سکوت سرشار از ناگفته ها است / سکوت آزار دهنده است؟
سکوت سرشار از ناگفته ها است / سکوت آزار دهنده است؟
سکوت سرشار از ناگفته ها است / سکوت آزار دهنده است؟
شاید این سوال کمی عجیب به نظر برسد که ایا واقعا سکوت ازار دهنده است چون ما غالبا سکوت را در مکان هایی زیبا و آرام تصور میکنیم و اینکه ما در ان سکوت در حال استراحت کردن و تمدد اعصاب هستیم.بله در این حالت سکوت بسیار دلچسب و ارامش بخش است ولی گاهی اوقات این طور نیست من در این نوشته قصد دارم از سکوتی که بین دو نفرو یا بیشتر بوجود می آید صحبت کنم حتما در این شرایط قرار گرفته اید که با یک دوست و یا یک آشنا و یا یک جمع مهمانی که کمی با انها رودربایستی دارید لحظاتی همراه با سکوت گذشته باشد چون حرفی برای گفتن به ذهن نمی رسد حتما این شرایط را تجربه کرده اید این نوع سکوت وقتی نا خواسته بوجود می آید می تواند که آزار دهنده باشد سکوتی که در این نوشته می خواهم از ان صحبت کنم در خصوص این نوع سکوت می باشد.
سکوت سرشار از ناگفته ها است / سکوت آزار دهنده است؟
کافی است که خود را کمی در این حالت قرار بدهید و شرایط ان را در ذهنتان متصور شوید مطمئنا احساس خوبی نخواهید داشت و سعی خواهید کرد که از این حالت خارج شوید حتی با گفتن حرف های بی ربط و حتی بی معنی از قبیل صحبت در مورد اب و هوا و یا در بدترین حالت غیبت کردن و پشت سر دوستان مشترک صحبت کردن.اگر حرفی هم به ذهن نرسد با خداحافظی کردن سعی می کنیم که از ان حالت وشرایط فرار کنیم.
مهمترین سوال در مورد این حالت این است که چرا سکوت در زمان های استراحت لذت بخش ولی در هنگام برخوردهای روزانه و یا حتی مهمانی ها میتواند انقدر ازار دهنده باشد.جواب هایی که به این سوال می توان داد زیاد هستند ولی یکی از اصلی ترین دلایل ان از نظر من ترس از قضاوتی است که درشخصی که حرفی برای گفتن در ذهنش نیست بوجود می اید.
سکوت سرشار از ناگفته ها است / سکوت آزار دهنده است؟
زمانی که من حرفی برای گفتن ندارم از قضاوتی که طرف مقابلم احیانا درون ذهن خودش خواهد کرد می ترسم چون به احتمال زیاد حدس خواهم زد که او درون ذهنش مرا فردی حوصله بر وغیر جذاب قلمداد خواهد کرد و این بخودی خود برای من وحشتناک خواهد بود چرا که من دوست دارم که همیشه در نظر دیگران فردی خوش سخن و باهوش و جذاب به نظر برسم و بخاطر همین علاقه ای که دارم در هنگام سکوت هایی که پیش می اید من احساسات خوبی را تجربه نمی کنم و سعی میکنم که حتی با گفتن حرف هایی بی ارزش این سکوت ازار دهنده را بشکنم.
ولی نکته مهم این می باشد که هیچ انسانی نمیتواند همیشه حرفی برای گفتن داشته باشد و قرار هم نیست که ما همیشه هم صحبت هایی جذاب و سرگرم کننده برای دیگران باشیم. پس هر وقت در این شرایط قرار گرفتیم این سکوت را بپذیریم و برای از بین بردن ان هر حرفی را به میان نکشیم.و میتوانیم در این جور لحظات با تعریف کردن قصه ای و یا حکایتی لحظات خوشی را با هم سر کنیم و یا اگر باز هم سکوت سنگین بود از همان سکوت سعی کنیم لذت ببریم و تمرین کنیم که از اینجور سکوت های ناخواسته وحشت نکنیم ومطمئن باشیم که با آرام بودن حرف هایی بهتر و منطقی تری به ذهنمان خطور خواهد کرد که میتوانیم انها را در میان جمع مطرح کنیم.و همیشه این واقعیت را در نظر داشته باشید که هیچ قراردادی وجود ندارد که ما حتما باید حرفی برای گفتن داشته باشیم و ان حرف و سخن هم باید بسیار فصیح و بلیغ باشد باید بپذیریم که ما هم گاهی اوقات حرفی برای گقتن نداریم و این فی نفسه خصوصیت بدی نیست و هر انسانی در این شرایط قرار خواهد گرفت.
سکوت سرشار از ناگفته ها است / سکوت آزار دهنده است؟
نویسنده:مرتضی ده کامه – تحریریه سایت زندگی سالم