چرا باید کتاب بخوانیم؟کتاب خواندن نیاز ضروری برای هر فرد
چرا باید کتاب بخوانیم؟کتاب خواندن نیاز ضروری برای هر فرد
کسی که کتاب می خواند، هزاران زندگی را قبل از مرگش زندگی می کند. کسی که هرگز کتاب نمی خواند، فقط یک بار زندگی میکند! «جورج.آر.مارتین» گفته است:ازدیر باز تا کنون،کتاب نقش مهم و حیاتی در زندگی بشر داشته است.اغراق نیست اگر بگوییم از مهمترین و سودمندترین اختراعات بشر،کتاب بوده است ؛چون کتاب، دروازه ورود بشر به شناسایی،کشف و معرفت جهان هستی است.
پایه و اساس تمام اختراعات، ابداعات،اکتشافات، تحقیقات و نو آوریهای بشر در جهان کنونی ،کتاب بوده است و همچون بالی انسان را به سمت شکوفایی و پیشرفت پرواز داده است. کتاب، همنشین و مونس همیشگی بشر در تمام احوال بوده است، بدون آنکه گزندی از طرف تو به انسان برسد.کتاب رازهای هستی را به بشر نمایانده است و به قول شادروان بدیعالزمان فروزانفر:«کتاب است آیینه روزگار / که بینی در او رازها بی شمار/گشاید به دانا همه راز خویش / ز نادان نهان دارد آواز خویش»کتاب پل ارتباطی انسان ها در تمام قرون و اعصار از تمام اکناف و اقصی نقاط جهان بوده و خواهدبود؛حتی انسانهایی که هرگز همدیگر را یک بار هم ندیده اند.کتاب پیوند دهنده کار و عطوفت بین جوامع بشری بوده است.کتاب انتقال دهنده تجارب و آموخته های بشر از نسلی به نسلی دیگر بوده است.اگر کتاب نبود،مسلما چیزی از گذشتههای دور و نزدیک در اختیار و مشت ما نبود و دست ما تهی و خالی بود و باید دوباره از نو همه چیز را شروع میکردیم.اگر ما امروز اطلاعاتی از سقراط،بقراط حکیم،افلاطون، زنون،جالینوس،بوعلی سینا،فردوسی،پاستور،ابراهام،مارتین لوتر،پاستور، اینشتین،گاندی و بی نظیر بوتو و.. داریم همه به خاطر کتاب بوده است و همه بشر مدیون کتابند.مطالعه کتاب به بخشی از زندگی روزانه بشر بدل گشته است؛ چون در غیر این صورت از قافله توسعه و پیشرفت باز خواهد ماند و هر ملتی که کتاب نخواند، محکوم به شکست و فناست.اگر بخواهیم میزان پیشرفت و توسعه یک کشور را بسنجیم، بهترین راه، رجوع به کتابخانه های آن است. باگسترش رسانه های دسته جمعی مانند روزنامه، تلویزیون،رادیو و … کارشناسان حوزه کتاب، پیشبینی می کردند که کتاب اهمیت خود را از دست خواهد داد و رسانه های فوق، جایگزین آن خواهند شد؛اما این رسانهها نیز نتوانستند گوی سبقت از کتاب را بربایند و جانشین کتاب شوند.امروزه،گسترش ابزارهای الکترونیکی و دیجیتالی و سهولت دسترسی به آنها کتابخوانی و استفاده از آن را با تهدیدات جدی روبه روکرده و بسیاری از علاقهمندان این عرصه را نگران ساخته است.
اما امروزه علاوه بر مورد فوق، کتاب و کتابخوانی با چالش های متفاوتی دست و پنجه نرم می کند که به اهم آنها اشاره میکنیم :
1-عدم آموزش و نهادینه کردن فرهنگ مطالعه:
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که وزارت آموزش و پرورش در دوره ابتدایی نتوانسته است فرهنگ و روش کتابخوانی را به دانش آموزان یاد بدهد و در نتیجه افراد علاقهمند نیز به درستی نمیدانند چه کتابهایی را و چطور مطالعه کنند .مهمترین وظیفه آموزش و پرورش،ترویج و نهادینه کردن فرهنگ کتابخوانی و مطالعه در بین دانش آموزان خود است؛ اما کثرت و تنوع وظایف این وزارتخانه عظیم و وسیع،آن را از این امر خطیر، غافل ساخته است. در طول سالیان اخیر،این وزارتخانه سعی کرده است با ایجاد و تاسیس کتابخانه های مدرسهای و داخل کلاسی این خلأ را جبران کند و کتابخوانی را در بین دانش آموزان خود، ساری و جاری کند، اما به دلیل نبود افراد حرفه ای و کار بلد، نتوانسته است موفق باشد.شاید به کارگیری و استخدام نیروهای ورزیده و متخصص در امر کتابداری، میتواند گره این مشکل را بگشاید، اما به نظر حجیم بودن این وزارتخانه و کمبود همیشگی اعتبارات آن، اجازه چنین کار خوبی را نخواهد داد.به نظر می توان یک راه بینابینی را در این زمینه انتخاب کرد که همان آموزش معلمان فرهیخته درباره کتابخوانی و کتابداری است. باید چند وچون و فوت و فن کتابخوانی را به این معلمان آموزش داد تا بتوانند مسلح و مجهز به دانشآموزان خود، فرهنگ کتابخوانی را تعلیم دهند و نرم نرمک فرهنگ کتابخوانی در دبستانهای ما نهادینه شود.
2-گسترش و توسعه روز افزون شبکههای اجتماعی و سایت های اینترنتی:
امروزه،هیچ خانه ای نیست که به اینترنت و شبکه های اجتماعی فراگیر دسترسی نداشته و کمتر کسی است که در این اقیانوس غوطه ور نباشد.همین امر باعث شده افراد در زمان کم و با پرداخت هزینه ناچیز به انواع اطلاعات مورد نیاز در اسرع وقت دست یابند.جذابیت خاص شبکه های اجتماعی از نظر رنگ و لعاب و شکل و فرم این صحنه ،ورطه را برای همه فریبنده و چسبناک کرده است.هر چقدر استفاده از شبکه های اجتماعی زیادتر بشود، به همین نسبت استفاده از کتاب کمتر خواهد شد.در واقع،رابطه معکوس و واژگونی بین استفاده از شبکه های اجتماعی و کتاب وجود دارد.به نظر اگر جلوه های ویژهای به کتب چاپی از نظر فرم و محتوا داده نشود، در آینده نزدیک و نه چندان دور ،عرصه را به شبکه های اجتماعی خواهند باخت.از سوی دیگر،مطالبی که در این شبکه ها نمایش داده می شوند، سندیت و عمق چندانی ندارند ، به دانش مخاطب چیزی نمی افزایند و فقط عطش دانستن را لحظه ای و دمی رفع می کنند.
3-نگاه منفی جامعه به اصحاب مطالعه:
شاید امروزه مانند سابق، افراد مطلع و کتابخوان نه تنهامورد تشویق و تحسین قرار نمی گیرند، بلکه مورد ذم و افترا واقع میشوند.فی السابق،کتابخوان قدر نمیدید و در صدر می نشست ولی الان مورد افتراست.سابقا داشتن کتابخانه خوب و کتابهای خوب، مزیت و امتیاز محسوب میشد و فرد به داشتن آنها می بالید ولی امروزه داشتن چیزهای دیگر، حسن محسوب می شود.
سابقا افراد کتابخوان، ملجا و مرجع همه افراد جامعه بودند ولی الان رسانه های مجازی، جایگزین آنها شده اند.امروزه داشتن اطلاعات عمومی و در کل سواد خوب،مزیت محسوب نمی شود، بلکه موارد واهی دیگر،جایگرین شدند که فرد با توسل به آنها می تواند به مقام و پشت بالاتر دست یازد و اصلا نیازی به دانستن اطلاعات و خواندن کتاب نمی بیند.
4-افزایش اشتغالات ذهنی افراد:
با گسترش روزافزون فشارهای اقتصادی و اجتماعی،افراد مجبورند برای اداره و مدیریت خانواده خود، شتابی فزاینده داشته باشند و اگر در این باره تاخیر و رخوت داشته باشند، از قافله پیشرفت خود عقب خواهند ماند.امروزه ذهن هر فرد، مالامال از لیست ها و فهرستهای متنوعی است که باید در طول روز، آنها را انجام دهد یا پر از رمزها و پسوردهای کارت های متنوع بانکی و سوختی است.همین اشتغالات و درگیریهایی ذهنی، جایی برای کتابخوانی نمیگذارد و در واقع کتاب، آخرین لیستی است که در فایل ذهنی خود قرار می دهند. اگر حاکمیت به دنبال ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی است، باید از فشارهای اقتصادی و اجتماعی بکاهد.
5-قیمت کتاب:
تقریبا از سال 89 و 90 قیمت کتاب رشد فزاینده و شتابنده ای به خود گرفته است که قابل قیاس با گذشته و سنوات قبل نیست.الان قیمت ها طوری افزایش یافته است که حتی دانشجویانی که نیاز وافر و روزانه به کتاب دارند، به تکثیر و کپی از آن رو آورده اند یا حتی نسخه الکترونیکی آن را تهیه میکنند و از خرید کتب چاپی عاجزند. کتابهایی که تازه منتشر شده اند و ناشران خصوصی آن را نشر داده اند، قیمت بالایی دارند وعلاقهمندان دو آتشه نیز نمی توانند آنها را تهیه و خریداری کنند.قیمت یک کتاب خوب با جلد و فرم متوسط 50000 تومان هست که مسلما برای افراد کتابخوان و جوانان که غالبا از اقشار متوسط جامعه هستند، تهیه آن مشکل تر است.
6-محتوای کتب:
بسیاری از کارشناسان و نویسندگان مطرح، بر این باورند که محتوای بسیاری از کتابها با سلیقه و ذائقه خوانندگان، همخوانی و سنخیت ندارد.بسیاری از کتب فقط حامل و ناقل پند و اندرز مستقیم هستند و جای خود_تفکری و خلاقیت و جهت دهی در آنها خالی است.نویسندگان به دلایلی نمی توانند تراوشات ذهنی و تجربیات دلخواه خود را دقیقا روی کاغذ بیاورند. خوانندگان تشنه ماه ها و بلکه سالها منتظر چاپ خوب از نویسنده محبوبشان هستند ولی گویا کتاب دلخواه آنها در اتاق های ممیزی ارشاد، منتظر اعمال نظر است.نویسندگان به دلایلی فکر انباشته خود را ابتر به روی کاغذ می آورند و کامل به خوانندگان انتقال نمی یابد.کتبی که محتوای خوبی دارند و مطلوب خوانندگان هستند، اجازه نشر نمی یابند و در بهترین حالت به صورت زیرزمینی و غیرمجاز و با چاپ های نامرغوب ،در اختیار خوانندگان و علاقه مندان قرار می گیرند بدون آنکه روح نویسندگان نیز خبر دار باشد. امید است وضعیت کتاب و کتابخوانی در کشور توسعه باید و نویسندگان بدون دغدغه مطالب خود را بنوسیند.هفته کتاب و کتابخوانی را به همه کتاب دوستان تبریک می گوییم.
منابع:
1– مهدوی محمد تقی،1368، مدیریت اطلاعات (تهران: مرکز اسناد و مدارک علمی،)
2- فصلنامه کتاب،1369، نشریه کتابخانه ملی ایران، شماره اول (بهار)
3ـ مجله پیوند، اسفند1390 شماره 269 .
4. -مجله تربیت وزارت آموزش و پرورش، دی ماه1394