مروری بر چهار دهه قعالیت تئاتر ایران / تئاتر به مثابه هنر ایرانی
مروری بر چهار دهه قعالیت تئاتر ایران / تئاتر به مثابه هنر ایرانی
مروری بر چهار دهه قعالیت تئاتر ایران / تئاتر به مثابه هنر ایرانی
هنر تئاتر بهمثابه یک دستاورد ارجمند بشری در طول تاریخ همپای تحولات اجتماعی در نوسان بوده است. از سامانیابیاش در یونان باستان که قالب مناسک جماعت قبیلهای را به درام جامعه دولت -شهر بخشید تا قرون حاکمیت جهل و خرافه که تبدیل به ابزار موعظه شد. دامنه تحولات قرن بیستم پرشتاب و بینظیر بود. تئاتر به وقوع دو جنگ جهانی و انقلاب در کشورهای مختلف واکنش نشان داد و گاه در قالب حماسی و مستند سعی در تغییر یا پیشگیری از وقوع حوادثی چون نازیسم و فاشیسم داشت و گاه در آثار ابزورد و عبثنما، برونگرایانه به تجلی اضطراب و تنهایی بشر میپرداخت. هنر تئاتر زنده و ارگانیک بوده و به برکت همین سرزندگی است که تا اکنون در برابر رسانههای قدرتمند رقیب تاب آورده و به موزهها نخزیده است. در کشور ما بهدلیل نوپابودن این هنر و نداشتن شناخت عمیق نسبت به جایگاه و کارکردهایش، این واکنشها اغلب سطحی و هیجانی جلوهگر شدهاند. کنشگران این عرصه به جریانهای چپ در دهههای بیست و سی سوق پیدا کردند و بعد در دهه چهل و پنجاه به تولید آثار نمادگرایانه برای بیان استعاری ستمکاری رژیم گذشته رو آوردند. با وقوع انقلاب و آغاز جنگ، آثاری تبلیغی و تهییجی درجهت تائید مواضع اکثریت روی صحنه رفت. بررسی فراز و نشیب جریان تولید تئاتر در دهههای اخیر در شهرستانها که مقصود این نوشته است بدون تأمل در سیر وقایع سیاسی و اجتماعی این دوران ناممکن است. ازآنجاییکه تئاتر شهرستان متأثر از آثار پایتخت بوده و ازقضا یکی از دلایل افول کیفیت اجراها در شهرستانها همین دنبالهروی و تقلید است، بیراه نیست اگرچند مؤلفه غالب تئاتر کشور در چهار دهه اخیر را مرور کنیم.
مروری بر چهار دهه قعالیت تئاتر ایران / تئاتر به مثابه هنر ایرانی
در ادامه تولید آثار مرتبط با مقوله جنگ و پرداختن به فساد حکومت قبل که در نمایشنامههایی با کاراکترهای فئودالی نمود داشت و به کارهای خان و خانبازی شهرت یافت، گرایش مضامین اجراها بهنوعی عرفان سانتیمانتالیستی در اواسط دهه شصت در تهران و سپس شهرستانها نوعی گریز از واقعگرایی و پرداختن به موضوعات تجریدی، ژستی روشنفکرانه و غیر حکومتی محسوب میشد. بعدتر با بازگشت استادانی که در ابتدای انقلاب از بدنه آموزش کنار گذاشتهشده بودند و همچنین شرایط پس از جنگ ضمن توجه به معضلات اجتماعی در ماجرای درامهای خلقشده، دوباره واقعنگری بر صحنهها حاکم شد که البته این بار عمیق و دانشمحور بود و در آثار دستاول چون از دغدغه نویسندگانش نشأت میگرفت ارتباط خوبی با مخاطب برقرار میکرد و تا امروز تولید اینگونه آثار ادامه دارد. در امتداد این جریان و با کمرنگشدن ایدئولوژی غالب، رجعتی به گفتمان تئاتر ملی با عنایت به ادبیات کهن صورت گرفت و در جشنوارههای مختلف استانی و ملی شاهد اجرای آثاری ازایندست بودیم. تولید انبوه این نمایشها نوعی دلزدگی حاصل کرد و واکنشی را موجب شد که منجر به نگارش و عرضه محصولاتی از گونه کمدی در تهران و در تداومش با تولید فراوان و تکثیر این نگاه در شهرستانها شاهد بهصحنهرفتن کارهای هجو و بیمایه بودیم. در سالهای اخیر دوباره در راستای گریز از واقعگرایی، فعالان این هنر به تجربهگرایی روی آوردهاند و البته معدود آثار درخشانی خلقشده، اما در تئاتر شهرستان به پیچیدهگویی و منطقگریزی انجامیده است. آنچه به عقیده نگارنده در مسند یک مشاهدهگر در تئاتر شهرستانها موجب افت و رکود شده بهجز عوامل بیرونی مانند شرایط اقتصادی و اجتماعی که هم بر خود اهالی این هنر تأثیر داشته و هم بر مخاطبانشان، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:1. تصمیمهای غیرکارشناسانه سیستم دولتی که بهدلیل وابستگی شدیدتر تئاتر شهرستان به آن تکانههایش شدیدتر بوده است. 2. خود هنرمندان نیز سهامدار بخشی از نامرادیها هستند.3. تقلید از آثار موفق مرکز که بهکرات به آن اشاره شد. 4. احساس بینیازی به مطالعه و گریز از تجربهگرایی دغدغهمند. 5. سرهمبندی آثاری که اغلب بر صحنههای مرکز اجراشده و حتی تأثیرگرفتن از تولیدات تلویزیونی داخلی و خارجی به ابتذالی انجامیده که تئاتر شهرستان از آن در رنج است.
مروری بر چهار دهه قعالیت تئاتر ایران / تئاتر به مثابه هنر ایرانی
6. بیتردید در این سالها آثار ارزشمندی نیز در شهرهای بزرگ و کوچک بهصحنه رفته که مشمول این قاعده نیست و بهرهمند از خلاقیت و درخشندگی است؛ اما متأسفانه و بیتعارف جریان اصلی همان است که شاخصههایش بیان شد.7. ناگفته پیداست که هر شیوه اصیل اجرایی از درام کلاسیک تا واقعگرا و مضامین حماسی و عرفانی تا موضوعات اجتماعی و گرایشهای تجربهگرایانه، درصورتیکه آفرینشگرانه و اندیشهمحور باشند در هر شهر و دیاری جامه خلقت بپوشند و با آرایههای هنرمندانه نونوار شوند، درخور ستایشاند و نقطه آغازی در تاریخ این هنر پویا محسوب میشوند.
مروری بر چهار دهه تئاتر ایران / تئاتر به مثابه هنر ایرانی
نویسنده :خداداد خدام