نقد کتاب کریم شیرهای دلقک ناصرالدین شاه
کتاب کریم شیرهای (دلقک دربار ناصرالدین شاه)
عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من مینویسد:” ناصرالدین شاه باا ینکه اهل این قبیل شوخیها نبود، سیاستش اقتضا میکرد که جلو کریم را باز بگذارد تا درباریهای او از خرک درنروند و مفرور نشوند.” حسین نوربخش در مقدمهای، کتاب را حاصل سالها تحقیق و جمع آوری شنیدهها و نقلقولهایی میداند که شاید بهدلیل بی سوادی هرگز مکتوب نشدهاند اما بسیاری از حکایات و داستانهایی که در غالب برنامههای تلویزیون، رادیو و حتی جکها میشنویم از شوخیها و بذلهگوییهای دلقک مخصوص ناصرالدین شاه در مجالس خصوصی و گاها عمومی آمدهاند. کتاب برای نخستین بار در سال 1346 منتشر شد و بسیار مورد توجه منتقدین و روزنامههای زمان قرار گرفت. مجله روشنفکر همت حسین نوربخش در تالیف کتاب را ادای دین به کریم شیرهای، دلقک محبوب و مبارز روزهای ابتذال و پلشتی قاجار مینویسد. روزنامهی کیهان کریم را دلقکی باهوش و ویژگی اصلی او را موقع شناسی میداند. چاپ کتاب اما علیرغم استقبال عوام و خواص، در سال 1356 متوقف و از سال 1378 با اندکی تغییرات از سر گرفته شدهاست. دکتر محمد جعفر محجوب نیز در مقدمهی مفصلی، با اشاره به سخنان زیگموند فروید، وجدان انسانی را به دوقسمت ضمیر آگاه و ناآگاه تقسیم و سپس ضمیر آگاه را زنجیری بر پای ضمیرناآگاه مینامد که در مزاح و هزل و هجو برداشته میشود تا گفتن حقایق آسانتر گردد.
افزایش آگاهی مردم
در دستگاههای استبدادی، استخدام شخص طنازی برای رساندن آنچه مردم از گفتنش واهمه داشتند بسیار متداول بود. افرادی همچون طلحک در دستگاه محمود غزنوی و تریبوله در دربار لویی چهاردهم در اروپا که گاه حتی جان خود را در راه دفاع از حقوق مردم و عدالتخواهی از دست میدادند اگرچه در ظاهر هنری جز لودگی و مسخره بازی نداشتند اما از طرفی سوپاپ اطمینان حکومت و از طرف دیگر مورد محبت و توجه مردم ستمدیده قرار میگرفتند. کریم شیرهای بر خلاف ملانصرالدین کاملا ایرانیالاصل است و برای کسب روزی از اصفهان به تهران میآید و به سرعت آن اندازه مشهور میشود که به دربار شاه میرسد. کریم از رعایت ادب نسبت به ناصرالدین شاه و شاهزادگان و درباریان معاف بود و اجازه داشت هر موقع، در هرجا، نسبت به هرکس هر چه دلش میخواهد بگوید.
نعل کردن خر کریم
دلقک باسواد اما قبل از شوخی اطلاعات و نقطه ضعفهای شخص مورد نظر را جمعآوری میکند و به بهترین شکل نمایشنامه مینویسد. اصطلاح نعل کردن خر کریم که هنوز هم مصطلح ااست اشاره به چرب کردن سبیل دلقک برای در امان بودن از زخم زبانها و بیآبروشدن در دربار بود که البته کریم مردم کم بضاعت را در پول بهدست آورده با خود شریک میکرد. هر حکایت از کتاب تلنگری به تکتک مردم کمتحمل ایران امروز است که روزی شاهش با آن شوکت و صلابت و غرور، شنوندهی تندترین انتقادها و تلخترین کنایهها در قالب طنز بودهاست. طنزی که عبید زاکانی ارزش آن را اینگونه میسراید: “رو مسخرگی پیشهکن و مطربی آموز. تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی”
نویسنده : ریحانه نعمتی
ایران و ایرانیان در عصر ناصرالدین شاه