوستان دانشجویم یک فیلم کوتاه می ساخت و قرار شد من به جای شخصیت فیلم، از پله پایین بیفتم. بدون تمرین قبلی این کار را انجام دادم و قدری درد کشیدم اما بلایی سرم نیامد.
اما به صورت جدی از سال 1383 وقتی 22 ساله بودم عاشق این حرفه شدم.
وقتی زنده یاد پیمان ابدی به ایران آمد خیلی اتفاق خوبی افتاد و بسیاری از علاقمندان از جمله من، او را که در غرب آموزش دیده و کار کرده بود، پیدا کردیم.
تغییر مسیر از ایتالیا تا ایران
آن زمان شما کلمه بدلکار را به کسی می گفتید می خندید، همزمان که با پیمان آشنا شدم از دانشگاه تربیت بدنی ایتالیا، بورسیه تحصیلی گرفته بودم. اما بین دوراهی بدلکاری و تحصیل دو دل بودم که تصمیم گرفتم با پیمان مشورت کنم، او تنها گفت: اگر بمانی با من موفق می شوی…
همین یک جمله برای پیدا کردن مسیر آینده ام کافی بود و تصمیم گرفتم به جای ادامه تحصیل، در ایران فعالیتم را ادامه بدهم.
ارشا اقدسی در کمتر از سه سال بعد از مرگ ناگهان پیمان ابدی در یک پروژه بدلکاری، تبدیل به مرد اول بدلکاری ایران شد.
اولین مربی بانجی جامپینگ
با تلاش و پگیری هایم توانستم سرمربی کلاس های بدلکاری پیمان ابدی شوم و بعد چند سال که بانجی جامپینگ افتتاح شد، اولین مربی این رشته در ایران شدم.
تاسیس گروه بدلکاری 13
24 ساله بودم که گروه بدلکاران 13 را تاسیس کردم و به صورت گسترده با پروژه های فیلمسازی مشغول همکاری شدم.
درخشش ارشا اقدسی با فیلم خارجی «شکارچی» در سال 1389 شروع و با فیلم هالیوودی جیمز باند بنام «اسکای فال» در سال 1391 به اوج خود رسید.
از شکارچی تا فیلم جیمز باند
اولین تجربه بدلکاری هنریم با گروه پیمان ابدی در سریال «نشانی» رامبد جوان در سال 1384 بود. سپس سال 1387 بدلکار سریال «روزهای زیبا» شدم.
از سرعت، ارتفاع و تاریکی می ترسم
من از سرعت، ارتفاع و تاریکی می ترسم اما عاشق بدلکاری هستم، به نظرم ارتباط برقرار کردن با ترس خیلی جالب است.
با وجود ترس از ارتفاع تا به حال بیش از 300 بار از هواپیما سقوط آزاد انجام دادم و حتی به عنوان “کمرا من” در برنامه های سقوط حضور داشته ام.
در کنار نیکلاس کیج تا جکی چان
اسطوره کودکی ام سیلوستر استالون بود و با علاقه و پشتکاری که داشتم توانستم وارد این عرصه شده و در کنار نیکلاس کیج و دیل کریگ (بازیگر جیمز باند) بازی کردم.
تام کروز را خیلی دوست دارم و آرزوی من است که با او یک فیلم بازی کنم، با جکی چان هم در فیلم «کونگ فو یوگا» کار کردم.
جکی چان بسیار آدم خاکی و شوخ طبعی است. اولین باری که خودم را به او معرفی کردم و گفتم از ایرانم: گفت سلام علیکم! که گفتم «علیکم اش» عربی است.
مرد اول بدلکاری ایران
ارشا اقدسی روز چهارشنبه ششم مرداد ماه ۱۴۰۰ در جریان همکاری با یک پروژه سینمایی در بیروت و به هنگام ضبط صحنهای مربوط به چپ کردن ماشین، دچار حادثهای سنگین شد که به دنبال آن، او را به بیمارستانی در بیروت منتقل کردند.
او بنا بود در بیروت تحت عمل جراحی قرار بگیرد اما از آنجاکه علائم حیاتی او به شدت پایین آمده بود، مانع از انجام عمل های جراحی شد.
در نهایت ساعت 21 روز چهارشنبه 13 مرداد 1400 ، تلاش پزشکان برای بازگردان وی ناموفق و این هنرمند ارزنده کشورمان در سن 39 سالگی دار فانی را وداع گفت. پیکر ارشا اقدسی در قطعه هنرمندان و کنار دوست و یار دیرینش پیمان ابدی به خاک سپرده شد.
ارشا هنوز ازدواج نکرده و مجرد بود. مادرش قبل از فوت پسرش در مصاحبه ای گفته بود ارشا وصیت کرده اگر دچار مرگ مغزی شد، اعضای بدنش را اهداء کنند. به این ترتیب پس از تایید مرگ مغزی و فوت، بعضی از اعضای وی اهدا شد.
به یاد هنرمند عزیز کشورمان یکی از فیلم های وی را تقدیمتان می کنیم. روحش شاد…