آقای رشیدپور چرا ساختی؟
شبکه نسیم بر اساس یک نیازسنجی شکل گرفته، نشاط و سرگرمی از الزامات اولیه زندگی بشر است آن هم درشرایطی که جوامع هر روز عبوس تر می شوند. اما آیا این شبکه با روش پیش رو می تواند موفق باشد؟ نسیم ما را سرگرم می کند یا ….
خشت اول شبکه نسیم کج گذاشته شده و اگر مسولان تلویزیون دیر بجنبند دیگر کاری از دست شان بر نمی آید. کم کم عمر افتتاح رسمی این شبکه به چهل روز می رسد اما در این مدت نشانی از نشاط و سرگرمی در آن دیده نمی شود و متاسفانه توهین به شعور مخاطب جای آن را گرفته.شما هم اگر گاه گداری مسیرتان به نسیم افتاده متوجه شده اید که این شبکه فقط چند برنامه تولیدی دارد (حدود سه ساعت) و مابقی تکرار است و تکرار. اگر برنامه ها قابل تامل بودند می شد تکرار چندین باره آن ها در طول شبانه روز را به خاطر نوپا بودن شبکه توجیه کرد اما متاسفانه تمامی شان فاقد کیفیت هستند و همان یک بار هم مخاطب را دلزده می کنند.
آقای رشیدپور چرا ساختی؟
«عینک آفتابی» برنامه ای است که ساعت 22 هر شب به مدت نیم ساعت با اجرا،تهیه کنندگی،نویسندگی و کارگردانی رضا رشید پور روی آنتن می رود. رشیدپور با سری برنامه های شیشه ای اش توانست نظر خیلی ها را به سمت خود جلب کند. او با تکیه بر عنصر جذابیت ، چهره های مطرح سینما را به برنامه اش آورد و تلاش کرد تاک شو های متفاوتی تحویل مخاطبان بدهد،در نهایت با همه انتقادهایی که متوجه اش بود نمره قبولی گرفت. بر اساس همین پشتوانه بود که«عینک آفتابی» وسوسه برانگیزترین برنامه شبکه نسیم برای تماشا لقب گرفت. رشیدپور در قامت مرد همه فن حریف (نویسنده،کارگردان،بازیگر،مجری،تهیه کننده) وارد گود شد تا این گونه استعدادش را محک بزند. طبعا پخش چند قسمت اول معیار خوبی برای سنجش عیار «عینک آفتابی» نبود اما دو رقمی شدن تعداد برنامه نشان داد رشیدپور این بار وارد مسیر اشتباهی شده و ظاهرا قصد بازگشت از طریق دوربرگردان را هم ندارد!
«عینک آفتابی» فاقد هر گونه نوآوری است؛ لحن و شیوه اجرای رشیدپور کپی برداری ناشیانه ای از اجرای مهران مدیری است، آیتم ها همه تقلید «ساعت خوش» است. متن ها همه ابتدایی اند و بر اساس کلیشه های دستمالی شده نوشته می شوند. بازیگران غالبا استعداد کار کمدی ندارند و خوش خیالی است تصور کنیم از دل آن نسل طلایی «ساعت خوش» بیرون می آید. ضمن آن که «عینک آفتابی» تصور می کند مردم در دهه شصت مانده اند که کپی «ساعت خوش» آن ها را سر کیف بیاورد. همین الان «شوخی کردم» مهران مدیری را به زور می بینند ؛ چه برسد که بخواهند با کلیشه های «عینک آفتابی» ریسه بروند.
از همه بدتر دست کم گرفتن شعور مخاطب است؛چه کسی به این جوک های بی مزه که فوق العاده بی مزه تعریف می شوند، می خندد؟ «یه مرده می خوره به نرده بر می گرده» آقای رشیدپور تاریخ اختراع این جوک را می دانید؟ مخاطب شما در حد این جوک ها است؟
از همه بدتر دست کم گرفتن شعور مخاطب است؛چه کسی به این جوک های بی مزه که فوق العاده بی مزه تعریف می شوند، می خندد؟ «یه مرده می خوره به نرده بر می گرده» آقای رشیدپور تاریخ اختراع این جوک را می دانید؟ مخاطب شما در حد این جوک ها است؟
«فریبا هستم ، کاملا هستم ، خوشحال هستم ، ….» خودتان به این آیتم می خندید؟ نگارنده خوب می داند جنس شما از قماش سازندگان کمدی های موسوم به سخیف نیست، پس لطفا بی خیال شوید یا فکری اساسی به حال برنامه تان کنید. شعورمخاطب به کنار،مراقب محوبیت خودتان باشید شاید فرصت عرض اندام به این خوبی دیگر برای تان فراهم نشود.
خانم بختیاری شما چرا؟
بهنوش بختیاری بازیگر محبوبی است. بخشی از محبوبتش حاصل سریال های پرطرفداری مثل «خانه به دوش» و «شب های برره» است و بخشی به خاطر مرام مردمی اش. دایره بازی های کارنامه او آثار کمدی است ؛ اشکالی هم ندارد. او برای وسعت این دایره در برابر پیشنهاد اجرا نتوانست مقاومت کند و با برنامه «آبرنگ» به نسیم آمد. قسمت زیادی از برنامه نگذشته و تا 52 قسمت فاصله زیاد است منتهی برای قضاوت، همین چند برنامه کافی است. او جلوی دوربین می نشیند و با تلفیق واقعیت و تخیل از خاطرات با مزه زندگی اش می گوید و گاهی جوک تعریف می کند. گاهی هم میکروفن به دست وارد شهر می شود و از شهروندان محترم تقاضا می کند جوک تعریف کنند. این برنامه جوک محور هم دقیقا شعور مخاطب را هدف قرار داده ؛ جوک های تکراری و بی مزه با روایت غیر جذاب سر کار خانم بختیاری. تلاش های این بازیگر محترم برای شاد کردن مردم متاسفانه (و البته ناخواسته ) به سمت لودگی می رود. کاش او زودتر متوجه این موضوع شود و بداند ادامه این رویه خودزنی تمام عیار است که حاصلی جز از دست دادن اعتبار حرفه ای اش ندارد.
راستی شما به خاطرات سرکار خانم بخیتاری می خندید؟ مثلا این که در پارک شهر یک نفر را با برادرش اشتباه گرفته و محض مزاح پس گردنی به او نواخته اما خیلی زود متوجه می شود که آین آقا براردش نیست و … جوک معروف «تفاوت همسر با بز »خنده دار است؟
هاونگ ، ورود ممنون و بی حرمتی به حریم خصوصی
دو برنامه دیگر یعنی «هاونگ» و «ورود ممنون» هم افزوده ای نسبت به «عینک آفتابی» و «آبرنگ» ندارند. محور اصلی آن ها نیز جوک است به همراه مشتی کلیپ و عکس. حالا برچه اساسی فیلم های منتشر شده در اینترنت در رسانه ملی و برنامه «هاونگ»پخش می شود باید خودشان پاسخگو باشند. شما حاضرید فیلم خصوصی تان بدون اجازه روی آنتن برود؟ باور کنید این اتفاق رخ داده و بعد هم آقای مجری در قامت مصلح اجتماعی مثلا به آن بنده خدا که از آمپول می ترسد، پندهایی می دهد.
تلاش های سرکار خانم بختیاری برای شاد کردن مردم متاسفانه (و البته ناخواسته ) به سمت لودگی می رود. کاش او زودتر متوجه این موضوع شود و بداند ادامه این رویه خودزنی تمام عیار است که حاصلی جز از دست دادن اعتبار حرفه ای اش ندارد.
نسیم تا کی دوام می آورد؟
این سوالی است که شاید بهتر بود این گونه طرح می شد: نسیم کی موفق می شود؟ مسلما با رویه پیش رو مردم فرهیخته ما ترجیح می دهند با نشاط و سرگرم نباشند. ضمن آن که تعداد جوک های به اصطلاح پاستوریزه به زودی تمام می شود؛ نسیمی ها آن وقت چه می خواهند بکنند؟ کار متاسفانه دست کاردان نیست وگرنه مملکت ما استعداد کم ندارد. رضا عطاران،مهران مدیری،مهران غفوریان،داریوش کاردان، سروش صحت، برادران قاسمخانی،سعید آقاخانی و … دست پرورده تلویزیون هستند ولی در نسیم جایی ندارند. کمی آن طرف تر برنامه بی تکلف «قند پهلو» نمونه خوبی برای برنامه سازی است؛هم سرگرم می کند ، هم می خنداند و هم به مخاطب معلومات تازه می دهد. تازه حساب طنازان «جمعه ایرانی» در رادیو جدا؛ چندین نسل با آن بزرگ شده اند و دریغ از سر سوزن توهین به شعور شان… هم خوب می خندانند و هم خوب دردها را بیان می کنند.
منبع:خبر فارسی
رضا خسروی