گالری گردی|قرینه مستی روح انسان در گالری گردی
تاریخچه گالری
اساس شکل گیری گالری برای اشتراک اندیشه هنرمندانه میان مخاطب و مولف است. اندیشهای را هنرمندانه گوییم که دستاوردی فرای تصور انسان را در پی داشته باشد؛ به عنوان مثال: اگر به یک تابلوی نقاشی به جای مانده از اولین نقاشان نگاهی اندازیم، این نکته مهم را کشف میکنیم که هنر قرینهای مستی روح انسان در هنگام شکوفایی تخیل است. باید اعتراف کنیم گالریها بهترین محفل برای تبادل تجربیات و اندیشههای میهمانان و میزبانان است؛ اما مسئله اصلی وجود چنین مکانهایی در کشورمان، عدم رعایت حقوق مولف و حقوق مخاطب است.
*وظیفه گالری چیست؟
گالریها در کشور ما آنچنان که باید و شاید از تعریف ساختار مدونی برخوردار نیستند و تا حد زیادی هر هنرمند تازه کاری میتواند با جمع آوری یک مجموعهای اندک، طرز تفکر خود را به مخاطب تزریق کند؛ البته مخاطب همواره هوشمندتر از مولف عمل میکند و به این سادگیها از انباشت تجربی هنرمند برداشتی نخواهد داشت؛ اما در کشور ما به دلیل فقدان مطالعه و آگاهی از جنبه عمومی هنر تاثیر گذاری آثاری که در گالریها به نمایش گذاشته میشوند چندین برابر خواهد شد. به عنوان مثال در سالهای 1860 تا 1900 نقاشهایی همچون گوگن، ونگوگ و … آثارشان به دلیل اختلاف سطح اندیشه و البته تا اندازهای اغراق غیر منطق از سوی جوامعی مانند فرانسه پذیرفته نشدند و آثار این هنرمندان سالها پس از مرگشان جلوهای خاص در جامعه از خود بروز داد. در آن زمان اتفاقا اوضاع گالریها و فروش تابلوهای نقاشی و آثار هنری بسیار روبه راه بوده و مردم به مراتب بیش از عصر حاضر از نقاشی و عکاسی و دیگر گونههای هنری استقبال میکردند؛ اما نکتهای که در این موضوع نهفته شده برخورد هوشمندانه گالریها با هنرمندان است به طوری که صاحب یک گالری بیش از آن که میزان هنر به کار رفته شده در اثر هنرمند را اندازه گیری کند، میزان فروش و استقبال جامعه را در نظر داشت. نمیدانیم تا چه اندازه وجود چنین مولفه ای میان گالریها که یک رسانه بزرگ برای هنر شمرده میشوند و هنرمندان که همواره به دنبال گریز از محدودیتها هستند، قابل قبول یا ستایش است؛ اما آنچه به صورت متقن میتوان به زبان آورد، وظیفهای است که گالریها در قبال هنرمندان به عهده دارند؛ در ایراد این وظیفه باید این گونه بنویسیم که هنرمند قبل از آنکه بخواهد هنر خود را در جامعه به معرض نمایش بگذارد، باید از سایق های فرهنگی، هنری موجود در آن آگاهی کامل یابد، گالریهای میتوانند در این زمینه یکی از منابع اطلاعاتی قوی و همواره در دسترس باشند. پس به این ترتیب مسئولیت بزرگ گالریها ارائه تجربیات و نمونههای مورد استقبال و پذیرفته شده در جامعه است. دومین اقدامی که گالریها به طور آزمایشی باید در دستور کار قرار دهند حمایت مادی و معنوی از مولفان است. هنرمندان با توجه به شرایط خاص روحی همواره جهت مخالفی با جامعه دارند و تنها جادهای که میتواند این ارتباط دوسویه را هموار و پالایش کند.
*گالری کجاست؟
گالری به مکانی گفته میشود که در آن آزادانه هنری که با هنجارهای زمانی و مکانی جامعه همسو باشد، به معرض اشتراک گذاشته میشود. با توجه به این تعریف کمتر گالری در کشورمان یافت میشود که چنین آرمانی را به باور رسانیده باشد؛ چراکه از یک سو این هنرمندان هستند که به گالریها فشار میآورند آثار غیر قابل نمایش را به اشتراک بگذارند و از سوی دیگر این گالریها هستند که از کمبود یک اثر هنری ارزشمند و قابل ارائه به مخاطب گلایه میکنند. بدیت ترتیب گالریها در ایران به دستاورد ضد منطقی در جایگاه هنر تبدیل شدهاند که تنها میتوان از اندک نعمتی که وجود چنین مکانهایی در کشورمان برای مخاطب دارد بهره برد. در چنین زمانی تنها وظیفهای که برای یک هنرمند و صاحب گالری وجود دارد ادامه مناقشات هنری در جامعه است و باید این مهم به طور ویژه و آرمانی از سوی طرفین دنبال شود.
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی