برتولت برشت
معرفی نمایشنامه ی کوتاه برشت
نمایشنامه ی کوتاه برتولت برشت با بحث برای تعیین تکلیف مالکیت قطعهای زمین آغاز میشود اما پس از چند ورقی گفتگو جمعیت شاهد اجرای تئاتری میشوند که داستان آن یافتن مادر واقعی کودکی است که دو زن ادعای مادریش را دارند. در جریان حمله به کاخ و کشته شدن حاکم، در صحنهای عجیب همسر حاکم لباسهای گران قیمت خود را فراموش نمیکند اما نوزاد خود را از یاد میبرد و خدمتکار قصر، کودک تنها مانده را با خود از قصر میبرد. شیر، ابتدایی ترین نیاز نوزاد برای دختر مصیبت عظمی است اما او از این پس مادر میشود و بدون توجه به ترس و وحشت دیگرانی که کودک را از یک بیمار جزامی برای دختر خطرناکتر میدانند مسئولیت کودک را میپذیرد. داستان مادرانگی اوج میگیرد و دختر ناچار به ازدواج صوری برای نجات جان کودک از کشته شدن به دست دشمنان حاکم میشود، ازدواجی که پایان تعهد به سرباز در جنگ عاشقی است که دختر بیصبرانه منتظر بازگشت اوست. از این پس سقفی بالای سر دختر و کودک فراری است اما مادرتنی که بیشتر از قر و اطوار سررشته دارد تا بچه داری پس از مدتها دختر خدمتکار را به دادگاه میکشاند تا کودک و املاک پهناورش را پس بگیرد.
قاضی دایرهای گچی میکشد تا مادر واقعی زنی باشد که کودک را از دایره بیرون میکشد. نمایشنامه با جمله ی ” هر آنچه هست باید از آن کسی باشد که مناسب آن است، کودکان به مادرانی میرسند که مادری دانند تا کودکانی نیکو پرورش دهند و دره ها به آنان که آبیاریش کنند تا بار نیکو بیاورد.” پایان مییابد و خواننده معرفی نامه ی نویسنده را در ذهن مرور میکند:” من، برشت! برای برقراری عدل در جهان بسیار اندیشه کرده ام.” موضوع نمایشنامه های برشت واقعیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر جامعه است و دایره گچی قفقازی نمونه های از تئاتر روایی فراتر از مکان و زمان برشت است. اویگن برتولت فریدریش برشت نویسنده، کارگردان، منتقد و شاعری است که اگرچه سرودن شعر را پیش از نوشتن نمایشنامه آغاز کرده اما به دلیل نبوغ بی اندازه اش در تئاتر و پایه گذاری تئاتر روایی شهرت یافته است. نویسندهای که ژان پل سارتر او را بزرگترین درام نویس معاصر میخواند و به عقیده ی خودش احساسات و اخلاقیات را ننوشته بلکه آنها را نشان داده است. زنده یاد حمید سمندریان پیشکسوت تئاتر ترجمهی متن و فروغ فرخزاد ترجمه و تنظیم اشعار لابه لای نمایشنامه را بر عهده دارند که خواندن اثر برشت را مزید بر علت میشوند.
نویسنده : ریحانه نعمتی