اصولگرایان بدون سرمربی و یار پوششی گل به خودی میزنند
اصولگرایان بدون سرمربی و یار پوششی گل به خودی میزنند
اصولگرایان بدون سرمربی و یار پوششی گل به خودی میزنند
قالیباف «رئیسجمهورساز» است! دور قبلی انتخابات کمک کرد تا روحانی رئیسجمهور شود و این دوره هم به کمک او و جهانگیری آمده است! قالیباف نشان داده استاد گل به خودی زدن است و اهل پاسکاری هم نیست. هر بار کاندیدا شد، تا آخر رفت و ناکام ماند و باز برگشت تا شانس خود را برای رسیدن به «پاستور» امتحان کند و از «بهشت» جدا شود؛ اما درنهایت کاری میکند که روحانی نگران «جهنم» رفتناش شود! اولین مناظره، خیلیها را متعجب کرد. سکوت روحانی، آرامش رئیسی، پدیدهشدن جهانگیری و هجومیبودن قالیباف از ابتدا تا به انتها بهچشم آمد. شهردار تهران با حالت تهاجمی به میدان آمده بود تا از خود دفاع کند. در فوتبال اصلی داریم که میگوید: «بهترین دفاع، حمله است» و لابد قالیباف میخواست با اتکا به همین اصل پیروز اولین مناظره باشد؛ روشی که البته خیلیها را به یاد «احمدینژاد» انداخت؛ بهویژه وقتی کاغذ را بالا آورد تا به مردم نشان بدهد و خیلیها نگران شدند که نکند تصویر همسر روحانی را نشان خواهد داد! قالیباف شبیه احمدینژاد شده بود؛ شبیه همانی که در مناظره روز جمعه هم از او دفاع کرد و هم انتقاد. اهالی سیاست، اما میگویند این روش مناظرهکردن تنها و تنها مختص خود احمدینژاد است و هیچکس مثل او در این زمینه توانمند نیست. فقط رئیسجمهور قبلی کشورمان بود که میتوانست در یکلحظه همه را در بهت و حیرت فروببرد و همه از مسئولان نظام گرفته تا سران رسانه ملی و بزرگان هردو جریان را در هول و هراس اینکه چه میخواهد بگوید و چه اقدام غیرقابلپیشبینیای انجام خواهد داد، نگه دارد.
اصولگرایان بدون سرمربی و یار پوششی گل به خودی میزنند
این آخرین فرصت او برای سیاستورزی در سطح قدرت رسمی است. میداند راه بازگشتی ندارد. احتمالاً پس از پایان انتخابات و درصورت شکست، «بهشت» را ازدست خواهد داد و اگر بازهم در رسیدن به «پاستور» ناکام بماند، با رزومه سه شکست، ریسک حضور دوباره را نخواهد پذیرفت و مثل محسن رضایی از عرصه انتخابات کنار خواهد کشید. او مانده و همین یک انتخابات. مثل تیمی که در آستانه شکست و حذفشدن است و چیزی برای ازدستدادن ندارد و بیمحابا حمله میکند؛ چون میداند یک گل خورده با ده گل خورده فرقی نمیکند، اگر قرار به حذفشدن باشد. همه کار کرد تا نمونهای بینقض از احمدینژاد باشد؛ یک کپی پیست واقعی! هرچه داشته در همین اول بازی رو کرده و برای رفتن از «بهشت» هم چمدانهایش را بسته است. دوروبرش خالیتر از همیشه است. دیروز جامعه مدرسین هم پس از تماشای اولین مناظره، تکلیف خود را با کاندیدای اصلح، روشن و اعلام کرد که از «رئیسی» حمایت خواهد کرد. اصولگرایان رئیسی را به او ترجیح دادهاند؛ به او که گویا آمده بود تا رقیب همسنگرش را از دور دوقطبی خارج کند و خودش یکتنه گل بزند و تیم را به فینال ببرد؛ اما فقط گل به خودی میزند و همتیمیهایش را هم شاکی و دلخور میکند. حیف که تیم اصولگرایان سرمربی ندارد؛ سرمربیها رفتهاند و عدهای «کمک» ماندهاند که هرکدام داعیه بزرگی دارند و ساز خودشان را میزنند. این تیم اگر یک سرمربی واقعی داشت یا سرمربیهای قدیمی و دلسوز خود را بهآسانی و با خودخواهی ازدست نمیداد، حالا یک بزرگتر بود که گوش کوچکترها را بگیرد و راه و چاه را نشانشان بدهد یا وقتی دید بازیکن تکروی میکند، او را روی نیمکت بنشاند. اصولگرایان به این حالوروز افتادهاند؛ چون وقتی بزرگتر داشتند، حرف گوش نکردند و راه خود را رفتند و حالا باید برای همراهی اسحاق و حسن افسوس بخورند و دنبال یک یار پوششی بگردند تا آنقدر خوب پوشش بدهد که بازیکن اصلی از دور خارج بشود!
اصولگرایان بدون سرمربی و یار پوششی گل به خودی میزنند
نویسنده » سمیه یوسفیان