روایتی متفاوت و خواندنی از یک جدایی/تاثیر طلاق در زندگی
روایتی متفاوت و خواندنی از یک جدایی/تاثیر طلاق در زندگی
«یک سال بعد از ازدواجم بود که فهمیدم داریوش به شیشه اعتیاد دارد، چون خانواده ام با طلاق به شدت مخالف بودند، تصمیم گرفتم که کمکش کنم تا ترک کند، اما نتوانستم و دیگر تحمل رفتارهایش را ندارم…
یکسال بعد از ازدواج فهمیدم
در اتاق مشاوره باز شد، خانم و آقایی وارد شدند؛ خانم جوان رشته کلام را به دست گرفت و این طور حرفهایش را آغاز کرد: هشت سال پیش بود که این آقا به خواستگاری ام آمد و با جواب مثبت من وخانواده با هم ازدواج کردیم، اما یکسال بعد از ازدواجم بود که فهمیدم داریوش به شیشه اعتیاد دارد. خانواده ام با طلاق به شدت مخالف بودند؛ بنابراین تصمیم گرفتم که کمکش کنم تا ترک کند ، در مدت سه سال بارها ترک کرد و هر بار مدت سه ماه و حتی یکبار مدت هشت ماه پاک بود. درمدت ترکش بسیار بدخلق وعصبی بود، فحاشی میکرد ، گاهی حتی مرا مورد ضرب وشتم هم قرار می داد و… و من همه این چیزها را به امید رهاییاش از اعتیاد تحمل می کردم ، ولی باز متوجه می شدم که دوباره به سمت مواد رفته است.
دیگر تحمل کج خلقی های اورا ندارم
به خدا دیگر تحمل کج خلقی های اورا ندارم. آخر دیگر تنها نیستم که بنشینم وبسوزم وبسازم، یک دختر سه ساله دارم که او هم از دست مشاجرات و دعواهای ما خسته و عصبی شده و شب اداری پیدا کرده ودائم درخواب ناله می کند. حرف های زن که به اینجا رسید همسرش بالحنی عصبی وپرخاشگر وسط حرف او پرید وگفت : بله من اعتیاد دارم، من سه سال است که شیشه مصرف می کنم ، درست می گوید ، چندین بار هم ترک کرده ام، اما به دلیل جو ناآرام زندگی ام نتوانسته ام موفق باشم، باور کنید که اکثر مواقع به علت رهایی ازجو متشنج خانه ام به سمت مصرف دوباره مواد رفته ام. این خانم با کارهای وسواسگونه اش همه ما را عصبی کرده است. در مورد خانهداریش هم که فکروذکرش شده بشور و بساب به تنها چیزی که اهمیت نمی دهد، ظاهر خودش و رسیدگی به من و بچه است.
بررسی زمینه بروز مشکل
با توجه به صحبت های داریوش مشخص شد که او قبل از ازدواج در یک خانواده ای از هم گسیخته بزرگ شده است. پدر و مادرش بعد از 17 سال زندگی مشترک، زمانی که در سن 15 سالگی قرار داشته از هم جدا میشوند. بعد از جدایی ، مادر مجددا ازدواج می کند و داریوش به همراه پدرش به خانه پدر بزرگش نقل مکان میکنند؛ در آنجا به علت حضور عمویش و پدر خود امیر که هردو اعتیاد به تریاک داشتند، اولین تجربه مصرف موادش در سن 18 سالگی رقم می خورد. بعد از ازدواج هم به علت اختلافات خانوادگی ومعاشرت با دوستان معتاد به مصرف شیشه گرایش پیدا می کند.
اقدامات مشاوره ای موثر برای این زوج
کارشناس ارشد مرکز مشاوره در رابطه با این پرونده گفت: به همسر مرد گفته شد که زن کانون و محور اصلی خانواده است وبه همین جهت نقش تو در زندگی بارزتر و مهمتر است، شوهر تو برای ترک نیاز به آرامش دارد وشما باید محیط خانه را آنچنان جذاب کنی که وی به سمت دوستان وبیرون ازمنزل کشیده نشود. یکی از راههای جذب همسرت رسیدگی به وضع ظاهری خودت است. مردان به علت حضور فراوانشان درسطح جامعه ودیدن زنان دیگر با آرایش وپوششهای متنوع امکان اینکه به راه خطا بروند بیشتراست. به همسر این زن نیز گفته شد ، ترک اعتیاد بر دو جنبه جسمی وروانی است که جنبه جسمی آن بعد از طی چند روزی بهبود می یابد، اما مهمترین عامل، وابستگی روحی به مواد است که همین امر موجب کشش دوباره فرد به مواد میشود. برای رهایی از این حالات نیاز به یک درمان تخصصی است، بهتر است در این زمینه از تجربه افرادی که به همین درد مبتلا بوده اند و حال دوباره به زندگی برگشته اند بهره بگیرید، شرکت در کلاس های کنگره شصت برای شما وهمسرتان بهترین راه است تا بتوانید با کمک افراد مجرب وکارآزموده دوباره سلامتی تان را به دست بیاورید.
خانواده بهترین انگیزه برای ترک اعتیاد است
کارشناس ارشد مرکز مشاوره گفت: تقریبا همه آسیب شناسان معتقدند که اعتیاد یک نوع بیماری است ومعتاد فرد بیماری است که برای درمان نیازمند همراهی کمک ومراقبت همه اعضای خانواده به خصوص همسرخود است. وی افزود: خانواده ها و به خصوص همسران افراد معتاد باید این واقعیت را بپذیرند که ترک اعتیاد به دلیل وابستگی روانی که در فرد ایجاد می کند، بسیار سخت است، البته باید اذعان داشت که اعتیاد به شیشه با اثرات مخربی که بر مغز انسان وارد می کند و فرد مصرفکننده دچار افسردگی و اضطراب می شود، بسیار سخت تر از هر ماده دیگری است و نیازمند زمان بیشتر و مراقبت های تخصصیتر است. وی اظهار داشت: کارشناسان مشاوره و روانشناسان معتقدند که ترک کردن، قهر، طرد ازخانواده و محیط کار و رها شدن افراد معتاد دراجتماع، کاری اشتباه و بسیار خطرناک و مضر برای امنیت وآرامش جامعه است، اعضای خانواده ، همسران ، فرزندان و کسانی که یک مصرف کننده آنها را دوست دارد، می توانند با استفاده از نفوذ خود در این زمینه، درمان او را فراهم کنند و نه تنها یک فرد را از دام اعتیاد نجات دهند، بلکه جامعه را هم از خطراتی که ممکن است براثر توهمات وخشونت های ناشی از مصرف مواد او تهدید کننده باشد، برهانند.