احادیثی در باب صبر
حدیث (1) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلصَّبرُ ثَلاثَةٌ: صَبرٌ عِندَ المُصيبَةِ، وَ صَبرٌ عَلَى الطّاعَةِ و َصَبرٌ عَنِ المَعصيَةِ؛
صبر سه نوع است: صبر در هنگام مصيبت، صبر بر طاعت و صبر بر ترك گناه.
كافى، ج2، ص91، ح15
حدیث (2) امام على عليه السلام :
اَلصَّبرُ اَن يَحتَمِلَ الرَّجُلُ ما يَنوبُهُ و َيَكظِمَ ما يُغضِبُهُ؛
صبر آن است كه انسان گرفتارى و مصيبتى را كه به او مى رسد تحمل كند و خشم خود را فرو خورد.
غررالحكم، ج2، ص69، ح1874
حدیث (3) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
عَلامَةُ الصّابِرِ فى ثَلاثٍ: أوَّلُها أن لا يَكسِلَ، وَالثّانيَةُ أن لا يَضجَرَ، وَالثّالِثَةُ أن لا يَشكُوَ مِن رَبِّهِ تَعالى؛ لأِنَّهُ إذا كَسِلَ فَقَد ضَيَّعَ الحَقَّ، وَ إذا ضَجِرَ لَم يُؤَدِّ الشُّكرَ، وَإذا شَكا مِن رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَد عَصاهُ؛
صبور سه نشانه دارد : اول آن كه سستى نمى كند ، دوم آن كه افسرده و دلتنگ نمى شود و سوم آن كه از پروردگار خود شِكوه نمى كند ؛ زيرا اگر سستى كند، حق را ضايع كرده، و اگر افسرده و دلتنگ باشد شكر نمى گذارد و اگر از پروردگارش شكوه كند او را معصيت كرده است .
علل الشرايع، ج2، ص498، ح1
حدیث (4) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلصَّبرُ أربَعُ شُعَبٍ: اَلشَّوقُ ، وَالشَّفَقَةُ ، وَ الزَّهادَةُ ، وَ التَّرَقُّبُ ، فَمَنِ اشتاقَ إلَى الجَنَّةِ سَلا عَنِ الشَّهَواتِ ، وَ مَن أشفَقَ عَنِ النّارِ رَجَعَ عَنِ المُحَرَّماتِ، وَ مَن زَهِدَ فِى الدُّنيا تَهاوَنَ بِالمُصيباتِ، وَمَنِ ارتَقَبَ المَوتَ سارَعَ فِى الخَيراتِ؛
صبر چهار شعبه دارد : شوق، ترس، زهد و انتظار ، هر كس شوق بهشت داشته باشد ، از هوا و هوس دست مى كشد و هر كس از آتش بترسد، از حرام ها خود را نگه مى دارد و هر كس به دنيا بى اعتنا باشد ، گرفتارى ها را به چيزى نگيرد و هر كس منتظر مرگ باشد ، در كارهاى خير بكوشد .
كنزالعمال، ج1، ص285، ح1388
حدیث (5) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
ثَلاثٌ مَن كُنَّ فيهِ جَمَعَ اللّه لَهُ خَيرَ الدُّنيا و َالآخِرَةِ: اَلرِّضا بِالقَضاءِ وَالصَّبرُ عِندَ البَلاءِ و َالدُّعاءُ عِندَ الشِّدَّةِ و َالرَّخاءِ؛
كسى كه سه خصلت در او باشد خداوند خير دنيا و آخرت را براى او فراهم مى كند: خشنودى به مقدّرات، صبر در بلا و دعا در سختى و راحتى .
بحارالأنوار، ج68، ص156، ح71
حدیث (6) امام كاظم عليه السلام :
اِصبِر عَلى طاعَةِ اللّه ، وَاصبِر عَن مَعاصِى اللّه ؛ فَإنَّمَا الدُّنيا ساعَةٌ، فَما مَضى مِنها فَلَيسَ تَجِدُ لَهُ سُرورا وَلا حُزنا، وَ ما لَم يَأتِ مِنها فَلَيسَ تَعرِفُهُ، فَاصبِر عَلى تِلكَ السّاعَةِ الَّتى أنتَ فيها فَكَأَنَّكَ قَدِ اغتَبَطتَ؛
بر طاعت خدا صبر كن و در ترك معاصى او شكيبا باش ؛ زيرا دنيا لحظه اى بيش نيست . آنچه گذشته جاى شادى و غم ندارد و از آنچه نيامده نيز خبرى ندارى . پس لحظه اى را كه در آن به سر مى برى ، صبور باش چنان كه گويى خوشبخت و خوشحالى .
بحارالأنوار، ج75، ص311، ح1
حدیث (7) امام على عليه السلام :
فَصَبرا عَلى دُنيا تَمُرُّ بِلوائِها كَلَيلَةٍ بِأَحلامِها تَنسَلِخُ؛
در برابر دنيايى كه گرفتارى آن، مانند خواب هاى پريشان شب مى گذرد شكيبا باش.
بحارالأنوار، ج40، ص348، ح29
حدیث (8) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
إنَّ المَعونَةَ تَتى مِنَ اللّه عَلى قَدرِ المَؤونَةِ وَإنَّ الصَّبرَ يَتى مِنَ اللّه عَلى قَدرِ المُصيبَةِ؛
براستى كه كمك از جانب خداوند به اندازه هزينه مى رسد و صبر از جانب خداوند به اندازه گرفتارى مى آيد.
كنزالعمال، ج6، ص347، ح15993
حدیث (9) امام على عليه السلام :
إنّكَ إن صَبَرتَ جَرَت عَلَيكَ المَقاديرُ و أنتَ مَأجُورٌ ، و إن جَزِعتَ جَرَت عَلَيكَ المَقاديرُ و أنتَ مَأزورٌ؛
اگر صبر كنى مقدرات الهى بر تو جارى مى شود و اجر خواهى بُرد و اگر بيتابى كنى باز هم مقدرات خداوند بر تو جارى مى شود و گناهكار خواهى بود.
جامع الأخبار، ص316، ح882
حدیث (10) امام على عليه السلام :
اَلصَّبرُ فِى المورِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ، فَاِذا فارَقَ الرَّأسُ الجَسَدَ فَسَدَ الجَسَدُ وَ اِذا فارَقَ الصَّبرُ المورَ فَسَدَتِ المورُ؛
نقش صبر در كارها همانند نقش سر در بدن است؛ همچنان كه اگر سر از بدن جدا شود، بدن از بين مى رود، صبر نيز هرگاه همراه كارها نباشد، كارها تباه مى گردند.
كافى، ج2، ص90، ح9
حدیث (11) امام على عليه السلام :
اَلحِلمُ حِجابٌ مِنَ الافاتِ؛
بردبارى، مانعى در برابر آفت هاست.
غررالحكم، ح720
حدیث (12) امام باقر عليه السلام :
فى قَولِهِ «قُولُوا لِلنّاسِ حُسنا» قال: قُولوا لِلنّاسِ أحسَنَ مَا تُحبّونَ أن يُقالَ لَكُم، فَاِنَّ اللّه عزَّوَجلَّ يُبغِضُ اللَّعّانَ السَّبّابَ الطَّعّانَ عَلىَ المُؤمِنين، اَلفاحِشَ المُتَفَّحِشَ السّائَلَ المُلحِفَ، وَ يُحِبُّ الحَيّى الحَليمَ اَ لعفيفَ المُتعَفِّـفَ؛
درباره اين گفته خداوند كه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: بهترين سخنى كه دوست داريد مردم به شما بگويند، به آنها بگوييد، چرا كه خداوند، لعنت كننده، دشنام دهند، زخم زبان زن بر مؤمنان، زشت گفتار، بدزبان و گداى سمج را دشمن مى دارد و با حيا و بردبار و عفيفِ پارسا را دوست دارد.
امالى صدوق، ص326
حدیث (13) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
لأَِميرِ المُؤمِنين عليه السلام أَلا اُخبِرُكُم، بِأَشبَهِكُم بى خُلقا؟ قالَ: بَلى يا رَسولَ اللّه قالَ: أَحسَنُكُم خُلقا، وَأَعظَمُكُم حِلما، و َأَبَرُّكُم بِقَرابَتِهِ وَأشَدُّكُم مِن نَفسِهِ إِنصافا؛
به اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: آيا تو را خبر ندهم كه اخلاق كدام يك از شما به من شبيه تر است؟ عرض كردند: آرى، اى رسول خدا. فرمودند: آن كس كه از همه شماخوش اخلاق تر و بردبارتر و به خويشاوندانش نيكوكارتر و با انصاف تر باشد.
مكارم الاخلاق، ص442
حدیث (14) امام على عليه السلام :
إِنَّ العَبدَ لَيَحرُمُ نَفسَهُ الرِّزقَ الحَلالَ بِتَركِ الصَّبرِ، و َلا يُزادُ عَلى ما قُدِّرَ لَهُ؛
بنده به سبب بى صبرى، خودش را از روزى حلال محروم مى كند و بيشتر از روزى مقدّر هم نصيبش نمى شود.
شرح نهج البلاغه، ج3، ص160
حدیث (15) امام على عليه السلام :
اَلحِلمُ يُطفى نارَ الغَضَبِ و َالحِدَّةُ تُؤَجِّجُ إِحراقَهُ؛
بردبارى آتش خشم را فرو مى نشاند و تندى آن را شعله ورتر مى كند.
غررالحكم، ج2، ص123، ح20632
حدیث (16) امام على عليه السلام :
مَن غاظَكَ بِقُبحِ السَّفَهِ عَلَيكَ، فَغِظهُ بِحُسنِ الحِلمِ عَنهُ؛
هر كس با زشتىِ سبكسرى تو را خشمگين كرد تو با زيبايى بردبارى او را به خشم آور.
غررالحكم، ج5، ص333، ح8620
حدیث (17) امام صادق عليه السلام :
ثَلاثَةٌ لا تُعرَفُ إِلاّ فى ثَلاثِ مَواطِنَ: لا يُعرَفُ الحَليمُ إِلاّ عِندَ الغَضَبِ و َلاَ الشُّجاعُ إِلاّ عِندَ الحَربِ و َلا أَخٌ إِلاّ عِندَ الحاجَةِ؛
سه كس اند كه جز در سه جا شناخته نمى شوند: بردبار جز در هنگام خشم، شجاع جز در جنگ و برادر جز در هنگام نيازمندى.
بحارالأنوار، ج78، ص229، ح9
حدیث (18) امام على عليه السلام :
أَشرَفُ الخَلائِقِ التَّواضُعُ و َالحِلمُ و َلينُ الجانِبِ؛
شريف ترين اخلاق، تواضع، بردبارى و نرم خويى است.
غررالحكم، ج2، ص442، ح3223
حدیث (19) امام صادق عليه السلام :
اَلحِلمُ سِراجُ اللّه … وَالحِلمُ يَدورُ عَلى خَمسَةِ أَوجُهٍ: أَن يَكونَ عَزيزا فَيَذِلَّ أَو يَكونَ صادِقا فَيُتَّهَمَ أَو يَدعُوَ إِلَى الحَقِّ فَيُستَخَفَّ بِهِ أَو أَن يُؤذى بِلا جُرمٍ أَو أَن يُطالِبَ بِالحَقِّ وَيُخالِفوهُ فيهِ، فَإِن آتَيتَ كُلاًّ مِنها حَقَّهُ فَقَد آصَبتُ… ؛
بردبارى چراغ خداست… پنج چيز است كه بردبارى مى طلبد: شخص عزيز باشد و خوار شود، راستگو باشد و نسبت ناروا داده شود، به حق دعوت كند و سبكش بشمارند، بى گناه باشد و اذيت شود، حق طلبى كند و با او مخالفت كنند. اگر در هر پنج مورد، به حق رفتار كنى، بردبار هستى… .
بحارالأنوار، ج71، ص422، ح61
حدیث (20) امام على عليه السلام :
اَلحِلمُ غِطاءٌ ساتِرٌ وَ العَقلُ حِسامٌ قاطِعٌ، فَاستُر خَلَلَ خَلقِكَ بِحِلمِكَ وَ قاتِل هَواكَ بِعَقلِكَ؛
بردبارى پرده اى پوشاننده و عقل شمشيرى برنده است، پس عيبهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان و با عقلت به جنگ هوا و هوست برخيز.
نهج البلاغه، حكمت 424
حدیث (21) امام على عليه السلام :
إن لَم تَكُن حَليما فَتَحَلَّم فَإِنَّهُ قَلَّ مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ إِلاّ أَوشَكَ أَن يَكونَ مِنهُم؛
اگر بردبار نيستى خود را بردبار جلوه ده، زيرا كمتر كسى است كه خود را شبيه گروهى كند و بزودى يكى از آنان نشود.
نهج البلاغه، حكمت 207
حدیث (22) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
كادَ الحَليمُ أَن يَكونَ نَبيّا؛
آدم بردبار به پيامبرى نزديك است.
بحارالأنوار، ج43، ص70، ح61
حدیث (23) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
لَيسَ بِحَليمٍ مَن لَم يُعاشِر بِالمَعرُوفَ مَن لا بُدَّ لَهُ مِن مُعاشَرَتِهِ حَتّى يَجعَلَ اللّه مِن ذلِكَ مَخرَجا؛
بردبار نيست آن كه با كسى كه چاره اى جز معاشرت با او ندارد به نيكى معاشرت نكند تا اين كه خداوند براى او راه نجاتى از معاشرت با وى فراهم آورد.
كنزالعمال، ج3، ص130، ح5815
حدیث (24) امام على عليه السلام :
لَيسَ الحَليمُ مَن عَجَزَ فَهُجِمَ وَإِذا قَدَرَ انتَقَمَ، إِنَّمَا الحَليمُ مَن إِذا قَدَرَ عَفا وَكانَ الحِلمُ غالِبا عَلى كُلِّ أَمرِهِ؛
كسى كه چون ناتوان شود هجوم برد و چون قدرت يابد انتقام گيرد بردبار نيست، بلكه بردبار كسى است كه قدرت داشته باشد اما گذشت كند و بردبارى بر تمامى امور او غالب باشد.
غررالحكم، ج5، ص91، ح7529
حدیث (25) امام على عليه السلام :
مَن حَلَمَ عَن عَدُوِّهِ ظَفِرَ بِهِ؛
هر كس در مقابل دشمن بردبار باشد بر او پيروز مى شود.
كنزالفوائد، ص147
حدیث (26) امام على عليه السلام :
مَن غاظَكَ بِقُبحِ السَّفَهِ عَلَيكَ، فَغِظهُ بِحُسنِ الحِلمِ عَنهُ؛
هر كس با زشتىِ سبكسرى تو را خشمگين كرد تو با زيبايى بردبارى او را به خشم آور.
غررالحكم، ج5، ص333، ح8620
حدیث (27) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
فَأَمَّا الحِلمُ فَمِنهُ رُكوبُ الجَميلِ، وَ صُحبَةُ البرارِ وَ رَفعٌ مِنَ الضَّعَةِ وَ رَفعٌ مِن الخَساسَةِ وَ تَشَهِّى الخَيرِوَتَقَرُّبُ صاحِبِهِ مِن مَعالِى الدَّرَجاتِ وَ العَفوُ وَ المَهَلُ وَ المَعروفُ وَ الصَّمتُ فَهذا ما يَتَشَعَّبُ لِلعاقِلِ بِحِلمِهِ؛
حاصل بردبارى: آراسته شدن به خوبيها، هم نشينى با نيكان، ارجمند شدن، عزيز گشتن، رغبت به نيكى، نزديك شدن بردبار به درجات عالى، گذشت، آرامش و تأنى، احسان و خاموشى. اينها ثمره بردبارى عاقل است.
تحف العقول، ص16
حدیث (28) امام رضا علیه السلام:
لا یستَکمِلُ عَبدٌ حقیقةَ الایمانِ حَتَّى تَکونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِى الدّینِ وَحُسنُ التَّقدیرِ فِى المَعیشَةِ، وَالصَّبرُ عَلَى الرَّزایا؛
هیچ بنده اى حقیقت ایمانش را کامل نمى کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین شناسى، تدبر نیکو در زندگى، و شکیبایى در مصیبت ها و بلاها.
بحار الانوار، ج 78، ص 339، ح1
حدیث (29) امام على علیه السلام :
إِنَّ المُؤمِنَ… إذا أَصابَتهُ شِدَّةٌ صَبَرَ… وَالمُنافِقُ إِذا أصابَتهُ شِدَّةٌ ضَغا؛
مؤمن در گرفتارى صبور است، و منافق در گرفتارى بىتاب.
تحف العقول، ص212
حدیث (30) امام على عليه السلام :
خَيرُ النّاسِ مَن اِن اُغضِبَ حَلُمَ وَ اِن ظُلِمَ غَفَرَ وَ اِن اُسىءَ اِلَيهِ اَحسَنَ؛
بهترين مردم كسى است كه اگر او را به خشم آورند، بردبارى نمايد و چنانچه به او ظلم شود، ببخشايد و چون به او بدى شود، خوبى كند.
غررالحكم، ج3، ص 430، ح 5000
حدیث (31) امام صادق عليه السلام :
اَلحِلمُ سِراجُ اللّهِ… وَالحِلمُ يَدورُ عَلى خَمسَةِ أَوجُهٍ: أَن يَكونَ عَزيزا فَيَذِلَّ أَو يَكونَ صادِقا فَيُتَّهَمَ أَو يَدعُوَ إِلَى الحَقِّ فَيُستَخَفَّ بِهِ أَو أَن يُؤذى بِلا جُرمٍ أَو أَن يُطالِبَ بِالحَقِّ وَيُخالِفوهُ فيهِ، فَإِن آتَيتَ كُلاًّ مِنها حَقَّهُ فَقَد اَصَبتَ… ؛
بردبارى چراغ خداست… پنج چيز است كه بردبارى مىطلبد: شخص عزيز باشد و خوار شود، راستگو باشد و نسبت ناروا داده شود، به حق دعوت كند و سبكش بشمارند، بىگناه باشد و اذيت شود، حقطلبى كند و با او مخالفت كنند. اگر در هر پنج مورد، به حق رفتار كنى، بردبار هستى… .
بحارالأنوار، ج 71، ص 422، ح61
حدیث (32) امام على عليه السلام :
اِحتَمِل ما يَمُرُّ عَلَيكَ فَاِنَّ الحتِمالَ سِترُ العُيوبِ وَ اِنَّ العاقِلَ نِصفُهُ اِحتِمالٌ وَ نِصفُهُ تَغافُلٌ؛
در برابر آنچه بر تو مىگذرد، بردبار باش، زيرا بردبارى، عيبها را مىپوشاند. به راستى كه نيمى از عقل، بردبارى و نيمه ديگرش خود را به غفلت زدن است.
غررالحكم، ح 2378
حدیث (33) امام على عليه السلام :
اَلصَّبرُ فِى المورِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ، فَاِذا فارَقَ الرَّأسُ الجَسَدَ فَسَدَ الجَسَدُ وَ اِذا فارَقَ الصَّبرُ المورَ فَسَدَتِ المورُ؛
نقش صبر در كارها همانند نقش سر در بدن است؛ همچنان كه اگر سر از بدن جدا شود، بدن از بين مىرود، صبر نيز هرگاه همراه كارها نباشد، كارها تباه مىگردند.
كافى، ج 2، ص 90، ح 9
حدیث (34) پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله :
اَطعِمُوا المَرأَةَ فى شَهرِها الَّذى تَلِدُ فيهِ التَّمرَ فَاِنَّ وَلَدَها يَكونُ حَليما نَقيّا ؛
به زن، در ماهى كه زايمان كرده ، خرما بدهيد ، چرا كه فرزند او بردبار و پاك مىشود.
مكارم الأخلاق ، ص 169
حدیث (35) پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله :
ثَلاثٌ مَن لَم تَكُن فيهِ فَلَيسَ مِنّى وَ لا مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ. قيلَ: يا رَسولَ اللّهِ، وَ ما هُنَّ؟ قالَ: حِلمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهلَ الجاهِلِ وَ حُسنُ خُلقٍ يَعيشُ بِهِ فِى النّاسِ وَ وَرَعٌ يَحجُزُهُ عَن مَعاصِى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ؛
سه چيز است كه هر كس نداشته باشد نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ. عرض شد: اى رسول خدا! آنها كدامند؟ فرمودند: بردبارى كه به وسيله آن جهالت نادان را دفع كند، اخلاق خوش كه با آن در ميان مردم زندگى كند و پارسايى كه او را از نافرمانى خدا باز دارد.
خصال، ص 145، ح 172
حدیث (36) امام صادق عليه السلام :
كَمالُ الدَبِ وَالمُروءَةِ سَبعُ خِصالٍ : اَلعَقلُ وَ الحِلمُ ، وَالصَّبرُ ، وَالرِّفقُ ، وَالصَّمتُ ، وَحُسنُ الخُلقِ وَ المُداراةُ؛
كمال ادب و مروت در هفت چيز است: عقل، بردبارى، صبر، ملايمت، سكوت، خوشاخلاقى و مدارا.
بحار الأنوار ، ج 84 ، ص 325، ح 14
حدیث (37) امام على عليه السلام :
اِنَّكَ مُقَوَّمٌ بِاَدَبِكَ فَزَيِّنهُ بِالحِلمِ؛
تو با ادبت ارزشگذارى مىشوى، پس آن را با بردبارى زينت بخش.
مشكاة الأنوار، ص 239، ح 689
حدیث (38) پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله :
اَلعَدلُ حَسَنٌ وَلكِن فِى المَراءِ اَحسَنُ، وَ السَّخاءُ حَسَنٌ وَلكِن فِى الغنياءِ اَحسَنُ، اَلوَرَعُ حَسَنٌ وَلكِن فِى العُلَماءِ اَحسَنُ، اَلصَّبرُ حَسَنٌ وَلكِن فِى الفُقَراءِ اَحسَنُ، اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَلكِن فِى الشَّبابِ اَحسَنُ، اَلحَياءُ حَسَنٌ وَلكِن فِى النِّساءِ اَحسَنُ؛
عدالت نيكو است اما از دولتمردان نيكوتر، سخاوت نيكو است اما از ثروتمندان نيكوتر؛ تقوا نيكو است اما از علما نيكوتر؛ صبر نيكو است اما از فقرا نيكوتر، توبه نيكو است اما از جوانان نيكوتر و حيا نيكو است اما از زنان نيكوتر.
نهج الفصاحه، ح 2006
حدیث (39) امام صادق عليه السلام :
ايّاكَ وَ خَصلَتَينِ: اَلضَّجَرَ وَ الكَسَلَ، فَاِنَّكَ اِن ضَجِرتَ لَم تَصبِر عَلى حَقٍّ وَ اِن كَسِلتَ لَم تُؤَدِّ حَقّا؛
از دو خصلت بپرهيز: بىحوصلگى و تنبلى، زيرا اگر كمحوصله باشى بر حق شكيبايى نكنى و اگر سست و تنبل باشى حقّى را ادا نكنى.
امالى صدوق، ص 636
حدیث (40) پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله :
ألا اُخبِرُكُم بِاَشبَهِكُم بى؟ قَالوا: بَلى يا رَسولَ اللّهِ. قالَ: اَحسَنُكُم خُلقا وَ اَليَنُكُم كَنَفا وَ اَبَرُّكُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّكُم حُبّا لاِِخوانِهِ فى دينِهِ وَ اَصبَرُكُم عَلَى الحَقِّ وَ اَكظَمُكُم لِلغَيظِ وَ اَحسَنُكُم عَفوا وَ اَشَدُّكُم مِن نَفسِهِ اِنصافا فِى الرِّضا وَ الغَضَبِ؛
آيا شما را از شبيه ترينتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر كس خوش اخلاقتر، نرمخوتر، به خويشانش نيكوكارتر، نسبت به برادران دينىاش دوستدارتر، بر حق شكيباتر، خشم را فروخورندهتر و با گذشتتر و در خرسندى و خشم با انصاف تر باشد.
كافى، ج 2، ص 240، ح 35
حدیث (41) پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله :
خَمسٌ مِن سُنَنِ المُرسَلينَ: لحَياءُ وَ الحِلمُ وَ الحِجامَةُ وَ السِّواكُ وَ التَّعَطُّرُ؛
پنج چيز از سنت پيغمبران است: حيا، بردبارى، حجامت كردن، و مسواك و عطر زدن.
نهج الفصاحه، ح 1463
حدیث (42) ابن شهر آشوب :
كانَ النَّبىّ اکرم صلی الله علیه و آله قَبلَ المَبعَثِ مَوصوفا بِعِشرينَ خَصلَةً مِن خِصالِ الاَنبياءِ لَوِ انفَرَدَ واحِدٌ بِاَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ فَكَيفَ مَنِ اجتَمَعَت فيهِ؟! كانَ نَبيّا اَمينا، صادِقا، حاذِقا، اَصيلاً، نَبيلاً، مَكينا، فَصيحا، عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا، زاهِدا، سَخيا، كميا، قانِعا، مُتَواضِعا، حَليما، رَحيما، غَيورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا، لَميُخالِط مُنَجِّما وَ لا كاهِنا و لا عَيافا؛
رسول اكرم اکرم صلی الله علیه و آله پيش از مبعوث شدن، بيست خصلت از خصلتهاى پيامبران را دارا بودند، كه اگر كسى يكى از آنها را داشته باشد، دليل عظمت اوست؛ چه رسد به كسى كه همه آنها را دارا باشد، آن حضرت پيامبرى امين، راستگو، ماهر، اصيل، شريف، استوار، سخنور، عاقل، با فضيلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلير و با شهامت، قانع، متواضع، بردبار، مهربان، غيرتمند، صبور، سازگار، و نرمخو بودند و با هيچ منجّم (قائل به تأثير ستارگان)، غيبگو و پيشگويى همنشين نبودند.
المناقب لابن شهر آشوب، ج 1، ص 123
حدیث (43) امام حسن عسکری علیه السلام :
الجَهلُ خَصمٌ، وَالحِلمُ حُكمٌ.
نادانى دشمن است و بردبارى حكمرانى است.
خرد گرايى، ص 268، ح 833
حدیث (44) امام حسن علیه السلام:
اَلخَیرُ الَّذِی لا شَرَّ فِیهِ، اَلشُّکرُ مَعَ النِّعمَة وَ الصَّبرُ عَلَی النّازِلَة؛
خیری که هیچ شری در آن نیست ، شکر بر نعمت و صبر بر مصیبت ناگوار است .
تحف العقول، ص 237
حدیث (45) امام علی علیه السلام:
لا یَعدَمُ الصَبورُ الظَّفَرَ و اِن طالَ بِهِ الزَّمان؛
شخص صبور پیروزی را از دست نمی دهد و عاقبت به پیروزی می رسد اگر چه زمانی طولانی بر او بگذرد.
جهاد النفس، ح251
حدیث(46) امام علی علیه السلام:
مَن لَم یُنجهِ الصَّبرُ أهلَکَهُ الجَزَعُ؛
کسی که صبر وی را نجات نبخشد، جزع و بی تابی وی را از پای در می آورد.
جهادالنفس، ح252
حدیث(47) امام علی علیه السلام:
ألحِلمُ وَ ألاناةَ تَوأمانِ تُنتِجُهَما عُلو الهِمَّةِ.
بردباری و وقار دو همزادند که از بلندی همّت زاده می شوند.
بحارالانوار ج68 ص42
حدیث (48) امام محمد باقر علیه السلام :
ما شیبَ شیءٌ بشیءٍ اَحسن مِن حِلمٍ بعلمٍ؛
چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد.
(بحارالانوار ، دار احیاء التراث العربی ، ج 75 ، ص 172 )
حدیث (49) امام صادق عليه السلام :
فى قول الله عزوجل: «واستعينوا بالصبر و الصلوة» قال: الصبر الصوم؛
خداوند عزو جل كه فرموده است: از صبر و نماز كمك بگيريد، صبر، روزه است.
(وسائل الشيعه، ج 7 ص 298، ح 3)