نگران نباش / داستان کتاب مهسا محبعلی چهار سال برای نوشتنش شبانهروز
نگران نباش / داستان کتاب مهسا محبعلی چهار سال برای نوشتنش شبانهروز
نگران نباش / داستان کتاب مهسا محبعلی چهار سال برای نوشتنش شبانهروز
تصور آنکه در تهران همیشه در خط هشدار، زلزله چه آشوبی که میتواند بیافریند داستان کتاب مهسا محبعلی برای کتابی است که به گفته خودش حدود چهار سال برای نوشتنش شبانهروز دست به قلم بوده تا در نهایت آنچه بیشتر در سینما دیدهایم را نوشته باشد. شادی قهرمان یا ضدقهرمان کتاب، دختری معتاد با موهای از ته تراشیده راوی اول شخص کتاب است که در زمان حال داستان یک روز از زندگی خود را در تهران با پیش لرزههایی که نظم شهر را نشانه رفته روایت میکند و خواننده را قدم به قدم دراین بلوا همراه خود میکشد. شادی در خانوادهای مرفه و تحصیلکرده رشد کرده؛ اما معرف نسلی است که آرمانهای نسل پیش از خود را نمیفهمد و از طرفی آرمان خود را هم نمیداند، همه چیز برای او چالش گونه است و بحران هویتی ازاو شخصی بدون فکر، عملگرا و شاید برونگرا میسازد. شادی با خانواده خود همراه نمیشود؛ چرا که دلیلی برای نجات جان خود نمیبیند، از خانه فرار میکند و در شهر میگردد تا به ظاهر برای خود مواد بخرد؛ اما اتفاقات پیش روی او ابزار معرفی طبقهای از جامعه میشود که نویسنده آنها را به خوبی میشناسد. قهرمان معتاد کتاب اما مرتب با خانه تماس میگیرد و نگران آنهاست، در چند صحنه از کتاب شاهد دختری میشویم که برای نجات مادر بزرگ آلزایمری خود باتوم میخورد، برادرانش را در آغوش میگیرد و در ذهن خود بارها به پدر خود میاندیشد. روابط انسانی عاطفی هنوز در خانوادهای به ظاهر متلاشی شدهی امروز وجود دارد و در یک روز در آستانهی زلزله شادی آنچه واقعاً هست میشود تا زلزلهی سالها پیش اتفاق افتاده در خانواده بسیار پر اهمیتتر از زلزلهی شاید امروز زمین باشد. نسل شادی همانند هر نسل دیگری ادبیات و دایرهالمعارف خود را دارد و محبعلی درکنار واژگان تخصصی موسیقی که رشته تحصیلی او است از کلمات و جملات مختص این نسل چون فشن، پلیر، سندیگنش فیلد میشود و عبارتهایی از این دست در ساخت شخصیتی که میخواهد کمک میگیرد و با ایجاد فضای دور از ذهن و علاقه نسل میانسال اهل مطالعه، نگران نباش را به کتابی مختص جوانان تبدیل میکند. نویسنده در مصاحبه و نقد به پایان باز کتاب دلیل آن را بی اهمیت بودن پایان داستان در آفرینش یک کارناوال ویرانی میداند و معتقد است مرگ حتی برای پایان شادی کم است؛ زیرا شادی هر روز در این جامعه میمیرد. کتاب به زبان سوئدی و ایتالیایی نیز ترجمه شدهاست و برنده جایزه بهترین رمان از بنیاد گلشیری همچنین دهمین دوره جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات به عنوان بهترین رمان سال 1387 است.
نگران نباش / داستان کتاب مهسا محبعلی چهار سال برای نوشتنش شبانهروز
نویسنده : ریحانه نعمتی